کد خبر: 120242131
تاریخ انتشار: سه شنبه 03 مرداد 1396
خانه » سایت های خبری » آرتنا » نغمه های زاینده ی موسیقی
نسخه چاپی
ارسال به دوستان
گزارشی ازنمایش ونقدمستند«ردیف»درمرکزگسترش سینمای مستندوتجربی

به گزارش چی 24 به نقل از آرتنا:

به گزارش سرویس سینما و تئاتر«آرتنا»، در ابتدای جلسه‌ی نقد و بررسی این فیلم که با حضور محسن شهرنازدار به‌عنوان منتقد برگزار شد، «مصطفی شیری» کارگردان این فیلم در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان (مجری برنامه و مسئول جلسه‌های نمایش فیلم) درباره‌ی روند تولید فیلم خود گفت: «دوران تولید این فیلم بسیار طولانی بود و به دلیل دشواری‌های ساخت مستند درباره‌ی موسیقی، از سال 90 تا پاییز سال گذشته ادامه داشت.»
وی هم‌چنین با ابراز امیدواری نسبت به روند صعودیِ استقبال تماشاگران از سینمای مستند گفت: «متاسفانه مسیر تولید این مستند با مرگ زنده‌یاد محمدرضا لطفی که قرار بود شخصیت محوری فیلم باشد تغییر کرد و پیش‌بینی تصویربرداری پراکنده در طول یک‌سال، به دلیل مشکلات تنظیم قرار ملاقات و گفت‌وگو با چهره‌های عرصه‌ی موسیقی به حدود سه سال افزایش پیدا کرد؛ آن‌هم با فاصله‌ها و تعویق‌های طولانی در اجرای پروژه.»
شیری سپس با اشاره به تجربه‌های قبلی خود در زمینه‌ی ساخت مستندهایی با محوریت موسیقی گفت: «پیش از این در کنار توجه به هنر موسیقی و ساخت فیلم‌هایی درباره‌ی این موضوع، بخشی از علایقم را به نمایش گذاشته بودم اما برخلاف تصوری که داشتم پرداختن به مقوله‌ی ردیف‌ها و موسیقی‌هایی با جنبه‌های درونی و مفهومی، کار بسیار دشوار و سختی بود؛ به گونه‌ای که اگر امکان بازگشت به چند سال پیش وجود داشت، حتماً با تردید بسیار زیادی این موضوع را برای کار انتخاب می‌کردم.»
وی پیدا کردن مابه‌ازای تصویری برای ساخت فیلم درباره‌ی مفهوم موسیقی را تنها یکی از موانع تولید مستند در این‌باره دانست و افزود: «برای درک ردیف‌های موسیقی ایرانی به بیش از ده سال شاگردی و توجه بسیار دقیق به این عرصه نیاز هست. در حالی که من به عنوان فیلم‌ساز نیاز داشتم دست‌کم به یک تعریف فشرده و جامع در این‌باره دست پیدا کنم تا بتوانم با تعدادی از اساتید مسلم موسیقی ایرانی گفت‌‌وگو کنم و فیلمم را بسازم.»
شیری سپس در پاسخ به پرسش دیگری از ناصر صفاریان درباره‌ی مخاطب فرضیِ فیلم خود گفت: «به‌طور حتم تماشاگر این فیلم، مخاطب عام نیست و مخاطب کمی جدی‌تری را هدف خود قرار داده اما تمام تلاشم این بود که محصول نهایی، خیلی تخصصی نباشد تا بتواند علاقه‌مندان عام موسیقی و کسانی که در این زمینه دغدغه دارند را نیز تحت پوشش قرار دهد.»
وی گفت: «برایم خیلی اهمیت داشت که بتوانم با افراد فرهنگی علاقه‌مند به موسیقی ارتباط برقرار کنم و بتوانم کاری کنم تا آن‌ها با مفهوم ردیف و دستگاه‌های موسیقی ایرانی آشنا شوند.»
بخش بعدی جلسه به صحبت‌های محسن شهرنازدار اختصاص داشت. این منتقد و محقق عرصه‌ی موسیقی گفت: «توضیحات سازنده‌ی فیلم درباره‌ی مشکلات تولید این فیلم باعث شد پیش‌فرض‌هایم درباره‌ی ساخت سهل‌گیرانه و غیردقیق آن تغییر کند و با نگاه سخت‌گیرانه‌تری به آن نگاه کنم.»
وی گفت: «این فیلم را می‌توان سند بازنمایی از یک واقعیت واضح و روشن درباره‌ی موسیقی ایرانی دانست. واقعیتی درباره‌ی این نکته که حتی نمایندگانِ موسیقیِ دستگاهی ایران که داعیه‌ی انتقال ردیف‌های آن را دارند نیز شناخت دقیقی از این موضوع ندارند؛ نه از ماهیتِ ردیف و نه ایده‌ی هستی‌شناختیِ آن.»
شهرنازدار گفت: «در این زمینه یک مجموعه ابهام وجود دارد که نشان می‌دهد جامعه‌ی موسیقی ما نیز نسبت به این مقوله چندان آگاه نیست. در حالی که شناخت موسیقی، اساساً کار دیگری است و اطلاع داشتن از ریشه‌های تاریخی، پشتوانه‌های نظری و منطق هستی‌شناختی ردیف‌های موسیقی، ضرورت چندانی ندارد.»
وی افزود: «فیلم «ردیف» دقیقاً به همین دلیل ارزش چندانی در زمینه‌ی فرهنگ‌شناسی ندارد و تقریباً برای همه‌ی اشاره‌های تخصصیِ مطرح شده در آن می‌توان توضیحات تکمیلی ارائه کرد.»
شهرنازدار هم‌چنین گفت: «این فیلم، ردیف را به‌عنوان پرسش اصلی خود برگزیده و به همین دلیل ناچار بوده با نیم‌نگاهی به مخاطبی کمی عمومی‌تر، تاریخ موسیقی را نیز ورق بزند؛ اما این ورق زدن کتاب تاریخ، با پرش‌هایی جدی روبه‌رو است که نقطه‌ضعف اصلی این فیلم شمرده می‌شود.»
شهرنازدار سپس گفت: «ضعف فیلم از جایی رقم می‌خورَد که در میان هزاران پرسش و موضوع درباره‌ی موسیقی ایرانی، یک موضوع فنی مطرح می‌شود. موضوعی درباره‌ی هستی، چیستی و تاریخ این موسیقی و رابطه‌ی آن با سیستم‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در دوره‌های مختلف که به دلیل فنی بودن سوژه، فیلم‌ساز مجبور شده در بخش‌هایی از این موضوع فاصله بگیرد.»
وی هم‌چنین با اشاره به جدی بودن مقوله‌ی پژوهش در ساخت فیلم مستند گفت: «به همین دلیل باید گفت روش مطالعه و پژوهش این فیلم به دلیل عدم برخورداری از پرسش‌ها یا پیش‌فرض‌های قاطع، دچار ایراد شده است. آن‌هم در حجمی فشرده و مدت زمانی به کوتاهی چهل دقیقه که کار را بسیار دشوار کرده است.»
شهرنازدار در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تجربه‌های پیشین سینمای مستند در زمینه‌ی ساخت فیلم درباره‌ی موسیقی گفت: «شاید بتوان گفت این نوع رویکردهای پژوهشی درباره‌ی موسیقی ایرانی هنوز در ابتدای راه قرار دارد و البته تلاش‌هایی که برای ساخت مستندهای فنی درباره‌ی این موضوع صورت گرفته هم با سعی و خطاهایی روبه‌رو بوده است.»
وی پژوهش در زمینه‌ی موسیقی را چشمِ اسفندیارِ فیلم‌هایی در این‌باره خواند و افزود: «برای چنین پروژه‌ها‌یی باید یک گروه تخصصی برای انجام پژوهش تشکیل داد و سپس نتیجه‌ی مطالعه‌ی دقیق و جدی آن‌ها را به فیلم تبدیل کرد.»
در ادامه‌ی جلسه، مصطفی شیری، ردیف‌های موسیقی ایرانی را نسخه‌ی نه‌چندان تکامل یافته‌ی دستور زبان فارسی خواند و گفت: «با استفاده از این دستور زبان، هر کس می‌تواند اثر هنری خود را خلق و ارائه کند. در حقیقت، این ردیف‌ها نغمه‌‌های زاینده‌ای هستند که می‌توانند زاینده باشند و کنار هم قرار گرفتن آن‌ها به صورت تکنیکی می‌تواند تولد و بازآفرینیِ نغمه‌های تازه‌ای را رقم بزند.»
وی افزود: «ردیف‌های موسیقی ایرانی بسیار پیچیده هستند، به حدی که من خودم با وجود تلاش‌‌های فراوانی که برای ساخت این فیلم داشتم به سختی می‌توانم بعضی از ردیف‌ها و دستگاه‌های موسیقی را تشخیص بدهم.»
شیری در پایان این نشست، پیدا کردن منابع مکتوب و مرجع در این زمینه را یکی دیگر از موانع تولید مستندهایی با چنین موضوع‌هایی برشمرد و ضمن اشاره به اهمیت یک مرکز تخصصی برای حفظ و اشاعه‌ی موسیقی اصیل ایرانی گفت: «این فیلم را می‌توان تلاشی برای ایجاد شناخت بیش‌تر در میان مخاطبان دانست. مخاطبانی که متاسفانه با وجود تعدد آموزشگاه‌های موسیقی، در معرض یادگیریِ فرهنگ ردیف و دستگاه‌های موسیقی ایرانی قرار ندارند.»  
 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی پرتال خبری، توسط پارس نوین