بیست و ششمین جلسه دانشافزایی تخصصی علمی - مهارتی کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، ویژه کارشناسان بخش پاسخگوی مشاوره دینی دوشنبه 3 بهمن ماه سال جاری در اتاق جلسات کانون بحث و انتقاد دینی شهید هاشمینژاد برگزار گردید.
برخی از مباحث مطرح شده در این جلسه توسط فاضل ارجمند سید محمد علی واعظ موسوی در زیر آمده است:
از ما میپرسند که خانم من اهل حجاب نیست من باید چکار کنم؟
مهار زندگی دست مرد است و چون مهار زندگی دست مرد است و انتظاری که دارد رعایت حجاب است و انتظار او یک انتظار عرفی و شرعی است، مخالف کم دارد. مخالف او احتمالاً فقط همسرش است که رعایت نمیکند. این را باید مد نظر داشت.
واقع قضیه این است که زمانی که زنی حجاب را رعایت نمیکند توجه به تقسیمات این مسئله خیلی مهم است. زنان به چند دلیل حجاب را رعایت نمیکنند؟ توجه به علتها بسیار مهم است.
گاهی علت سختگیری شدید مرد است وگرنه او قبلاً رعایت میکرده است.
گاهی مرد تعارض رفتار دارد؛ مشروب میخورد و سختگیری روی حجاب هم دارد.
مرد رفته از شهرستانی که حجاب در میان آنها متفاوت با حجاب شهر خودش است همسر انتخاب کرده است. او بد نیست اما حجابش همین است. عرف آنجا این حجاب را بد نمیداند. او عادت کرده است. او غرضی ندارد. مدلش این است.
اگر علتش عدم صلابت مرد باشد اصلاً نباید زن را درمان کرد، باید مرد را درمان کرد. روشهایی برای تقویت صلابت مرد وجود دارد و باید آنها را بکار بست.
مورد مشاورهای سختتر در مسئلهی حجاب مربوط به خانمی میشود که باحجاب است و همسرش به او میگوید رعایت نکن!!
زن نه نفقه در اختیارش است و نه خروج از منزل و نه مهار زندگی و ذاتاً هم ضعیف است. اگر جدایی هم اتفاق بیفتد زن بیشتر آسیب میبیند. همه جا هم به زنها توصیه میکنند که صبور باش و بساز. از آن طرف جامعه بر خلاف نظر این زن است. متأسفانه جامعه میگوید چه اشکالی دارد، آرایش کن بیا بیرون!! جامعه عملاً طرفدار این زن نیست. جامعه به معنای صدا و سیما و تلویزیون وقتی میخواهد زن را فهمیده نشان دهد بدون چادر نشان میدهد. وقتی میخواهند نشان دهند که زنی در زندگیاش مشکل دارد او را چادری نشان میدهند!! این خودش پیام غیرمستقیم دارد. لذا جامعه هم طرفدار این زن نیست و این کار را خیلی مشکل میکند.
اگر برویم به پدر و مادر مرد بگوییم خوب ممکن است آنها هم همان نظر پسرشان را داشته باشند. اینجا باید چکار کرد؟
باز هم همان نکتهای که در مشاورهی قبلی گفته شد در اینجا وجود دارد. یعنی توجه به اینکه این از کدام نوع است و در کدام گروه از ریشههای مشکل قرار میگیرد.
مثلاً ما چادریای داریم که شلخته است و مرد احساس میکند که اگر او چادرش را کنار بگذارد درست میشود! فکر میکند راهکارش این است.
گاهی فکر میکند همسرش بچه است و اگر چادرش را کنار بگذارد از این بچهگی خارج میشود.
علتهای فراوانی وجود دارد که باید بین این علتها فرق گذاشت و مخصوصاً علتی به نام بهانه؛
در برخی موارد یعنی خانم من تو رو بدون چادر میخوام اما آقایی که میگوید بدون چادر باش در برخی موارد یعنی اینکه خانم من تو رو نمیخوام! چون جرأت گفتن طلاق را نداشته اینجوری فشار میآورد. بعد تعارض ایجاد میشود و مرد به هدف خودش میرسد! کما اینکه موارد مشاورهای بسیاری داشتهایم که آقا از ما میپرسد خوب است بگویم نماز نخوان تا جدا شویم!؟ یعنی او را نمیخواد اصلاً و دنبال بهانه است.
گفتند ملا طناب داری. گفت آره. گفتند بده لازمش داریم. گفت الآن داریم ازش استفاده میکنیم. گفتند چه استفادهای ازش میکنی؟ گفت روش ارزن پهن کردیم!! گفتند مگر میشود؟
همین مقدار بهانه برای ندادن طناب کافی است.
به او میگویند تو زمانی که با این خانم ازدواج کردی دیدی که او چادری است چرا بهانه میآوری؟ باز جرأت نمی کند بگوید خانمم را نمیخواهم، میگوید من با چادر مشکلی ندارم. چادر را آن موقع دوست داشتم اما الآن میخواهم خانمم بیحجاب باشد!
یک نکتهی بسیار مهم و باعث تأسف در زمینهی حجاب این است که کتاب درخور و شایستهای در زمینهی حجاب نداریم و اگر داریم بسیار معمولی هستند و کلیشهای هستند و یا مربوط به زمان خودشان هستند.
تهیه و تنظیم: سایت رسالات