برخی از مباحث مطرح شده در این جلسه را در زیر میخوانید:
در گذشته این طور بوده که خانواده میرفتهاند خواستگاری و دختر را پسند میکردهاند و بعد پسر را میآوردهاند سر سفره عقد. نسل امروز این نوع خواستگاری را قبول ندارد. ما میگوییم خوب این را قبول نداری خودت یک روش بگو. میگویند رابطه داشته باشیم تا همدیگر را از زوایای مختلف بشناسیم و سپس برویم خواستگاری برای رسمی کردن ازدواج.
خوب اگر قبول کنیم که این ارتباط به قصد ازدواج است و مشکلی نیست، از او میپرسیم چه مقدار زمان نیاز داری؟
میگویند سه ماه. میگوییم باشه. بعد از سه ماه میگوید ما به درد هم نمیخوریم. نفر بعدی. یکی بعدی. ممکن هم هست که نفر اول مطلوب باشد. فرض کنیم دختر خانم نفر پنجم که شما هستید را پسند کند. سؤال اول شما: آیا شما قبلاً با پسری در ارتباط بودهاید؟ می گوید آره. با 4 تا ارتباط سالم داشتم، برای ازدواج. شما باور میکنید؟ فردا یه قدم اشتباه بردارد میگویی: بله دیگه شما با چهار نفر در ارتباط بودی دیگه...! شخصیت او زیر سؤال میرود.
مشکلات عدیدهی دیگری هم در این روش بوجود خواهد آمد. دختر عاطفی است. در این مدت وابستگی عاطفی پیدا میکند. این خیلی خطر است. عیبهای پسر را هم میبیند اما علاقه بوجود آمده است. با ظهور عاطفه، عقل از کار میافتد. ما به پسرها میگوییم دومین جلسهی خواستگاری اگر احساس کردی دختر مطلوب نیست کات کن. ادامه که پیدا کند وابستگی ایجاد میشود. چه برسد به اینکه سه ماه ارتباط داشته باشند با هم. اصلاً تضمینی وجود ندارد. من با چه ضمانتی اجازه بدهم دخترم سه ماه با پسری ارتباط داشته باشد، حتی اگر تحت نظارت من باشد. آنهایی که فرهنگشان یک مقداری اروپایی است میگویند برو مادر 6 ماه با این آقا ارتباط داشته باش ببینین به هم می خورین یا نه!! خوب بعد 6 ماه وابسته میشوند و ضعف های همدیگر را هم نادیده می گیرند.
لذا این طرح حاشیههای بسیاری دارد. با غیرت مرد ایرانی ناسازگار است. با حیاء زن ایرانی ناسازگار است. بدبینی و بددلی ایجاد میکند. این پسر در ذهنش فرو رفته که تو قبلاً با چند پسر ولو با نظارت خانوادهها ارتباط داشتهای.
مسئلهی بعدی این است که اصلاً شما تخصص کافی برای شناخت و کشف شخصیت همدیگر را ندارید. مگر یک پسر با حیا تا قبل از ازدواج با چند خانم ارتباط داشته که بتواند شخصیت یک خانم غریبه را تحلیل کند.
بسیاری افراد هستند که پس از چند سال که از ازدواجشان گذشته به همسرشان میگویند: ای وای تازه تو را شناختم! خودشان می گویند.
اشکال بعدی این است که قبل از شناخت وابستگی ایجاد می شود.
مسئلهی دیگر این است که نقاط ضعف در وجود همه است. در دوران انتخاب همسر بعضی از نقاط ضعف برای طرف مقابل خیلی بزرگ دیده میشود در حالی که در زندگی آن نقاط ضعف کوچک است و زیاد به چشم نمیآید و این روش نقاط ضعف را بزرگ نشان می دهد.
این دلایل را که به جوان بگویی هنوز قبول نمیکند و میگوید طرح ارتباط دختر و پسر قبل از ازدواج بسیار خوب و سازنده است. اینجاست که باید گفت: خوب شما بیزحمت شمارهی خواهرتو بده یه چند ماهی با من ارتباط داشته باشه ببینم به درد من میخوره یا نه!!
سریع غیرتی میشه و ...
این ارتباط چه شناختهایی به طرفین میدهد؟ شرایط طرف مقابل، وضعیت اقتصادی او و مقداری از فرهنگ طرف مقابل. هیچ چیز دیگری را از یکدیگر به درستی نخواهند فهمید!
داشتیم موردهایی که به این شیوه با هم ازدواج کردهاندف دختر خوب و پسر خوب. بعد از چند ماه دختره آمده می گه: این آقا من رو خیلی تحت نظر میگیره و مواظب منه. گفتم: بله دیگه. حق هم دارد. میگوید شاید با یکی دیگه هم همصحبت بشی گولِت بزنه زود باهات رفیق بشه. این بهترین نمونهی ازدواج به این سبک است.
ما میگوییم از همان ابتدا کاملاً رسمی. بروید خواستگاری. چند جلسه با هم صحبت کنید. ظاهر و شرایط هم را پسند کنید. بعد بروید پیش مشاور از شما تست شخصیت و تست مزاجشناسی بگیرد، تحقیقات کنید و سایر مسائل جانبی را هم در نظر بگیرید... بعد که ازدواج کردید هرچه میخواهید با هم ارتباط داشته باشید. به نظر من امروزه پس از مراحل انتهایی و تحقیقات اجازه دهید یک جلسه دو سه ساعته دختر و پسر با هم بیرون هم بروند. من موردی داشتم که تمام مراحل را به همین صورت گذرانده بودند و من در مرحلهی آخر به مادر دختر اصرار کردم که قبل از ازدواج، یک روز هم بگذارید این دو نفر بیرون بروند. گفت: ما این خانواده را میشناسیم و تحقیقات کاملی هم کردهایم. بالاخره به اصرار من این اتفاق افتاد. فردای آن روز دختر پیش من آمد و از رفتارهای پسر و درک اجتماعی پایین او گلایه کرد. راه رفتن، نوع نگاه کردن، نوع پول خرج کردن و... پسر را اصلاً نپسندیده بود. چیزهایی که در خواستگاری دیده نمیشد. این مرحله را جزو تحقیقات میتوانید در نظر بگیرید.
نقدی بر مشاورین امروز
تجربه در مشاوره بسیار مهمتر از مدرک است. متأسفانه در جامعهی ما هم کسی نیست جلوی برخی از افراد سوءاستفادهگر را بگیرد. برخی از مشاورین محترم اصلاً تست شخصیت بلد نیستند بگیرند. سه چهار جلسه هم طرف را الّاف میکنند و در انتها هم پاسخ مشخصی به مراجع خود نمی دهند. باید مواظب باشید که مشاورها یکدست نیستند. برخی حتی نگرشهای غربی دارند. خانمی محجبه و دیندار به یک مشاوری رجوع کرده بود و در مورد مشکلاتی که ناشی از تنهاییاش بود از او مشاوره خواسته بود. مشاور محترم هم به راحتی گفته بود که خوب کاری ندارد. با یک شمارهای تماس بگیر و باهاش دوست شو...!! این یک مشاورهی اروپایی است. البته برخی هم هستند که سعی میکنند صرفاً اسلامی برخورد کنند.
تحقیقات
تحقیقات 4 بخش دارد: اول، تحقیق از خود طرف که میشینید و با هم صحبت میکنید. یک بخشی را مشاور به شما گرا می دهد. مثلاً علائمی را میبیند و به شما اعلام میدارد که در مورد فلان موضوع خاص تحقیق بیشتری کن. بخش دیگر آن تحقیق در مورد خانوادهی طرف مقابل است که باید در رفت و آمدها این عمل صورت بگیرد. روش و منش خانوادهی طرف مقابل را باید کاملاً شناسایی کنید و این در چند رفت و آمد کوتاه میسر نیست. بخش دیگر در رابطه با اقوام است. خانوادهای سالم است و مشکلی ندارد که هر شمارهای از اقوامشان را که شما خواستید به شما بدهند. طلا که پاکه چه منّتش به خاکه. در این موارد بسیار دقیق باشید. مخصوصاً از عروس و داماد خانواده یا خانوادهی آنها میتوانید اطلاعات خوبی بگیرید. آن مادری که دخترش را به این خانواده داده منبع اطلاعات است. خیلی اطلاعات خوبی میتوان از او گرفت.
توکلتان بر خدا باشد و مشورت و تحقیق را ساده نگیرید. امام کاظم علیهالسلام با غلامانش هم مشورت میکرد. او که تخصصی نداشت. چرا امام این کار را میکردند؟ خوب چه اشکالی دارد. او هم نظری دارد. مشورت که ضرر ندارد. ممکن است او نظری داشته باشد که راهگشا باشد.