به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد انصاریان در سخنرانی خود در مسجد حضرت امیر(ع) تهران، گفت: مؤمن در پیشگاه حضرت حق یک موجود ممتاز است و طبق آیات قرآن کریم با همه انسانها تفاوت دارد، قرآن نظرش این است که بین مؤمن و دیگرانی که غیرمؤمن و تابع هر مکتب و مساواتی هستند، تفاوت وجود دارد. قرآن سؤال میکند و پاسخ میدهد: "أَفَمَن كَانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كَانَ فَاسِقاً" کسی که مؤمن است با کسی که فاسق است یکی هستند؟ "لاَ يَسْتَوُونَ" مساواتی با هم در هیچی ندارند.
وی به معنای فسق اشاره و اظهار کرد: فسق در لغت عرب به معنای بدی، زشتی و نازیبایی نیست، کلمه فسق پیش از آمدن اسلام نیز در زبان مردم عرب به این معنا که وقتی خرمای روی نخل از آن پوسته ضخیم خودش بیرون میآمد، به کار گرفته میشد. کلمه فسق با مشتقات بسیاری در آیات قرآن آمده، اما در هیچ آیهای صحبت از خرما نیست، هر جا لغت فسق آمده، سخن از انسان است. حال چرا پروردگار عالم عدهای را "أُولَـئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ" میگوید؟ پروردگار عالم یک چهارچوبی به عنوان انسانیت برای انسان قرار داده، این چهارچوب عبارت است از عقاید درست، مانند اعتقاد به یگانگی پروردگار، اعتقاد به ربوبیت پروردگار، اعتقاد به الوهیت پروردگار، اعتقاد به رزاقیت پروردگار، اعتقاد به فرستادگان پروردگار یعنی انبیا، اعتقاد به کتاب های نازل شده از طرف پروردگار و اعتقاد به قیامت.
استاد انصاریان گفت: عقیده به پروردگار، باور داشتن خداوند و اینکه وجود مقدس او در همه صفات بینهایت است، اعتقاد به اینکه وجود مبارک او از باب لطف و احسان صد و بیست و چهار هزار نفر را به عنوان معلم واقعی فرستاده تا به مردم درس زندگی سالم بدهند، اعتقاد به نزول کتاب، اعتقاد به معاد که بدنه چهارچوب تمام این اعتقادات در زندگی انسان مؤثر است؛ مثلاً معاد، من که معاد را با دلیل و برهان و با آیات قرآن باور کردم و به این نتیجه رسیدم که در قیامت "فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ. وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ" اگر کار خیر من در دنیا به وزنِ دانه ارزن باشد به من تحویل میدهند و اگر کار من که شر و به اندازه وزن دانه ارزن بوده این هم قیامت به من تحویل میدهند البته خیر را به صورت بهشت تحویل میدهند چون میگوید "يَرَهُ" عمل خیر را گرچه به وزن دانه ذره باشد، میبیند و عمل زشت را هم به صورت جهنم به من نشان میدهند.
استاد انصاریان اعتقاد به پروردگار، انبیاء و قرآن را یک بخش چارچوب انسانیت دانست و اظهار کرد: یک بخش دیگر چارچوب انسانیت، اخلاق پاک است. نرمی، بردباری، مدارا، عفو، گذشت، محبت و آلوده نبودن به حسد، حرص، کینه و بخل، هم یک بخش چهارچوب انسانیت و بخش دیگرش هم انجام واجبات الهی از جمله بدنی، مالی و حقوقی است؛ حال اگر مردی، زنی، جوانی، پیری، از این چهارچوب تعیین شده پروردگار بیرون بیاید یعنی اعتقادش به خدا، قیامت و انبیاء از بین برود، رابطهاش با اخلاق و واجبات از بین برود، این آدم مثل خرما که از جلدش بیرون میآید، از چهارچوب انسانیت بیرون آمده؛ پروردگار میگوید: فاسق است، یعنی از این چهارچوب بیرون آمده است. قرآن میگوید: یک نفر از آن چهارچوب تعیین شده خالقش بیرون میآید، همه زندگی خود را در جاده خاکی می رود، اسم این آدم از نظر قرآن، فاسق است. این فرد می تواند توبه کند؟ یقیناً می تواند. توبه اش قبول میشود؟ یقیناً قبول می شود. چون هر کسی به آن چهارچوب برگردد، مؤمن می شود. چگونه انسان مؤمن میشود؟ وقتی در آن چهارچوب قرار گیرد، خداباور، قیامت باور، پیغمبرباور و قرآن باور باشد و در حد خودش هم اخلاق خوبی داشته باشد و به واجبات بدنی، مالی و حقوقی عمل کند.
وی ادامه داد: خداوند در آیه سؤال میکند و خودش هم جواب میدهد؛ "أَفَمَن كَانَ مُؤْمِناً" این مردم بزرگوار، این خانمهای باکرامت، که در چهارچوب مقرر شده خدا زندگی میکنند "كَمَنْ كَانَ فَاسِقاً"، مانند مردان و زنانی هستند که اصلاً در این چهارچوب قرار ندارند؟ آنها یکی هستند؟ اگر خدا هم جواب نمیداد، شما خیلی راحت میتوانستید جواب دهید؛ دو نفر در عقاید، اخلاق و عمل با هم اختلاف دارند، "أَفَمَن كَانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كَانَ فَاسِقاً لاَ يَسْتَوُونَ"، و اصلاً با هم برابر نیستند، او یک انسان دیگری است، مؤمن هم یک انسان دیگری است. خدا مؤمن را دوست دارد، فاسق را دوست ندارد. ملائکه مؤمن را دوست دارند، فاسق را دوست ندارند. انبیاء مؤمن را دوست دارند، فاسق را دوست ندارند. ائمه طاهرین(ع) مؤمن را دوست دارند، فاسق را دوست ندارند. مؤمن با مرگ خوبی از دنیا میرود ولی فاسق با مرگ سخت و بدی از دنیا میرود. مؤمن بهشت برزخی دارد، فاسق دوزخ برزخی. مؤمن قیامت شفاعت میشود و شفاعت میکند، فاسق در قیامت غریب و تنهاست. مؤمن راحت وارد بهشت میشود، فاسق اگر خودش با پای خودش جهنم رفت که رفته اگر نرود، حکم میشود که تمام بدن او را به زنجیر بکشند "ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ" سپس او را به جهنم ببرند.
وی با بیان اینکه در حال حاضر همه مؤمنها با فاسقها در اتوبوس، هواپیما، قطار، پارک، مسافرتها، خرید و فروشها قاطی هستند، اظهار کرد: در قیامت وقتی کل مردم دنیا وارد محشر میشوند، درجا پروردگار عالم جداسازی میکند، "وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ" ای گنهکاران حرفهای، ای فاسقان، صفتان را از تمام بندگان مؤمن من جدا کنید. حال ای کاش برای آن بدبختها، یک جدایی بود، مؤمنان را یک طرف محشر و فاسقان هم طرف دیگر محشر می برند. در سوره حدید میفرماید: "فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ" دیوار بلندی یک مرتبه بین مؤمنان و فاسقان زده میشود. مجرمان و فاسقان به مؤمنان التماس میکنند که از این امتیازاتی که خدا به شما داده، از محبتی که به شما دارد، از این محبتی که فرشتگان و انبیاء دارند، مقداری را به ما دهید، ما در دنیا با شما همسایه و همسفر بودیم، از ما جنس میخریدید، برخورد داشتیم. در جواب، تمام مردم مؤمن به مردم فاسق میگویند "وَرَاءَکُمْ فَالْتَمِسُوا" نور، شفاعت، نجات، قبولی و بهشت میخواهید؟ به دنیا برگردید و به دست بیاورید.
وی ادامه داد: مگر رحمت خدا، شفاعت انبیاء، شفاعت قرآن، رضایت خدا و بهشت را نمیخواهید، به دنیا برگردید همه اینها را از بازار دنیا به دست بیاورید "الدنیا مزرعه الآخره" آخرت بازار ندارد. یعنی خط سیر زندگی مؤمن را از دنیا تا زمانی که به بهشت برود، بیان کرده، خط سیر فاسق را از زمانی که از دنیا برود تا جهنم بیان کرده است. ما دنبال ارزش مؤمن هستیم، مؤمن بسیار میارزد چون وجودش پر از امتیاز، توحید، اخلاق، عمل صالح، کرامت و بزرگواری است، همه آنها به مؤمن ارزش میدهد و آن ایمانی که مؤمن به خدا و قیامت دارد، مشوق او برای طاعت محض و اجتناب از گناه است.
میرزای شیرازی پانزده سال پای درس شیخ بود و بعد از شیخ، مرجع شیعه در کل جهان تشیع شد. شیخ در میان تمام شاگردانش یک وابستگی قلبی به میرزا به خاطر سیادتش، علمش و دقت علمی پیدا کرد.
یک روز مادر به فرزندش گفت: مرتضی یک مقدار در زندگی من که مادرت هستم و همسر و دخترانت گشایش ایجاد کن، مثلاً ما هفتهای سه روز بتوانیم آبگوشت بخوریم، شش ماهی یک بار یک برنج بخوریم. شیخ گفت: مادر من به اندازه طلبهها حقوق برمیدارم که زندگیم اداره شود، ما رختخواب برای خوابیدن که داریم، یک زیلو هم که زیر پا داریم، با همین صبحانهای که میخوریم، زنده هستیم، نهاری که میخوریم، زنده هستیم، شامی که میخوریم، زنده هستیم، من اگر بخواهم گشایش ایجاد کنم، این پول ها برای امام زمان(عج) است، فردای قیامت جوابش را نمیتوانم بدهم.
استاد انصاریان در پایان گفت: مدیران، دولتی ها جواب میلیاردها دزدی را در قیامت می دهید؟ اینکه گاهی با زبانتان وضع مردم را به هم میریزید، گریه و ناله مردم را برای مقدار پولی که برای زندگی شان گذاشتند، درمیآورید، خدا جواب این دل سوختنها را در دنیا به شما میدهد، اما قیامت چطور؟
انتهای پیام /