عید فطر مبارک
سپاس از خداوند، بخاطر اتمام ماه مبارک و هدایتش
وَلِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (بقره/185)
و خواسته تا اینکه عدد روزه را تکمیل کرده و خدا را به عظمت یاد کنید که شما را هدایت فرمود، باشد که (از این نعمت بزرگ) سپاسگزار شوید.
تفسیر
تفسیر المیزان - خلاصه
(یرید الله بکم الیسر ولا یرید بکم العسر و لتکملوا العده ):(خدا برای شما سهولت را خواسته ودشواری را نخواسته ، و منظور این است که عده سی روز ماه را تکمیل کرده باشید)،پس بیان می فرماید که تکمیل 30 روز، روزه واجب است و اگر خداوندبرای مریض و مسافر استثناء قائل شد تا در ماههای دیگر جبران کنند از جهت سهولت و آسانگیری بوده است ، (ولتکبروا الله علی ما هدیکم ولعلکم تشکرون ):(و تا خدا را به جهت اینکه هدایتتان کرد بزرگ شمارید و تکبیر گوییدو شاید شکر گزاری کنید)لام غایت است و می خواهد غایت و نتیجه اصل روزه را بیان کند، پس اشتغال به روزه برای اظهار کبریائی حق تعالی است که قرآن رابر مسلمانان نازل کرد و ربوبیت خود و عبودیت بندگان را اعلام نمود و نیز به جهت آنکه در مقابل نعمت هدایت و جداسازی حق از باطل شکر او را بجای آورند
احادیث موضوعی
امام علی علیهالسلام: «ألا و إنَّ هذا الیومَ یومٌ جَعَلَهُ اللَّهُ لَکُم عِیداً و جَعَلَکُم لَهُ أهلاً، فَاذکُرُوا اللَّهَ یذکُرکُم وَ ادْعُوهُ یستَجِب لَکُم»؛ امروز( فطر) روزی است که خداوند آن را برای شما عید قرار داد و شما را نیز شایسته آن ساخت؛ پس به یاد خدا باشید تا او نیز به یاد شما باشد و او را بخوانید تا خواستههایتان را اجابت کند. (من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۵۱۷)
امام رضا علیهالسلام: «إنَّما جُعِلَ یومُ الفِطرِ العِیدَ لِیکونَ لِلمُسلِمینَ مُجتَمَعاً یجتَمِعُونَ فیهِ و یبرُزونَ لِلّهِ فَیمَجِّدُونَهُ عَلی ما مَنَّ عَلَیهِم»؛روز فطر از این رو عید قرار داده شد تا روز گردهمایی مسلمانان باشد و در این روز گرد هم آیند و برای خدا به صحرا (فضایی باز) درآیند و خداوند را بر منّتی که بر آنها نهاده است ستایش و به بزرگی یاد کنند. (من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۵۲۲)
امام على علیهالسلام :«مَن أدّى زکاةَ الفِطرَةِ تَمَّمَ اللَّهُ لَهُ بها ما نَقَصَ مِن زکاةِ مالِهِ.»؛ هر که زکات فطره را بدهد، خداوند به سبب آن زکاتى را که از مالش کم شده است جبران کند. (وسائل الشیعه: 6/ 220/ 4)
نکته ها
بگذشت مه روزه ، عید آمد و عید آمد
بگذشت شب هجران، معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد، عذرای تو وامق شد
معشوق توعاشق شد، شیخ تو مرید آمد
شد جنگ و نظر آمد، شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمد، شد قفل و کلید آمد
جان از تن آلوده، هم پاک به پاکی رفت
هرچند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد
از لذت جام تو دل مانده به دام تو
جان نیز چو واقف شد، او نیز دوید آمد
بس توبه شایسته برسنگ تو بشکسته
بس زاهد و بس عابد کو خرقه درید آمد
باغ از دی نامحرم سه ماه نمی زد دم
بر بوی بهار تو، ازغیب رسید آمد
مولوی