خلاصه ای از مباحث مطرح شده در این جلسه را در زیر میخوانید:
در جذب مخاطب 10 دقیقهی اول مهمترین ساعات است. مخاطب ما را نمیشناسد و در لحظات اول با دقت تمام شما را ارزیابی میکند. اگر در آن لحظات ابتدایی برداشت خوبی از شما نداشته باشد و او را جذب نکنید، همراه کردن او در ادامه بسیار سخت خواهد شد.
یک بخش جذب مخاطب و ارتباط مؤثر خواستن از خداوند است. همانگونه که موسی علیهالسلام از خداوند خواست.
ساختن انسان کار شما نیست. کار پیغمبر هم نیست. در علوم تربیتی در اسلام اینگونه میخوانیم. قرآن به پیغمبر میگوید تو فقط تذکر بده. او خودش باید خودش را بسازد.
نوع تذکر بسیار مهم است.
سه نوع زبان در تربیت انسان
ما در تربیت انسان باید از سه زبان استفاده کنیم. زبان اول پدر و مادر هستند. تاریخ مصرف این نوع زبان در برخی از خانوادهها به پایان رسیده. میگویند هر چه به او میگوییم گوش نمیدهد.
پدر و مادر باید خیلی رعایت کنند که تاریخ مصرفشان نگذرد.
دومین زبان زبان استاد مربی و یا معلم است. کسی که صاحب علمی است.
سومین زبان زبان بیگانه است. وقتی پدر و مادر به ظرفیت و استعداد فرزند خود آگاه نباشند، زبان یک فرد بیگانه مؤثرتر از زبان آنها خواهد بود. مثل دانشجویانی که در رشتههای خوب دانشگاهی در حال تحصیل بودهاند اما با یک صحبت چند دقیقهای با یک فرد بیگانه انصراف داده و مثلاً طلبه شدهاند.
زمانی که تاریخ مصرف زبان پدر و مادر و زبان معلم بگذرد، زبان سوم مؤثرترین زبان خواهد بود. شاید یک دلیلش این باشد که او را کمتر میبینیم. پدر و مادر را همیشه میبینیم و ایشان نوآوری خاصی ندارند.
آقای قرائتی را ببینید. در شروع سخنان خود خطبهی خاصی نمیخواند اما ظرف 5 دقیقه مخاطب را چنان درگیر میکند که تا پایان پای صحبت او مینشیند و گوش میدهد.
شیوه های جذب مخاطب
اول ظاهر است. بسیار مهم است. مخاطب اول شما را میبیند و ظاهر شما را یک چکاپی میکند. حتماً معطر باشید. البته عطرهایی که عموم میپسندند، مثل عطر محمدی.
دوم نوع برخورد است. لحظهای که وارد کلاس یا جلسه منبر میشوید رفتار شما، برخورد شما، حالت صورت شما و نوع حرکت شما بسیار مهم است. در جاهایی که انرژی منفی زیادی دارند مثل زندانها و پادگان ها و... مستمع را به زور پای منبر مینشانند شما نباید راست بروید پشت تریبون. از همان پای منبر صحبت و خوش و بش را آغاز کنید. بسیار مهم است.
سومین نکته این است که همه جا سخنرانی فایدهای ندارد. باید زمینه را دریافت و عکس العمل مطلوب را نشان داد. فرض کنید وارد یک دبیرستان دخترانه شدهاید. همه دارند دست میزنند و دست زدن آنها کم کم حالت ریتمی هم پیدا میکند. حالا بیاییم باد در گلو بندازیم و خطبه بخوانیم... این جواب نمیدهد. هر روشی یک جاهایی جواب میدهد. باید نوع بیان را عوض کنید، حرکات را عوض کنید، قیافه را تغییر دهید.
بعضی جاها مثل مدارس، دبستانی ها و راهنمایی، بعد از چند دقیقه شروع میکنند به سر و صدا و گوش نمیدهند. ...بچهها 2 تا سؤال دارم میخوام بپرسم و زود برم، کار دارم. کی بلده جواب بده؟ زود جمع کنید قضیه را. طرف حوصله نداره. به زور آوردنش حرفای شما رو گوش بده. بچه ها سؤال چند هزار تومنی میخواین، 50 هزار تومنی یا 10 هزار تومنی یا 2 هزار تومنی؟
50 هزار تومنی... خوب یه صلوات بلند بفرستین تا سؤال رو بپرسم. یه سؤال میپرسی که هیچکی نمیتونه جواب بده. یه جایی هست تو جهنم که هرکی بره اونجا دیگه شفاعت رسول الله هم برای بیرون اومدنش بیفایدهس.
10 هزار تومنی... نشانه های مؤمن سه تا هست. کی بلده بچهها؟ باز هیچکی بلد نیست.
خوب عیب نداره بچهها. هزار تومنی رو میگم. خیلی سادهس. یه خانمی هست تو نیشابوره. امام کاظم علیهالسلام خیلی دوستش داشت. کی بود؟
بازم هیچکی بلد نیست.
حالا یک سؤال میپرسم که جایزه نداره. بهترین گل جام جهانی رو کی زد. رونالدو یا رونالدینیو؟
همه یک صدا میگن رونالدینیو.
شما با همین سؤالا فهموندین به بچهها که شما خیلی اطلاعات دینی تون ضعیفه. تا اینجا نصف مراسم رو با چند تا سؤال گذروندین. هم اطلاعات دادین. هم به مخاطب شوک دادین و هم نظم دادین. خوب اینجا فرهنگسازیتو شروع کن. فرهنگ اینجوریه بچهها... دشمن این کارو میکنه... بعدش مخاطب تو ذهنش میگه حاج آقا راست میگه.
گاهی برنامههای مختلف رو نگاه کنید. نود رو نگاه کنید. برای برخی جاها خوبه. نگن این حاجآقا پرته. این اطلاعاتو داشته باش که بتونی بگی من با شمام بچهها. فرق من با شما اینه که شما گول خوردین و من نخوردم.
یک نکتهی بسیار مهم دیگه که باید در موردش تلاش کنین و از خدا هم بخواین نحوهی پرداخت هست.
قدرت پرداخت یعنی اینکه داستان بلعم باعورا کلاً 5 خط هست اما آقای کافی یک ساعت در مورد آن صحبت میکند. بسیار قوی هم صحبت میکند. بخشی از آن خدادادی است.
مقام معظم رهبری گاهی رمان هم میخوانند و به طلاب هم توصیه میکنند که رمان بخوانند. رمان نحوه و شیوهی جذب جوان را به شما یاد میدهد. هدف او فروش است. ببینید چقدر خوب پردازش میکند تا جوان را جذب خود کند. مثلاً کتاب دخترشینا را بخوانید. اگر قدرت پرداخت نداشته باشی نمیتوانی مخاطب را جذب کنی.
افرادی که در زندان به سر میبرند خسته هستند و روح کِسلی دارند. باید بتوانید آنها را با قدرت پرداخت جذب کنید.
آقای قرائتی قبل از انقلاب به ما درس میدادند میگفتند شما که فردا میخواهید منبری خوبی شوید باید مثل قیف باشید. منبری خوب مطلب را از استادش میگیرد آنگاه با توجه به مخاطب و ظرفیت او همچون قیف عمل میکند و مطلب را منتقل میکند. شیوه پیامبران هم همین بود. کلم الناس علی قدر عقولهم. مطلب را جوری پرداخت کنید که درون آن قیف گیر نکند.
موضوع سیاسی به درد زندانیان نمیخورد. اما موضوعات خانواده برایشان جذاب خواهد بود. مباحث طب سنتی و طب گیاهی را دوست خواهند داشت. مثلاً مزاج شناسی و میوهها و خوردنیها. اطلاعاتمان را باید در این زمینهها بالا ببریم.
سعی کنید از مثال در صحبت کردنتان زیاد بهره بگیرید. سخنرانیهای آقای قرائتی را ببینید. قدرتی که آقای قرائتی از آن بسیار خوب استفاده میکند تمثیل است. اصلاً حرف نمیزند مدام مثال میزند. شاید اگر بشمارید بالای صدتا مثال در یک سخنرانی بگوید. موضوعات با مثال در ذهن بشر بسیار خوب جا میافتد. مثلاً چرا خدا به انجیر قسم خورده؟ چرا به گلابی و خربزه قسم نخورده؟
انجیر هر چهار فصل هست. هم با دندون میتونه انجیر بخوره هم بیدندون. هم تَرش خورده میشه هم خُشکش، انجیر دونه نداره و... ببینید اینها قدرت تفکر و قدرت پرداخت هست. اصلاً چنین صحبتهایی در روایات در مورد انجیر نداریم.
کتاب «اولین دانشگاه و آخرین پیامبر» را مطالعه کنید؛ در مورد «فلینظر الانسان الی طعامه» 40 پرداخت میآورد. این بسیار خوب است. باور کنید مخاطب را جذب میکند.
تهیه و تنظیم: سایت رسالات