کد خبر: 21797867
تاریخ انتشار: شنبه 17 بهمن 1394
خانه » حواشی » رسالت » تبیین روش های تبلیغی وهابیت در گفت و گو با مصطفی جوادی نسب
نسخه چاپی
ارسال به دوستان
پایگاه فرهنگی تبلیغی رسالات:

مصطفی جوادی نسب، دبیر سرویس رصد و تحلیل سایت اویس و مسئول روابط عمومی این مجموعه ی خبری تحلیلی موفق، در مصاحبه با رسالات در مورد شیوه های تبلیغی وهابیت و ارتباط جریان شیعه انگلیسی و تسنن آمریکایی سخن گفت.

به گزارش چی 24 به نقل از رسالت:
 

لطفاً خودتان را معرفی نمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین. مصطفی جوادی نسب هستم. دبیر سرویس رصد و تحلیل اویس و مسئول روابط عمومی مجموعه اویس.

آیا وهابیت روش خاصی در تبلیغ عقاید خود دارد و سازمان‌دهی شده عمل می‌نماید یا خیر؟

نکته‌ای که وجود دارد این است که متأسفانه در فضای تبلیغی‌ای که جامعه‌ی شیعه در آن در حال فعالیت است برنامه‌ریزی مشخصی وجود ندارد! یعنی رویه‌ی دوستان شیعه این است که اول یک کاری را انجام می‌دهند و بعداً فکر می‌کنند که برای این کار باید یک اتاق فکر راه‌اندازی کرد. یعنی اول کار صورت می‌گیرد و بعداً اتاق فکر تشکیل می‌شود. اما در جریان وهابیت نه. این‌گونه نیست. در جریان وهابیت حتی برای کوچک‌ترین کارها و برای راه‌اندازی یک سایت معمولی شاید روزها و روزها برنامه‌ریزی شود و اتاق فکرشان فعالیت کند. جریان وهابیت، جریانی که عقاید باطلش آن قدر مسخره است که برای همه مشخص شده است چگونه توانسته این‌قدر اثرگذار باشد؟ این‌که بگوییم وهابیت غیرسازماندهی شده و فله‌ای کار می‌کند یک حرف بیخود است. رویه‌هایی هم که وهابیت دارد دنبال می‌کند مشخص می‌کند که آن‌ها برای فعالیت‌های خود چارت و برنامه‌ریزی مشخصی دارند. این مسئله را حتی در جریان‌های تروریستی تکفیری مثل داعش هم می‌بینیم که زمانی که وارد مناطق مختلف می‌شوند، اولین قدمشان بحث تبلیغاتی است. داعش قبل از ورود به عراق تبلیغ کرد، خودش را به عنوان نماینده اهل سنت معرفی کرد تا در واقع اهل سنت عراق را به سمت و سوی خود بکشد. در این مسئله تا حد زیادی موفق هم بود و بعداً به مرور اهل سنت متوجه شدند که داعش هیچ ربطی به اهل سنت ندارد. این مسئله را باید قبول کرد. وهابیت برای فعالیت‌های تبلیغی خود برنامه‌ریزی گسترده‌ای دارد که متأسفانه این مسئله در جریان شیعی وجود ندارد.

چند مورد از رویه‌های تبلیغی وهابیت را بیان نمایید.

در فضای تبلیغاتی ای که جریان وهابیت دارد کاملاً برنامه‌ریزی شده و روشمند کار می‌کند، در بخش‌های مختلف، چه از مکتوبات و چه در فضاهای مجازی منتسب به جریان وهابیت، وقتی ما مراجعه می‌کنیم می‌بینیم دقیقاً روش‌های مشخصی برای تبلیغ دارند. یکی از این روش‌ها در فضای اینترنت راه انداختن جنگ‌های قومیتی است. چند وقتی هم هست که به شدت روی بورس قرار گرفته و آل سعود هم به شدت روی این مسئله مانور داده است. تا جایی که یکی از شبکه‌های متعلق به آل سعود که رسماً از طرف شاهزاده‌های سعودی دارد تغذیه می‌شود، یک ساعت مشخصی را در برنامه‌هایش را به کشور اهواز می‌پردازد! می‌گویند کشور اهواز کشوری است که خوزستان و اطراف آن را شامل می شود. در واقع این‌ها دارند تجزیه‌طلبی را رواج می‌دهند و در این مورد خاص برنامه‌ی خود را روی مناطق نفتی ما در جنوب کشور، قرار داده‌اند. یک سری گروه‌های تروریستی را هم بنا بر این‌که این‌ها تجزیه‌طلب هستند ایجاد کردند. ابزار و دستاویزشان در این مورد بحث قومیت است. می‌گویند چون شما عرب هستید نباید زیر سایه‌ی یک حکومت مرکزی فارس زبان باشید.

همین اتفاق در سیستان و بلوچستان هم دارد اتفاق می‌افتد و یک عده‌ای که خود را بلوچ می‌دانند دارند به این نوع جریانات دامن می زنند و بحث کشور بلوچستان را پیش کشیده‌اند. این جریان در کردستان هم بروز دارد. صحبت‌های چند روز پیش هم وزیر دفاع رژیم صهیونیستی این قضیه را تأیید می‌کند. وزیر دفاع رژیم صهیونیستی گفته بود که عراق باید کشور مستقل کردستان را به رسمیت بشناسد. ماجرا این است که یک بخش‌هایی از این کشورهای فرضی مربوط به ایران است. کشور اهواز بخش عمده‌ای از آن مربوط به ایران است. بخش‌هایی از کشور بلوچستان و کردستان هم مربوط به این کشورهای ساختگی است. در واقع می‌خواهند کردستان عراق، کردستان سوریه و کردستان ایران را یکی کنند.

یکی دیگر از ابزارهای وهابیت تحریک احساسات و مظلوم‌نمایی است. مسئله‌ای که برخی از افراد هم متأسفانه دارند به آن دامن می‌زنند. برخی از افراد متأسفانه با انتشار ویدئوهایی، قصد دارند به حساب خودشان به اسلام خدمت کنند و ارادتشان را به اهل بیت علیهم‌السلام نشان دهند اما ویدئوهای آن‌ها به عنوان ابزارهایی برای جریان تبلیغی وهابیت برای اثبات این قضیه که شیعیان کافرند بکار گرفته می‌شود. جریان‌های افراطی شیعه این ویدئوها را برای خدمت به شیعه تولید می‌کنند اما کار آن‌ها در واقع خیانت است. می‌بینیم که ویدئوی تبلیغی عبدالمالک ریگی، ویدئویی که برای عاملین انتهاری پخش می‌شود تا برای عملیات انتهاری آماده شوند، 45 دقیقه بیشتر نیست اما شاید 25 دقیقه ی آن مربوط به هنرنمایی برخی از مدعیان شیعه و شیعه‌گری است. یعنی افرادی که با هتاکی خودشان باعث می‌شوند که یک فرد آماده‌ی انتهار شود. شخصی که قرار است یک ساعت دیگر در مساجد شیعیان عملیات انتهاری کند، این ویدئو را می‌بیند و اقدامش را انجام می‌دهد.

فعالیت دیگر مسئله‌ی شهیدسازی است. برای این‌که مظلوم‌نمایی کنند شهیدسازی می‌کنند. این در ادبیات رایج میان ما هست که می‌گوییم دوستان وهابی را مثل این‌که مسئولین ایران می‌کشند، مگر این‌که مسئولین ایران سرشان شلوغ باشد که عزرائیل جانشان را بگیرد! مثلاً ثابت شده است که طرف سکته‌ی مغزی کرده اما می‌گویند ایران کشته! طرف ماشینش چپ کرده می‌گن ایران کشته! طرف شب تو خونه‌ش خوابیده صبح بیدار نشده می‌گن ایران کشته! بحث شهیدسازی بحث تحریک احساسات است. یک بخشی از این برنامه دروغ‌گویی است و بخش دیگر آن جا زدن وهابی‌ها به عنوان نمایندگان اهل سنت. الآن در برخی از سایت‌هایی که به عنوان تبلیغ جریان وهابیت با اسم اهل سنت دارند کار می‌کنند، به راحتی عبدالمالک ریگی و اسامه بن لادن و ابو مصعب زرقاوی به عنوان نماینده‌های اهل سنت معرفی می‌شوند. یعنی افرادی را به دروغ درست می‌کنند و به دروغ می‌کشند و به دروغ می‌گویند این‌ها شهید شده‌اند و به دروغ افراد تکفیری را لباس اهل سنت می‌پوشانند و می‌گویند این‌ها نماینده‌های اهل سنت‌اند.

نکته‌ی مهم دیگری که همیشه باید دقت شود این است که وهابیت همیشه از لباس اهل سنت برای حرف زدن استفاده می‌کند. وهابیت در تاریخ ثابت کرده است که جزو پلیدترین فرقه‌هاست. بیشترین کشتاری که وهابیت در طول تاریخ داشته‌اند از اهل سنت بوده است. این ثابت شده است. اولین مناطقی که وهابی‌ها حمله کردند و مردم را قتل عام کردند مناطق سنی‌نشین بود. امروز داعش در سوریه 600 جوان از قبیله‌ی الشحیطاط را که اهل سنت بودند در چند روز قتل عام می‌کند. در عراق 700 جوان قبیله‌ی بونمر را که باز اهل سنت بودند به بهانه‌های مختلف اعدام می‌کند. جالب است که همین‌ها می‌آیند ادعا می‌کنند که ما اهل سنتیم در حالی که این در فضای تبلیغی داعش فقط یک استفاده‌ی ابزاری از اسم اهل سنت است.

آیا بین جریان تبلیغی تشیع انگلیسی و تسنن آمریکایی شباهتی وجود دارد؟

در قدم اول ممکن است در پاسخ به این سؤال بگوییم نه؛ ولی مسئله این است که وقتی جزء به جزء روش‌های وهابیت و روش‌های جریان‌های افراطی شیعه را بررسی می‌کنیم، به یک نتیجه‌ی بسیار جالب می‌رسیم و آن این است که در عالم واقع زمین بازی یکی است، هم برای شیعیان انگلیسی و هم برای تکفیری‌های اهل سنت و فقط و فقط بازیکن عوض می‌شود یک بار شیعیان انگلیسی وارد میدان می‌شوند و بازی می‌کنند و یک بار جریانات وهابی و داعش. این را کاملاً به صورت مستند می‌توان اثبات کرد. من فقط چند نمونه را می‌گویم و مشت نمونه‌ی خروار است. ما در جریان تکفیر و جریان وهابیت جریان شهیدسازی را داریم که در مورد آن توضیح دادم. می‌آیند شخصیت‌هایی را درست می‌کنند که اصلاً در عالم واقع وجود ندارند. شخصیتی را درست کرده‌‌اند به نام مرتضی رادمهر؛ شخصیتی که اصلاً وجود نداشته. مستنداتی که ما در مجموعه‌ی خودمان ارائه کردیم و در سایر مجموعه‌ها هم موجود است و دوستان می‌توانند با مطالعه‌ی آن به این یقین برسند که این شخصیت هرگز وجود نداشته اما به یکباره این آقا را درست کردند و او را عالم شیعی معرفی کردند و بعد هم گفتند این فرد توسط نیروهای امنیتی ایران شهید شده است! چرا؟ چون وهابی شده او را کشته‌اند!! در جریان افراط ما می‌بینیم که همین جریان شهیدسازی را استفاده کردند و دارند استفاده می‌کنند برای تبلیغ له خود و علیه جمهوری اسلامی. افرادی که کاملاً ثابت شده است که به مرگ معمولی مرده‌اند مثل آقای شریعتمداری و آقای منتظری را می‌آیند به عنوان شهید معرفی می‌کنند و می‌گویند این‌ها توسط نظام شهید شده‌اند. در واقع نظام ایران هم از جانب شیعیان انگلیسی متهم به کشتار مردم می‌شود و هم از سمت جریان داعش و به طور کلی جریانات وهابیت.

در جریان تحریک عواطف هم می‌آیند از ابزاری استفاده می‌کنند که شاید هیچ جایگاهی نداشته باشد. به عنوان مثال جریان شیعه‌ی انگلیسی می‌آید یک سری حرف‌هایی را می‌زند که هیچ کدام از مسئولین نظام به آن اعتقادی ندارند. یعنی با ارئه‌ی اطلاعات غلط به مردم تلاش می‌کنند مردم را علیه نظام جمهوری اسلامی و شیعه‌ی واقعی تحریک کنند. به عنوان مثال جریان وهابیت می‌آید در رسانه‌های خودش تبلیغات می‌کند و در بوق و کرنا می‌کند که نظام ایران در حال کشتار اهل سنت است در حالی که این اتفاق وجود ندارد و ما می‌بینیم که این مسئله اصلاً در عالم واقع اتفاق نیفتاده. منظور آن‌ها از کشتار اهل سنت اعدام چند نفر از تروریست‌های گروه توحید و جهاد کردستان بوده است و جالب است که این‌ها 2 تن از علمای بزرگ اهل سنت را ترور کرده بودند؛ ماموستا شیخ الاسلام و ماموستا برهان عالی. تروریست‌ها می‌آیند به بهانه‌ی این‌که این علما ضددین شده‌اند ترور می‌کنند و جریان وهابیت می‌آید این افراد را که دو نفر از علمای اهل سنت را کشته‌اند بی‌گناه معرفی می‌کند. این اتفاق در جریان شیعه‌ی انگلیسی هم عیناً رخ می‌دهد. ما می‌بینیم آقایانی که به ظاهر مدعی دفاع از حقوق شیعه و طرفدار اهل بیت علیهم‌السلام هستند از شخصی دفاع می‌کنند که بارها دروغ‌گویی او ثابت شده است. شخصی به نام کاظمینی بروجردی. مستنداتی در مورد این فرد در سایت اویس وجود دارد و دوستان می‌توانند مراجعه کنند. جریانات افراطی شیعه می‌آیند از شخصی دفاع می‌کنند که این فرد مدعی نیابت امام زمان علیه‌السلام را دارد و ادعای ارتباط نزدیک با امام زمان را دارد و علیه نظام جمهوری اسلامی اعلام قیام کرده بود و قرار بود تظاهرات راه بیندازد. شخصی که علناً حرف‌هایی را به امام زمان منتسب می‌کرد که مشخص بود دروغ است و ثابت هم شد که دروغ است. این نائب دروغین را ما می بینیم که جریان افراطی شیعه منتسب به سید صادق شیرازی می‌آیند به عنوان آیت‌الله معرفی می‌کنند و کلی از آن حمایت می‌کنند و تبلیغ می‌کنند.

این مباحث بسیار طولانی است و مثال‌های فراوانی در این رابطه می‌توان زد. در رابطه با هر کدام از این روش‌ها و شگردها می‌توان ساعت‌ها صحبت کرد ولی این چند مورد را به عنوان نمونه خدمت شما عرض کردم. به طور کلی به همان شکلی که جریان وهابیت دارد فعالیت می‌کند جریانی هم به نام شیعه دارد کار می کند و پازل یکی است و فقط بازیکن‌ها عوض می‌شوند. یک بار شیعیان انگلیسی بازیگرند و یک بار جریان تکفیر و افراط.

در پایان در مورد سایت اویس توضیح دهید و این‌که گروه شما در مقابل این جریانات چه اقداماتی انجام داده است و چه برنامه‌ای برای آینده دارد؟

مجموعه‌ی ما مجموعه‌ای است که از ابتدای آن، دوستانی که دور هم جمع شدند و اتاق فکری که بوجود آمد و در آن برنامه‌ریزی می‌کردیم، دوستان همگی متخصصین ادیان و مذاهب با رویکرد وهابیت بودند. تمام دوستان ما بدون استثنا متخصصین نقد وهابیت هستند و در سطح استان و کشور تدریس دارند. در عین حال ما بر خلاف بسیاری از سایت‌هایی که هیچ برنامه‌ای برای شروع کار خود ندارند، برنامه‌ی ما کاملاً مشخص بود. ما قرار بود در این عرصه صدا و رسانه و دیده‌بان مجموعه‌های انقلاب اسلامی باشیم. یعنی در این فضا سعی کردیم اتفاقات را هم به خوبی رصد کنیم و هم به خوبی تحلیل کنیم. مجموعه‌ی ما انصافاً در برخی از این موارد بسیار موفق بوده است. ما در برخی از رصد و تحلیل‌هایمان بسیار موفق بوده‌ایم. مثلاً چند مورد تذکراتی که در مورد برخی کتب دادیم را دوستان و مسئولین پذیرفتند و آن‌ها را ممنوع الچاپ کردند که این را فقط از باب مثال گفتم. این مشخص می کند که جایگاه ما در بین مسئولین مشخص شده است و جایگاه ما را پذیرفته‌اند و مجموعه‌ی اویس را به عنوان یک مجموعه‌ی فعال حوزوی باسواد می‌شناسند. چراکه دوستان ما تماماً متخصصین ادیان و مذاهب هستند. با سواد به این معنا و نه به معنای داشتن مدرک خاص. دوستان ما در مناطق مختلف کشور، در دفتر تبلیغات، در سپاه، در سازمان تبلیغات و... تدریس داشته‌اند و در مناطق خودشان شناخته ‌شده هستند. مجموعه‌ی ما و برنامه‌های ما به هیچ نهادی وابستگی ندارد . این را بارها گفته‌ایم و هیچ‌کسی باور نمی‌کند که دوستان ما با شهریه‌ی طلبگی‌شان دارند برنامه را پیش می‌برند و امیدوارم که همگی موفق باشند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

تهیه و تنظیم: سایت رسالات

برچسب ها
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی پرتال خبری، توسط پارس نوین