کد خبر: 26707284
تاریخ انتشار: یکشنبه 09 اسفند 1394
خانه » حواشی » رسالت » دستورات دینی برای دوری از وسواس
نسخه چاپی
ارسال به دوستان
پایگاه فرهنگی تبلیغی رسالات:

به گزارش چی 24 به نقل از رسالت:
 
 
 

در اسلام يك اصول و قواعدي هست، البته فني و فقهي است، من هم فقيه نيستم، ولي فقط اشاره مي‌کنم استنادهايش را بدانيد. در اسلام يک سري قواعد است، کلي است، خط کش است، اسلام اين خط کش‌ها را گذاشته، يکي از برکات اين خط کش‌ها اين است که كسي وسواسي نشود. يک قاعده داريم که مي‌گويند قاعده سوق، يعني قاعده بازار، سوق يعني بازار، يعني هرچه از بازار مسلمان‌ها خريدي انشاءالله پاک است. يعني ديگر وسوسه نشان نده، از بازار مسلمان هاست. قاعده سوق، يعني وسواسي نباش.

قاعده يد، يد يعني دست، يعني چيزي که در دست كسي است بگو مالک است، نگو از کجا آورده، نکند دزديده باشد، فعلا در دست اين است، انشاءالله مالک است. قاعده يد يعني وسوسه نکن.

قاعده طهارت، يعني بگو پاک است، هرچيزي را شک داري نجس است يا پاک، بگو انشاءالله پاک است، ما که نمي‌دانيم نجس است، انشاءالله پاک است.

قاعده اباحه، اصاله الاباحه، يک چيزي كه نمي‌داني حلال است يا حرام، بگو انشاءالله حلال است. کل شيء مباح، يقين که نداري حرام است، انشاءالله مباح است.

قاعده فراغ، اگر در عبادت، از يک كاري فارغ شدي، مثلا گفتي السلام عليک ايها النبي، ديگر شک نكن، همين که تجاوز کردي، بگو ان شاءالله درست بوده. در رکوع، يا در قنوت شک کردي كه قل هوالله را چه جور گفتي، در رکوع شک کردي قنوتت چه جور بوده است، يعني از يک محل که رد شدي ديگر به محل قبلي برنگرد. اين ها يک قواعدي است كه حرف دارد، منتهي من در تلويزيون در حد مختصر مي‌گويم، چون بحث تلويزيوني بايد مثل آب جوش باشد، به همه معده‌ها بخورد، يک خورده چربي و زعفران داشته باشد، عطسه مي‌کنند.

به امام گفتند فلاني وسواسي است. گفت در آب وسوسه دارد يا در زکات و خمس هم وسوسه دارد. ديديد يک نفر بگويد که من شک دارم خمس داده‌ام، احتياطا يک بار ديگر هم خمس بدهم، آب را يکبار ديگر مي‌ريزد ولي اين طور نيست که اگر صد هزار تومان داد، بيست هزار تومان داد به دلش نچسبد، يک بيست هزار تومان ديگر هم بدهد. امام صادق فرمود دليل اين که اين ها شيطان است اين است که اين ها در آن جايي که بناست پول بدهند هيچ وقت وسواسي نيستند.

پيغمبر اسلام وقتي مبعوث شد همه مردم بت پرست بودند، مشرک هم نجس است، پيغمبر هم در مکه با مشرکين زندگي مي‌کرد. در زندگي پيغمبر ما نديديم که پيغمبر هي به مسلمان‌ها بگويد دست به اين نزن، آب بکش، آب بکش، آب بکش. يعني مسلمان‌ها يک اقليت بودند بين بت پرست‌ها زندگي مي‌کردند اين قدر آب کش، آب کش هم نبود.

كسي آمد گفت آقا من لباس هايم را شستم انداختم روي بند، بعد فهميدم توي طشت يک موش است، امام فرمود که لباس‌هايي که قبلا شستي پاک است. شايد آن وقتي که شستي موش نبوده، شايد بعد از شستن موش افتاده شما که نمي‌داني قبلا موش بوده، پاک است. قبلا وضو داشتيم شک كرديم وضو داريم، بگو ان شاء الله وضو داريم.

اگر يک مسلمان لباسش نجس است مي‌رود بيرون و برمي گردد، مي‌بيني ديگر نجس نيست، بايد بگويي پاک است. ببخشيد شما رفتي بيرون شستي؟ به تو چه؟ اين جا خوني بود، حالا مي‌بيني خوني نيست، همين که مسلمان رفت و برگشت، پاک است. سوزن مي‌رود در رگ، خوب توي خون است، وقتي سوزن برمي گردد همين که سوزن خوني نيست سوزن پاک است. نگو رفت توي خون، بله رفت توي خون ولي وقتي برگشت که خوني نبود.

در زندگي امام نوشته‌اند امام وقتي پاريس بود رفت حمام و با همان حوله‌هايي که در حمام بود خودش را خشک کرد گفتند آقا اينها مسيحي‌اند اين حوله‌ها را معلوم نيست کي شسته، گفت به ما چه؟ پاک است. دستشويي مي‌رويم، پاک است. اصلا در بسياري از موارد در فقه اطمينان کافي است، مثلا اطمينان داري ده روز جايي مي‌ماني، حالا ممکن است توي اين ده روز بروي يک جايي برگردي، ولي بنا داري ده روز بماني، همين که بنا داري ده روز بماني، نمازت را چهار رکعتي بخوان. قصد توطن، بنا داريم فعلا يک مدتي وطنمان اينجا باشد، اطمينان به قصد توطن کافي است، اطمينان به اينکه ده روز مي‌ماني کافي است، اما در نجس شدن بايد بگويي والله نجس است. ما که نمي‌دانيم والله نجس است، يعني داري توي کوچه راه مي‌روي آبِ گل مي‌ريزد، حتي کوچه‌هايي که آلوده هست، البته بهداشت غير از نجس و پاکي است، حساب بهداشت فرق مي‌کند. آقا عبايت پر از گِل است، تا مادامي که نمي‌تواني بگويي اين گل‌ها والله نجس است، شما با همان عبا و لباس مي‌تواني نماز بخواني. (خوب، اين را هم بگويم، فرشي با بول نجس شد، پايت را روي فرش مي‌گذاري، پا نجس مي‌شود، فرش بولي است بعد هم پاي ‌تر مي‌گذاري نجس مي‌شود، پاي ‌تر را روي جاي ديگر مي‌گذاري، آنجا هم نجس مي‌شود، اگر ديگري پاي ترش را روي جاي پاي دوم گذاشت پاک است. ديگر اگر مهمان‌ها آمدند پايشان را گذاشتند جاي پاي دوم، نجس نمي‌شوند.

خدايا، خدايا ما را از انواع وساوس که مهم ترين وسوسه، وسوسه فکري است، خيلي‌ها در انتخابات شرکت نمي‌کنند، مي گويند نمي‌دانيم آخرش چه مي‌شود، مگر علم غيب داريم ما، فعلا اين رژيم، با توجه به آن جنايت‌ها اين بهتر است. حالا ما نمي‌خواهيم بگو اين آقا معصوم است بهترين آدم کره زمين است، اين از آن رژيم بهتر است، خوب ما آن رژيم را ديديم، اين رژيم هم ديديم، در مقايسه همين که اين بهتر است بايد کمکش کنيد. حالا لازم هم نيست وقتي کمکش مي‌کنيم بگوييم اين معصوم است و هيچ خطايي نخواهد کرد و هيچ گناهي در رژيم ايشان واقع نخواهد شد.

خدايا تو را به حق محمد و آل محمد ما را از همه يوسوس في صدور الناس‌ها ما را نجات بده.

منبع: برنامه درس هایی از قرآن حجت الاسلام والمسلمین قرائتی

برچسب ها
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی پرتال خبری، توسط پارس نوین