اعتراض به اعدام جانیانی چون منافقین همانند اعتراض به برخورد با تروریست های خونخوار داعش است، آیا اعدام یک داعشی که از بریدن سر انسان های بی گناه ابایی ندارد و هر آن چه خواسته در جنایت و قساوت کرده است می تواند مورد اعتراض قرار گیرد .
به گزارش چی 24 به نقل از 598: به گزارش پایگاه 598 به نقل از افکارنیوز، اعتراض به اعدام جانیانی چون منافقین همانند اعتراض به برخورد با تروریستهای خونخوار داعش است، آیا اعدام یک داعشی که از بریدن سر انسانهای بیگناه ابایی ندارد و هر آن چه خواسته در جنایت و قساوت کرده است میتواند مورد اعتراض قرار گیرد.
«منتظری با مامورین سفارت آمریکا که بعدها مشخص شد در پوشش دیپلماتیک دست به جاسوسی میزده و در واقع کارمند سیا بودهاند روز سوم آبان 1358 یعنی ده روز قبل از تسخیر لانه جاسوسی دیدار میکند، این دیدار مشخص میسازد که سفارت آمریکا برای تاثیر گذاری در تصمیمات احتمالی اتخاذ شده با توجه به جایگاه منتظری در مجلس خبرگان قانون اساسی به وی امید داشته است.»
انتشار یک فایل صوتی در روزهای گذشته منشا تحلیلهای فراوانی شده است، در این فایل صوتی منتظری در دفاع از منافقین به اعدام جنایتکاران عضو این گروهک تروریستی اعتراض میکند و آن را جنایت میخواند!
افراد و گروههایی که همواره به دنبال دستمایه قرار دادن مسائل ریز و درشت علیه جمهوری اسلامی هستند با این فایل همچون اسناد ویکی لیکس برخورد میکنند که گویی سند جدیدی افشا شده و کسی از آن اطلاعی نداشته است!
با نگاهی به گذشته، شخصیت منتظری و رفتار منافقین در طول دهه شصت هر انسان منصف و عاقلی به راحتی میتواند بر این واقعیت صحه بگذارد که جمهوری اسلامی صحیحترین کار ممکن را در برخورد با این آدمکشها انجام داده است.
اعتراض به اعدام جانیانی چون منافقین همانند اعتراض به برخورد با تروریستهای خونخوار داعش است، آیا اعدام یک داعشی که از بریدن سر انسانهای بیگناه ابایی ندارد و هر آن چه خواسته در جنایت و قساوت کرده است میتواند مورد اعتراض قرار گیرد که عدهای با خوشبینانهترین تصور سادهلوحانه به اعدام منافقینی که نزدیک 17 هزار ایرانی را ترور و به شهادت رسانده و از اواسط دهه 60 ضمن همکاری با رژیم صدام در جنگ علیه کشورشان شرکت جستهاند اعتراض میکنند و ناله سر میدهند؟!
روی سخن این جا در صحت سنجی اظهارات منتظری نیست که هر انسان عاقلی تنها با تصور جنایات منافقین و اقدامات آنها برخورد با این جانیان را تصدیق میکند و اعدام آنها را انسانیترین برخورد میخواند، در این نوشتار خواهیم کوشید به نفوذ سیا در بیت منتظری بپردازیم که منجر به حمایت وی از منافقین و مقابله نامبرده با جمهوری اسلامی و حضرت امام خمینی(ره) گردید.
نفوذ از سال 58 دیدار با ماموران سیا در مجلس خبرگان!
شاید برای برخی پذیرفتن این واقعیت که منتظری از سال 58 امید آمریکا بوده و ماموران سیا برای اطلاع از نظرات و تاثیر در افکار او با نامبرده ارتباط میگرفتند عجیب به نظر برسد ولی نگاهی به اسناد لانه جاسوسی این واقعیت را به عیان نشان میدهد و اثبات میکند.
در اسناد لانه جاسوسی سندی وجود دارد که حاکی از دیدار دو تن از کارمندان سفارت با منتظری در محل مجلس تدوین قانون اساسی است.
بر اساس این سند که در 28 اکتبر 1979 [6 آبان 1358] تنظیم شده است « کارمند سیاسی سفارت و کارمند اعزامی وزارت خارجه آمریکا در 25 اکتبر به مدت 45 دقیقه با آیتالله حسینعلی منتظری در دفتر وی در مجلس خبرگان [قانون اساسی] ملاقات کردند. آیتالله منتظری رئیس مجلس خبرگان میباشد و در سپتامبر 1979 پس از مرگ آیتالله طالقانی به امامت جمعه تهران... منصوب گشت. این ملاقات توسط وزارت خارجه [ایران] ترتیب داده شده بود.... منتظری در پاسخ دوستانه و صمیمی برخورد میکرد. او گفت کارتر رئیس جمهور آمریکا را بسیار تحسین میکند. وی یادآوری کرد که چگونه در زمان زندانی بودنش از انتخاب کارتر مطلع شده و چقدر از شنیدن اینکه رئیسجمهور یک مسیحی مؤمن بوده و به حقوق بشر معتقد است خوشحال شده بود.»
در ادامه منتظری از حمایت آمریکا از اسرائیل اظهار گلایه میکند، این گلایه مختصر به مذاق کارمند سفارت آمریکا خوش نمیآید و بحث را عوض میکند. در ادامه سند آمده است «... کارمند وزارت خارجه با عوض کردن بحث از مسئله اسرائیل گفت ما نمیخواهیم در مورد گذشتهها جنگ کنیم... مسائل ایران در آمریکا به خوبی درک نشدهاند. یکی از مشکلاتی که آمریکاییها با آن مواجهند فقدان اطلاعا ت صحیح در مورد انقلاب ایران میباشد، مشکلی که توسط عدم حضور خبرنگاران آمریکایی تشدید شده است زیرا بسیاری از آنها توسط مقامات انقلابی اخراج شدهاند. آیتالله منتظر ی در مورد این مسئله اطلاعات خوبی نداشت اما مترجم وی به جای او جواب میداد»! «(اسناد لانه جاسوسی، ج10، صص 706 - 708)
در انتهای این سند شخصیت منتظری از سوی کارمند سفارت آمریکا مورد ارزیابی و تحلیل قرار میگیرد که به شدت تاسف بار و با توجه به روی دادهای بعدی متاسفانه منطبق بر واقع نیز هست « با توجه به این ملاقات کوتاه مدت ما چنین احساس میکنیم که وی یک متفکر سیاسی متبحر نبوده و اکثر مطالبی که به وی استناد میشود یا برایش نوشته شده و یا توسط دیگران در دهانش گذاشتهاند. مترجم وی در طول این ملاقات یک روحانی جوان با انگلیسی خوب بود و در موارد متعددی توصیههایی به وی میکرد تا بر آنها تأکید نماید.» (اسناد لانه جاسوسی ج10، صص 708-709)
به نظر میرسد این تحلیل از شخصیت منتظری با توجه به آنچه بعدها در زندگی وی رخ داد، نزدیک به صحت باشد.
واقعیات تاسف بار زیادی را میتوان تنها از یک سندی که ذکر آن رفت استنباط کرد که در ادامه به پارهای از آنها اشاره میکنیم؛
1- منتظری با مامورین سفارت آمریکا که بعدها مشخص شد در پوشش دیپلماتیک دست به جاسوسی میزده و در واقع کارمند سیا بودهاند روز سوم آبان 1358 یعنی ده روز قبل از تسخیر لانه جاسوسی دیدار میکند، این دیدار مشخص میسازد که سفارت آمریکا برای تاثیر گذاری در تصمیمات احتمالی اتخاذ شده با توجه به جایگاه منتظری در مجلس خبرگان قانون اساسی به وی امید داشته است.
2- براساس این سند مترجم منتظری به خود این اجازه را میدهد که در مواردی که مقتضی میداند به جای وی سخن گفته و نظرات خود را به جای نظرات منتظری به مامور سفارت منتقل کند. این موضوع به خوبی نشاندهنده تاثیر گذاری و میزان نفوذ اطرافیان و حتی مترجمین ساده در شخصیتی است که بعدها قائم مقام رهبری شده و قرار بود مهمترین مسئولیت را در نظام اسلامی عهدهدار شود!
3- مامور سفارت در تحلیل شخصیت منتظری وی را فردی غیرمتبحر در سیاست و دهن بین معرفی میکند، براساس این سند منتظری هر آن چه به او گفته شده یا برایش نوشتهاند را بازگو میکند و با توجه به این نکته میتوان پرسید که آیا اظهارات منتظری در دفاع از منافقین نیز از سوی اطرافیان فاسد به وی تلقین شده بود؟
و نکته پایانی از زبان حضرت امام خمینی(ره) که در نامه تاریخی 6 فروردین 1368 به منتظری به خوبی واقعیت مواضع نامبرده را چنین تحلیل و واکاوی میکنند «نامهها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید ؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحی له الفدا- و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.»
امام خمینی(ره) در این نامه با توجه به شخصیت منتظری یک پیشبینی دیگر را نیز مطرح میکنند که بعدها واقعیت آن عیان میشود؛ «دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.