کد خبر: 26953426
تاریخ انتشار: دوشنبه 10 اسفند 1394
خانه » حواشی » رسالت » زنِ اول سلطان دل مرد است مگر این که...
نسخه چاپی
ارسال به دوستان
پایگاه فرهنگی تبلیغی رسالات:

بیست و هفتمین جلسه دانش افزایی تخصصی علمی - مهارتی کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، ویژه کارشناسان بخش پاسخگوی مشاوره دینی دوشنبه 10 بهمن ماه سال جاری در اتاق جلسات کانون بحث و انتقاد دینی شهید هاشمی نژاد برگزار گردید.

به گزارش چی 24 به نقل از رسالت:
 
 
 

برخی از مباحث مطرح شده در این جلسه توسط فاضل ارجمند سید محمد علی واعظ موسوی در زیر آمده است:

سؤال: اگر خانمی متوجه شود که شوهرش با زنی در ارتباط است باید چکار کند؟

مشاوران باید توجه داشته باشند که در مرور زمان به یک موضوع خاص به صورت تک بعدی نگاه نکنند. ممکن است در ابتدا به موضوعات به صورت جامع نگاه کنیم اما کم کم و در مرور زمان نگاه ما تک بعدی شود. باید به این موضوع فکر کنیم.

این سؤال از چند جهت بسیار قابل اهمیت است؛

از این جهت که متأسفانه این مسئله در عصر حاضر به وفور اتفاق می‌افتد.

تعداد زیادی از طلاق‌ها و تنش‌های موجود میان زوجین به این مسئله برمی‌گردد. حالا مقدار ارتباط را کاری نداریم. مثلاً با منشی‌اش راحت است یا راحت با او حرف می‌زند یا با او چت می‌کند یا ارتباط نامشروع با او دارد یا او را عقد موقت یا دائم کرده است. این فراوان دارد اتفاق می‌افتد و خیلی از خانواده‌ها را درگیر کرده است.

نکته‌ی بسیار مهم دیگر در این زمینه که من هم در مورد آن تحقیق و بررسی کردم این است که متأسفانه بسیاری از مشاوران مذهبی و غیرمذهبی در این زمینه مشاوره‌ی درستی به مراجعین خود نمی‌دهند. این کاملاً ثابت شده است. گاهی وقت‌ها این مسئله به سن این افراد برمی‌گردد. مثلاً دکترای روانشناسی دارد اما سی و پنج سالش است. نظرش شاید هم تا حدودی درست باشد اما پخته نیست.

نکته‌ی مهم در مورد چنین مورد مشاوره‌ای این است که پاسخ به این سؤال دارای مراحلی است. شما باید گام به گام پاسخ را بلد باشید و به مُراجع ارائه دهید. باید تقدم و تأخر این مراحل رعایت شود تا به نتیجه‌ی مطلوب برسیم. لذا تلفنی نمی‌شود این جور مسائل را حل کرد.

البته که گاهی این جور مسائل به صورت انتحاری حل می‌شود اما در بسیاری موارد راه حل یک عکس‌العمل سریع و ناگهانی نیست. لذا پاسخ زمان‌بر است و گام به گام. باید به تدریجی بودن پاسخ این سؤال توجه شود و مراجع باید این را بداند.

در برخی از سؤال‌های مشاوره‌ای جنسیت مشاور بسیار اثرگذار است. خانم‌ها به لحاظ همدردی با مراجع بسیار خوب‌اند اما در برخی موارد خاص نظرشان تحت تأثیر جنسیت خودشان است. مثالش همین مورد است. لذا مشاور مرد که مقداری از سنش هم گذشته باشد در این جور مسائل احتمالاً بهتر می‌تواند پاسخ دهد.

در مراحل پاسخ‌گویی به این نوع از مُراجع‌ها تقسیم‌بندی بسیار مهم است. یعنی ارتباط مرد با زن غریبه، حد و حدودش و شرعی یا غیرشرعی بودنش و... مهم است. گاهی علت ارتباط سادگی مرد است نه پدرسوختگی او! باید بین این‌ها فرق گذاشت. گاهی از روی کوتاهی زن است و گاهی از روی تنوع‌طلبی مرد! باید به این هم توجه داشت.

داخل پرانتز بگویم که بسیاری از موارد دیده شده است که مشاور به خانم مراجع گفته برو خودتو آرایش کن! این اشتباه است. کاملاً اشتباه است. اصلاً نپرسیده و نمی‌داند که آیا کوتاهی از زن بوده یا نه و بلافاصله راهکار می‌دهد! 2 حالت دارد. یا زن کوتاهی داشته یا نداشته. اگر نداشته که پاسخ شما تحصیل حاصل است و اگر کوتاهی داشته شما از کجا می‌دانی که رفتن مرد به سمت زن دیگر دلیلش کوتاهی همسرش بوده است!؟

برخی از مراجعین مرد ما می‌گویند که ما می‌فهمیم که همسرمان تصنعی دارد خود را آرایش می‌کند. این توصیه پیرزن‌های قدیمی به دخترانشان هست.

یک نکته این است که همان‌طور که آدم‌ها سن دارند زندگی مشترک هم سن دارد، توجه به این نکته که زوج در چه سنی از ازدواجشان هستند بسیار مهم است. در دهه‌ی اول یا دهه‌ی دوم یا حتی سوم. این‌ها تفاوت دارد. خیلی فرق می‌کند که یک آقای 28 ساله به دنبال زن دیگری باشد تا یک آقای 61 ساله.

نکته‌ی دیگر این است که در برخی از موارد ارتباط گرفتن با زن دیگر یعنی پاشو از زندگی من برو بیرون. مرد جرأت زبان قال را ندارد، جور دیگری دارد حرفش را می‌زند. یعنی به تعبیری این زن غاصب زندگی است. مرد به زور یا به هر دلیلی با او ازدواج کرده است. چرا یک غاصب را در زندگی او نگه داریم و به او دستورالعمل بدهیم که مثلاً برو آرایش کن. او از اول منفور بوده چرا در زندگی نگهش داریم. اما گاهی زن محبوب بوده و مرد مقداری سر و گوشش جنبیده. این دو خیلی با هم فرق می‌کنند.

زمانی راه محبوبیت را به زن می‌گوییم که آن راه امکان اجرا داشته باشد. این‌جاست که هنر مشاور یعنی تشخیص مشخص می‌شود. یعنی راه‌های ایجاد محبوبیت را به او بگویم آیا تغییری در جریان و پیشامد حاصل می‌شود یا نه. ایا جا دارد این بذر را بپاشم یا نه اصلاً زمینه‌ی آن وجود ندارد.

یک سؤال مشاوره‌ای فقهی؛ ما می‌دانیم که معاونت بر اثم گناه است، اگر در این حالت به زنی این مشاوره را بدهیم که زندگی‌ات را ادامه بده و بعداً زندگی این دو دچار مشکل شود و نتیجه‌ی ادامه‌ی زندگی این باشد که خدای ناکرده زن برود زنا بدهد آیا مشاور در آن گناه شریک است یا نه؟ احساس من بر این است که بسیاری از مشاورها طوری مشاوره داده‌اند که معاونت بر اثم مرتکب شده‌اند، ناخواسته. هم‌چنان که اگر مشاوره‌ی اشتباه بدهم که جدا شوید و زن دچار لغزش شود، شاید در لغزش‌های او من باز هم شریک باشم. لذا تشخیص بسیار کار سختی است. مواظب باشید که پشت سر هم مشاوره ندهید طوری که خسته شوید و خستگی در تشخیص شما اثر منفی بگذارد.

باید بدانیم که در داستان خیانت حس انتقام بسیاری از خانم‌ها تحریک می‌شود؛ حالا یکی برای انتقام می‌رود لباس همسرش را پاره می کند یا چیزی که او دوست داشته را می‌شکند و یا در مراحل بعد کسی را به خانه راه می‌دهد...! این بسیار کار سختی است و باید دقت کنیم.

ما اصطلاحی به نام تمارض داریم. یعنی مریض نیستم ولی نشان می‌دهم که هستم. از جمله جاهایی که تمارض جایز است بلکه واجب است آن‌جاست که زن می داند مرد خیانت کرده و مرد می‌داند که زن فهمیده. زن باید تمارض کند. مثلاً نباید چیزی بخورد. باید فیلم کردن را بلد باشد. برخی در این حالت باز به روی شوهرشان می‌خندند، این کار بسیار غلط است.

چرا غذا نمی‌خوری خانم؟ نمی‌دانم. این را از خودت بپرس. فشارم رفته بالا. باید برم دکتر. زنگ بزن اورژانس. این خیلی اثر دارد مخصوصاً برای مردهایی که از روی سادگی و هوس وارد این قضیه شده‌اند. اگر بچه داشته باشند که اثرش بیشتر می شود چراکه تمارض روی بچه‌ هم اثر می‌گذارد. می‌گوید: بابا، مامان چِش شده؟ این خیلی روی مرد اثر دارد ولو ارتباط با آن زن برایش بسیار شیرین بوده باشد.

نمونه‌ی تمارض را در داستان حضرت ابراهیم (ع) و داستان هانی بن عروة می‌بینیم که هر دو گفتند که مریض هستم! در مسائل سیاسی این مسئله گاهی جایز و متداول است. ما کجا تمارض کنیم؟ تمارض یکی از موارد ظرافت در زنان است. خانم‌ها اما متأسفانه در بسیاری از موارد که نباید خود را مریض نشان دهند ناله می‌کنند و خود را از چشم او می‌اندازند و برخی از موارد که باید ناز کنند که لازم هم هست و زندگی را رو به اصلاح می‌برد این کار را نمی‌کند. هوش اجتماعی لازم است این‌جا. این تمارض گاهی مؤثرتر است از این که زن داد و بیداد کند و خودش را بزند.

نکته‌ی دیگر این‌که اگر مرد در خانواده‌اش جایگاهی دارد گفتن به خانواده جایز نیست. چون تبعات بدی دارد و در روابط آینده اثر بدی خواهد داشت. اما نکته‌ای که مهم است این است که تهدید کردن مرد به این‌که به خانواده‌ات می‌گویم بسیار مؤثر خواهد بود. زن بگوید من دیگه تحمل ندارم. باید خودمو تخلیه کنم. باید به یکی بگم. مرد می‌گه چشم نگو من می‌ذارم کنار. تو رو خدا به کسی نگو. سریع جریان تمام می‌شود. گاهی جایگاه کاری مرد را می توان مورد تهدید قرار داد. بگوید می‌آیم در محل کارَت می‌گویم.

البته این ها به این معنا نیست که مرد همیشه خطاکار است. گاهی باید مرد را روشن کرد که تو چرا بلد نبودی طوری رفتار کنی که کسی نفهمد. مورد داریم 12 سال است زن دوم دارد و زن اولش به سَرَش قسم می‌خورد.

نکته‌ی بعدی این است که شخصیت زن در برخورد با این مسئله متفاوت است. برخی از زنان این را قبول کرده‌اند و تماس که می‌گیرند مشخص است که اعتراضشان شدید نیست. زنان مذهبی‌ای داریم که خودشان به مردشان توصیه می کنند برو زن بگیر!! خوب زنی اگر فهم ندارد و این کار را می‌کند شما که می‌دانید باید او را روشن کنید. او رشد نکرده است. می‌دانید که او در هر صورت افسردگی می‌گیرد. بسیاری از مشاوران هم متأسفانه این را تأیید می‌کنند.

می‌گویند خانم‌ها را آرام کنید یک مقداری همراهی کردن باعث این مسئله می‌شود. زن اول سلطان دل مرد است و در چند صورت از دل او خارج می‌شود. این را باید به زن‌ها گفت. تو سلطان دل او هستی. مواردی داریم که مرد طلاق گرفته رفته ازدواج مجدد کرده، زن دوم را طلاق گرفته و برگشته با زن اولش دوباره ازدواج کرده. تو صاحب آن خانه هستی و با رعایت یک سری موارد هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد. تو قرار نیست عقب‌نشینی کنی و خانه را ترک کنی. راه حل وجود دارد.

نکته‌ی دیگر این است که مردی که شوخی‌هایی در مورد ازدواج مجدد دارد، مثلاً می‌گوید تو انقدر خوبی که می‌خوام برم یکی دیگه مثل تو بگیرم یا می‌گوید من باید بالاخره یک زن دیگه بگیرم. در این چنین مواردی نه گریه کردن و داد زدن بهترین برخورد است و نه کوتاه آمدن و خندیدن و نه تحقیر کردن. مثلاً بگویی تو اگه عرضه داشتی ما رو جمع می‌کردی.... سکوت و یک مقداری چهره‌ی درهم. این بهترین برخورد است. ابهامی که زن نشان می دهد ابهت او را پیش مرد بالا می برد.

گفتم زن اول سلطان قلب مرد است مگر در چند مورد؛ یکی از این موارد زن بددهن دائمی است. تلخ زبان است. مورد بعد زن خائن است و مورد آخر که قابل توجه است زنی است که به لحاظ عاطفی و جنسی سرد است خصوصاً اگر برای مرد مهم باشد. موارد دیگری هم وجود دارد که البته اهمیت و اثرش کمتر است.

این مسئله ذوجهات است و باید خیلی در مورد آن صحبت شود. مثلاً اعتماد بنفس زن و حمایت خانواده‌اش از او و...

 

برچسب ها
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی پرتال خبری، توسط پارس نوین