به گزارش پایگاه اطلاعرسانی آثار حضرت آیتالله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در جمع گروهی از دانشجویان و طلاب از سراسر کشور به مناسبت سالروز شهادت دکتر مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه، اظهار داشت: علیرغم گذشتن چند دهه از اين جريان و تشکیل سالانه جلسات در حوزهها و دانشگاهها، هنوز حتی معنای صحيح وحدت حوزه و دانشگاه به خوبي درک نشده و برخی گمان میکنند وحدت حوزه و دانشگاه به معنای ادغام اين دو نهاد است.
علامه مصباح یزدی، با اشاره به این که يكي از راهها براي بهتر شناختن معناي وحدت حوزه و دانشگاه آن است كه ببینیم چه امري در مقابل وحدت است، افزود: افتراق و اختلاف و رویارویی از جمله اموری هستند که در مقابل وحدت قرار دارند؛ البته اختلاف، مراتبی دارد كه از اختلاف در روش و زندگی شروع میشود و تا دشمنی ومقابله با يكديگر ادامه مييابد. همه این امور در نقطه مقابل وحدت هستند. حال، ما بايد ببینیم چرا حوزه و دانشگاه وحدت نداشتهاند، و علت افتراق و جدایی آنها چه بوده، و ما امروز به دنبال چگونه وحدتي بين اين دو نهاد هستیم؛ از سوی دیگر بايد توجه داشته باشيم كه چه اقداماتی برای وحدت انجام شده، و شیاطین جن و انس برای بر هم زدن این وحدت چه کردهاند.
وی، اظهار داشت: عدهای از شیاطین انس که به دنبال تسلط بر دیگران و کسب منافعی برای خود هستند، بین افراد یک جامعه اختلاف انداخته، و از اين طريق آنها را تضعیف میکنند.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به این که سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» از دیرباز مورد توجه شیاطین بوده است و امروز نیز شیطان بزرگ به دنبال ایجاد اختلاف بین کشورهای اسلامیاست، تا به منافع خود دست یابد، ادامه داد: اگر ما به دنبال حفظ شخصیت و آقایی خود هستیم، باید وحدت را حفظ کنیم و نگذاریم دشمنان بين ما ایجاد اختلاف کنند، و از زمینههایی که ایجاد اختلاف میکند، بپرهیزیم.
استاد حوزه علميه با اشاره به تاریخ اختلافافکنی بین مسلمانان، اظهار داشت: چند قرن قبل، تحولي کلی در جامعه انسانی به وجود آمد که شرایط جدیدی را در مقابل تمدن قدیم مطرح کرد و منشأ تحول بنیادی در فکر و تمدن و ایدوئولوژیهای انسانی گرديد، و با اين تحول اختلاف بين مدرنیته و مقابل سنتگرایی ايجاد شد.
عضو جامعه مدرسین گفت: با این انقلاب و تحول، تغییرات جدی در سطح جامعه اتفاق افتاد؛ از طرفی در زادگاه تحول ـیعنی اروپاـ اختلافی بین کلیسا و نوگرایانی که منشأ تحول بودند، پدید آمد؛ تا قبل از آن، حکومت مطلق در اختيار کلیسا بود و سلاطین نیز باید از کلیسا اطاعت میکردند؛ اما بعد از اين تحول سیطره کلیسا رو به کاهش نهاد، و اين امر ناشي از آن بود که در اعتقادات اساسی دین تشکیکاتی به وجود آمد و امور دیگری به جای مقدسات و ارزشهاي ديني مطرح شد.
آيتالله مصباح يزدي افزود: در اين انقلاب اومانیستی كه در غرب واقع شد، انسان جای خدا را گرفت، و کار به جایی رسید که حتی معبدی برای پرستش انسان ایجاد شد. همین امر سبب شد كه بین مذهب و علم رویارویی گستردهاي ايجاد شود كه نه فقط به اختلافات جزئی در انديشه، بلکه به تکفیر و کشتار مخالفان نیز برسد.
وی افزود: با پیدایش انقلاب صنعتی، این رویارویی بیشتر شد، و عدهای سعي كردند با استفاده از شرايط جديد جامعه و ترويج تفكر سرمایهداری به جای نظام ارباب و رعیتی، به اهداف خودشان، يعني جلب منفعت بیشتر برسند. از نظر اين گروه پرستش انسان به معنای پرستش پول، منفعت و لذت است.
استاد اخلاق حوزه علميه با بيان اينكه غرض از همه این فعاليتها رسیدن به سه امر پول، شهوت و ریاست است، ادامه داد: در این میان برخي از خواص اين جوامع علاوه بر کسب منفعت مادی، در صدد سیطره بر دیگران نيز بر آمدند و در اين جهت از هر ابزاري استفاده كرده، و حتی حاضر شدند برای رسیدن به حکومت و پست و مقام، از ثروت خود هزینه کنند. يكي از ترفندهاي آنها برای رسیدن به ریاست حربه تفرقه بین گروهها بوده است.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به شیوع غربگرایی و تفکر اومانیستی غرب در ایران از دوران مشروطه، اظهار داشت: در آن زمان، عدهای با الفاظی زیبا و مقدسمآبانه به میدان آمدند و گفتند میخواهیم جلوی استبداد را بگیریم، تا سلطان مستبد در برابر قوانین انسانی و اسلامی تسلیم باشد؛ البته این دامي بود براي اينكه فکر و فرهنگ اسلامی را به نابودی بكشانند؛ چون تنها رقیبی که میتوانست نقشههاي آنها را نقش بر آب كند فرهنگ اسلامیبود.
وی افزود: این افراد كار خود را از تأسیس عدالتخانه شروع كردند؛ اما به جایی رسیدند که صریحاً میگفتند ما زمانی به عزت خواهیم رسید که از مغز سر تا ناخن پا فرنگی شویم! آنها ابتدا با یک حرف صحیح وارد میدان شدند و از آن به عنوان ابزاری براي رسيدن به اهداف خود استفاده کردند. در نتيجه اين اقدامات فردی مانند رضاخان با آن ظلمها و استبداد و جهالت به سمبل تمدن جدید در کشور تبدیل شد!
آیتالله مصباح يزدي با اشاره به انواع دسيسههاي دشمن براي اختلافافکنی، اظهار داشت: ايجاد اختلاف بین اقوام، و اختلافات مذهبي از جمله فريبهاي آنها بود. آنها حتی بهائیت را رواج دادند، تا به بهانه مقابله با کفر، بین مردم اختلاف و جنگ و دشمني ايجاد شود. در این قضایا نيز عدهای، آگاهانه یا ناآگاهانه به این اختلاف دامن ميزدند.
وی افزود: در چنین شرایطی، مردی از تبار پیامبران قیام کرد و فریاد تشکیل امت واحد اسلامی را سر داد و نهضت اسلامي را آغاز کرد، و ملاک وحدت را اسلام قرار داد که سعادت بشر را تضمین میکند.
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم با اشاره به این که بسیاری از مردم باور نمیکردند که امام راحل(ره) بتواند با دشمنان، مخصوصاً انگلیس در بیفتد، ادامه داد: در آن زمان انگلیس در چشم مردم، مظهر قدرت، و نماد نیرنگ و حیلهگری بود. در آن شرایط یک آخوند چگونه میتوانست با دست خالی در مقابل چنین قدرتي بایستد؛ لذا برخي افراد با ديده تمسخر و تحقير به امام(ره) نگاه میکردند!
وی با استناد به آیه ای از قرآن کریم، گفتت: زمانی که مسلمانان در جنگ بدر ضعیف ـو به تعبیر قرآنـ ذلیل بودند، خداوند آنها را یاری کرد و نصرت را شامل حالشان گردانيد؛ همان خدا، امدادهای غیبی خود را شامل حال امام(ره) نيز کرد، تا این انقلاب پیروز شود.
آیتالله مصباح يزدي با اشاره به اینکه با پیروزی این انقلاب كار تمام نشده، و دشمنان آن هنوز زنده هستند، ادامه داد: این انقلاب قدم کوچکی در جهت پیروزی نهایی است؛ دشمنان اين انقلاب از همان ابتدا تمام تلاش خود را به كار گرفتند تا این ندا را در گلو خفه کند، تا سایر جوامع گمان نکنند که میتوان به راحتی با قدرتهاي برتر دنيا در افتاد. دشمنان باور نمیکردند كه انقلاب چندان دوام بياورد، و فکر میکردند طي چند ماه حکومت اسلامي ساقط خواهد شد؛ اما به کوری چشم آنها اين حكومت روز به روز اقتدار بیشتری یافت؛ لذا تصمیم گرفتند تا به هر نحو ممكن ریشه این انقلاب را بکنند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با يادآوري انواع نقشهها و توطئههای دشمنان از قبل از انقلاب، اظهار داشت: ریشه اصلی همه این طرح و نقشهها، ایجاد اختلاف بین مردم بود، تا از اين طريق بر مردم مسلط شود. اختلاف، گاه بین اقوام مختلف است؛ این اختلاف را میتوان حل کرد. اما اختلاف در دين و مذهب، و آنچه بازگشتش به دین و مذهب است، شوخیبردار نیست، و اتفاقاً دشمنان هم اين را میدانستند که دین، یک مسأله جدی هست. تجربه نیز روز به روز نقش دين، مخصوصاً پیروي از امام حسین(ع) که با شهادتش به پيروزي رسيد، را بیشتر برایشان اثبات کرد؛ لذا نقشههايشان را بيشتر بر لطمه زدن به دين متمرکز كردند.
وی با اشاره به توطئههای گوناگون دشمنان، گفت: دشمنان از سویی در صدد برآمدند مبانی دین را تضعیف كنند، و از سوی دیگر مناسک دین را نوعی عوامزدگی و بیسوادی جلوه دهند؛ از طرف دیگر به گونهای برنامهریزی کردند كه کسانی که کارشان ترویج و تعمیق دین است، منزوی شوند، و خواص هم رغبتی به همنشینی و همراهی با ایشان نداشته باشند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به فعالیتهای رضاخان، خاطر نشان کرد: در آن دوران برنامههای زیادی براي مقابله با انجام شد. آنها اولاً به دنبال تضعیف نمادهای دین بودند؛ از همين رو روضهخوانی ممنوع شد؛ ثانیاً در صدد منزوی کردن روحانیت برآمدند و به همين منظور پوشیدن لباس روحانیت را ممنوع كردند، و حتی با ساختن جوكها و نسبت دادن دروغهايي به روحانیت سعي كردند روحانیت در جامعه حقیر جلوه داده شود.
وی با اشاره به خاطراتی ادامه داد: زماني كه من در سن 13 سالگی طلبه شدم، معلمهابه پدرم میگفتند چرا اجازه دادي فرزندت گدا شود! یعنی به خاطر کارهایی که حکومت در جهت تضعیف و تحقیر روحانیت انجام شده بود، یک روحانی در نگاه مردم چندان تفاوتی با یک گدا نداشت؛ به عبارت ديگر، روحانیت نوعی گدایی محترمانه محسوب ميشد! دشمنان بنا داشتند بین مردم و دین جدایی بیندازند، و لازمه اين امر این بود که بین رجال دین و مروجین آن، با مردم چنان اختلافی بیفتد که کسی رغبت نکند به آنها رجوع کند.
آیتالله مصباح یزدی افزود: در چنین شرایطي اگر کسی بتواند کاری کند که دلهای مردم با روحانیت همراه بشود، کاری شبیه به اعجاز انجام داده است. این اعجاز به دست امام(ره) تحقق یافت، و كار به جايي رسيد كه مردم به ارتباط با روحانيت افتخار كنند. در همين ايامي كه گذشت، یک جانباز قطع نخاعی كه با رهبری ديداري داشت، در پاسخ به سؤال خبرنگار که چه آرزویی داری، گفت «من یک آرزو داشتم که برآورده شد، و آن هم زیارت مقام معظم رهبری بود»؛ حال این نگاه را با نگاه تحقيرآميز قبل نسبت به روحانيت مقایسه کنید!
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) بعد از بيان اين مقدمات، اظهار داشت: رفع اختلاف بين گروههاي مختلف جامعه، به وسيله دو نهاد حوزه و دانشگاه تحقق پيدا ميكند، و اين دو بايد به سمت وحدت حركت كنند؛ اما وحدت بين اين دو نهاد به اين معنی نيست که حوزویان درسهاي دانشگاهي را بخوانند و دانشگاهیان درسهاي حوزوی را؛ همانگونه که نیازی نیست، يك پزشک درسهاي رشته معماری را نیز بخواند.
وی ادامه داد: اختلاف علوم سبب نمیشود که افراد در مقابل هم قرار بگیرند؛ اما يكي از دسيسههاي دشمنان اين بود كه وانمود كنند علم فقط علوم تجربی است كه در دانشگاه است، و آنچه در حوزه مورد مطالعه و بحث قرار میگیرد، اصلا علم نیست؛ چون قابل تجربه و اثبات در آزمایشگاه نیست. این در حالی است که خود آنها علومی مانند ریاضی که غیر تجربی است، را علم میدانند!
استاد حوزه علميه با اشاره به تفاوت روشها در علوم مختلف، اظهار داشت: در نگاه غربيان، حتی اعتقاد به وجود خدا علمی نيست؛ چون وجود او قابل تجربه حسی و اثبات در آزمایشگاه نیست! و از آنجا به اعتقاد آنها فقط علم ارزشمند است، پس اعتقاد به خدا هم ارزشی ندارد!
آیتالله مصباح یزدی، با اشاره به مغالطه دشمنان در غیر علمی شمردن اعتقاد به خدا، اظهار داشت: این در حالی است که خود ایشان علوم تاریخی و عقلی كه قابل تجربه نيستند، را علمی تلقی میکنند.
وی با بیان این که از سوی دیگر، دشمنان بین علم و ایدئولوژی نیز تفاوت قائل میشوند، ادامه داد: آنها ایدئولوژی را سلیقه شخصی میدانند و چون دین هم ایدئولوژی است، نفی و اثباتش ارزشی ندارد. آنها با این بهانه که مطالعات حوزوي علمی نیست، حساب دانشگاه و حوزه را از هم جدا کرده، و پس از آن با ترویج این فکر که کارحوزه لغو و بیهوده است، بین حوزه و دانشگاه تقابل ایجاد کردند.
علامه مصباح یزدی با اشاره به این كه دشمنان در عرصه سیاست نیز نظريات و مکاتب سیاسی را مطرح میکنند که با دین سازگاری ندارد، افزود: وقتی القا شد که سیاست امری است که با دین رابطهای ندارد، طبیعتاً اگر حوزه در عرصه سیاست اظهار نظر كند، ارزش و اعتباري ندارد. این مغالطات زمینهای دیگر برای طرد و منزوی کردن روحانیت از جامعه است.
وی با اظهار اینکه دشمن برای اثبات سخنان خویش سوژههایی از اشتباهات روحانیت را علم ميكند، گفت: دشمن با بزرگنمايي اشتباهات روحانیت، آن را نشانه علمینبودن حوزه و دور بودن آن از عرصه سیاست قلمداد میکند، و با توسل به انواع طرحها و توطئهها تلاش ميكند كه روحانیت به عنوان یک قشر مؤثر در جامعه مطرح نشود.
استاد حوزه علميه ادامه داد: همه اين برنامههاي دشمنان براي اين است كه با از بين بردن اسلام، راحتتر و سادهتر بر اموال و نفوس مردم تسلط پيدا كنند. چون با وجود اسلام، اين امكان از آنها گرفته ميشود.
عضو جامعه مدرسين افزود: امام(ره) با حركت خود روحانیت را از آن ذلت به جایی رسانید که رئیس جمهور آمریکا به هنگام سخنرانی امام(ره) کارهایش را تعطیل میکند، تا ببیند امام چه میگوید! امروز هم ایران با وجود همه تحریمها و ظلمها، بر قدرت شیطانی آنها غالب میشود، بدون این که ارزشهای خود دست بردارد.
علامه مصباح در پايان اظهار داشت: وحدت حوزه دانشگاه یعنی روحانی و دانشگاهي در جایگاه خودشان قرار بگيرند، و به انجام وظیفه خود بپردازند؛ نه این که مثلاً در حوزه درسهاي مربوط فلان رشته مهندسی تدريس شود! وحدت اين دو نهاد یعنی حوزه از آن انزوا، اتهامات و حقارتهايي كه بر آن تحمیل شده، نجات یابد و به عنوان قشر مؤثر در جامعه فعالیت کند؛ طبعاً روحانيت به خاطر علم خود و منابع معتبری که در اين علوم از آنها استفاده میکند، و ارزش آن منابع و تأثیرپذيري مردم از آنها و علاقهشان به محتوای اين منابع، میتواند مهمترین نقش مؤثر را در جامعه داشته باشد.
گفتنی است دیدار جمعی از طلاب و دانشجویان سراسر کشور با علامه مصباح یزدی، بیست و هفتم آذر ماه به مناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه در سالن همایشهای مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.