دین جهانى اسلام، درباره آداب و رسوم ملّى چه نظرى دارد؟ آیا آن ها را کنار مىنهد یا آن ها را تأیید مىکند و در کنار خویش مىنشاند؟ و یا از میان آن ها گزینش مىکند؟
نخست باید دانست که دین کامل، آن نیست که خود، همه چیز را برعهده بگیرد و به جاى همه استعدادهاى آدمى و همه نهادهاى مدنى بنشیند؛ بلکه دین کامل، دینى است که همه این ها را در جاى خود، به درستى مىبیند و جهتى کلّى به آن ها مىدهد و آن چه را که از توان انسان ها (چه قُواى فردىو چه نهادهاى جمعى) خارج است، بر عهده مىگیرد.
اگر با این پیشزمینه عقلى به منابع و مصادر دینى نگاه کنیم، درمىیابیم که خواست دین، برچیدن بساط رسمهای ملّى ـ قومى نیست؛ بلکه بر آن است که به این سنّت ها سَمت و سوى متعالى ببخشد. در واقع دین، تنها آن چه را که با فطرت آدمى مغایر است، برمىچیند. چنان که قرآن کریم، رسم اعراب جاهلی در احترام به ماههاى حرام و جنگ نکردن در آن را تأیید کرده و پاس داشت:
«یا أیهاالذین آمنوا لاتحلّوا شعائر اللّه ولا الشهر الحرام.»؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! حرمت شعائر خدا و ماه حرام را نگه دارید.
رسول خدا (ص) فرموده است: «مَنْ سَنَّ سُنَةً حَسَنَةً عُمِلَ بِها مِنْ بَعْدِهِ، کانَ لَهُ أجُرهُ وَ مِثْلُ اُجورهِم مِنْ غَیْرِ أنْ یَنْقُصَ مِنْ اُجورِهِمْ شَیْئاً وَمَنْ سَنَّ سُنَّةً سَیِئَةً فَعُمِلَ بِها بَعْدَهُ، کانَ عَلَیْهِ وِزْرهُ وَ مِثْلُ أوزارِهِمْ مِنْ غَیرِ أنْ یَنْقُصَ مِنْ أوزارِهِمْ شَیْئا.»؛ هرکس سنّت خوبی را پایهگذارى کند که به آن عمل شود، هم به اندازه عمل خودش و هم به اندازه پاداش دیگر عاملان، به وى داده مىشود، بدون آن که از پاداش عاملان چیزی کم شود؛ و هرکس رسم بدی را پایهگذاری کند که به آن عمل شود، سزای عمل خودش و دیگران برعهده اوست، بدون آن که از سزای دیگران چیزی کاسته شود.
بر این اساس، دین مبین اسلام، رسم نوروز را که یک رسم ملی ایرانی است، مورد تأیید قرار داده و از آن به نیکی یاد کرده و برای آن آدابی نیز تعریف نموده است.
نوروز در فرهنگ شيعه
نوروز يا روز نو، در همه تقویمها، در همه دورهها و در ميان همه فرهنگها، با اسامى گوناگون مطرح بوده و هست. گردش زمين به دور خورشيد و پديد آمدن روز و شب و فصول سال و نيز حركت ماه بر گِرد زمين، بشر را به محاسبه واداشته و به طور طبيعى تقويم را پديد آورده است. آغاز هر سال، شروع جديدى است كه خود به نوعى انسان را با احساسى تازه و تولدى نو به حركت در مىآورد. اين آغاز همراه با شادى و سرور بوده و در هر فرهنگى آيينهاى ويژه اى براى نشان دادن خوشحالى و شادى از این اتفاق در نظر گرفته شده است.
بحث از نوروز، در فرهنگ شيعه، از قرن پنجم به بعد مطرح شد و تا آن جا كه به منابع برجاى مانده مربوط مىشود، نخستين بار در کتاب «مصباح» شيخ طوسى از آن ياد شد. پس از آن در منابع ديگر هم وارد گرديد.
نوروز در منابع كهن شيعى
در آغاز بايد اشاره كنيم كه مقصود از منابع كهن منابعى است كه تا زمان شيخ طوسى، یعنی قرن پنجم هجری تأليف شده است. آنچه درباره نوروز در اين منابع آمده، به شرح زير است:
1) در روایتی آمده که ابراهيم كرخى از امام صادق عليهالسلام سؤال کرد: شخصى مزرعه بزرگى دارد و در روز مهرگان يا نوروز، هدايايى (از طرف كسانى كه بر روى آن كار مىكنند) به او داده مىشود. آيا بپذيرد؟ حضرت فرمود: آیا آن ها كه هديه مىدهند، مسلمانند؟ ابراهيم مىگويد: آرى. حضرت فرمود: هديه آنها را بپذيرد.
2) روايت ديگر چنين است كه در روز نوروز به اميرالمؤمنين عليهالسلام گفته شد: اليوم النيروز؛ «امروز، نوروز است». حضرت فرمودند: إِصنَعُوا كَلَّ يَومٍ نيروزاً. «هر روزتان را نوروز كنيد».
در حاشيه نسخهاى از فهرست ابننديم آمده كه ثابتبن نعمان، پدر ابوحنيفه، يا جد او همان كسى بود كه فالوده به امام على عليهالسلام هديه كرد و حضرت فرمود: «نوروزنا كل يوم»؛ هر روز ما نوروز است. يا «مَهرَجُونا كل يوم» جشن مهرگان ما هر روز است.
3) گفتیم كه در تهذيب شيخ طوسى، به بحث هديه در روز نوروز و مهرجان اشاره شده بود. هم چنین ایشان در کتاب «مصباح المتهجد»، براى نخستين بار، از نوروز به عنوان روزى متبرك كه روزه استحبابى و نماز دارد، صحبت كرده است.
4) در دو كتاب دعا كه در قرن ششم به زبان فارسى نوشته شده، از حديث معلى بن خنيس یاد شده که درباره اعمال روز نوروز به ویژه روزه، پوشيدن لباس نيكو و نماز مخصوص سخن به میان آمده است. اين دو مورد از دو متن فارسى شيعى قرن ششم قابل توجه است.
5) در كتاب ذخيرةالآخرة كه مشتمل بر ادعيه بوده و در نيمه نخست قرن ششم تأليف شده، فصلى به نام «عمل روز نوروز فارسيان» آمده است. در آنجا حديث معلى بن خنيس به اين ترتيب نقل شده است:
معلى بن خنيس از امام صادق عليهالسلام روایت میکند كه فرمودند: چون روز نوروز شد، روزه بگیر و غسل كن و بهترین لباست را بپوش و خودت را خوشبو کن. همین که نماز ظهر و عصر و نوافل آن را انجام دادی، چهار ركعت نماز (به صورت دو رکعتی) بخوان؛ در ركعت اول حمد و ده بار سوره قدر و در ركعت دوم حمد و ده بار سوره کافرون. سپس سلام بده و در دو رکعت بعد، در ركعت اول حمد و ده بار سوره توحید و در ركعت دوم حمد و ده بار سورههای ناس و فلق را بخوان. و بعد از نماز، تسبيح زهرا عليهاالسلام را بگو.
6) در كتاب نزهةالزاهد نيز كه در نيمه دوم قرن ششم يا نيمه نخست قرن هفتم نوشته شده، آمده است: امام جعفر صادق عليهالسلام فرمود: چون روز نوروز در آيد غسل كن و جامه پاكترين در پوش و بوى خوش به كار دار و روزه فراگير و پس از نماز ظهر و عصر، چهار ركعت نماز كن به دو سلام. پس از الحمد در اول ركعت، ده بار انا انزلناه بخوان و در دوم ده بار قل ياايها الكافرون و در سوم ده بار قل هو الله احد و در چهارم ده بار هر دو قل اعوذ. و چون فارغ شوى سجده شكر كن و اين دعا بخوان تا تو را گناه شصتساله بيامرزد. و دعا اين است: اللهم صل على محمد و آل محمدٍ الأوصياءَ المَرضيّين و صل على جميع انبياءك و رُسُلِك بِأَفضل صلواتك و بارك عليهم بأَفضل بركاتك ... «خدایا بر محمد و خاندان او درود فرست، همانهایی که سفارش شدگان تو و مورد رضایت تو هستند و همچنین بر همه پیامبران و فرستادگان خود بهترین درودها را بفرست و بهترین برکتها را بر آنان نازل کن».
7) قطبالدين راوندى (م 573) در كتاب لُبُّاللُّباب، حديثى درباره نوروز آورده است که پیامبر گرامی صلیالله علیه و آله فرمود: دو روز را براى شما جانشين دو روز دیگر كردم؛ عيد فطر و قربان را بهجاى عيد نوروز و مهرگان قرار دادم.
مراسم نوروز در شهرهاى شيعه نيز برپا بوده است. حداقل دو قصيده از سيدضياءالدين ابوالرضا فضل الله راوندى از قرن ششم در دست داريم كه عيد نوروز را به برخى از بزرگان آن ناحيه تبريك گفته است. در يكى از اين اشعار آمده:
هذا الربيع و هذه أزهاره وافى سواء ليله و نهاره.
نوروز در منابع اهل سنت
در اين جا بىمناسبت نيست، اشارهاى به آنچه در منابع اهل سنت در باره روز نوروز آمده داشته باشيم. بهطور كلى بايد گفت كه اين عيد، پس از اسلام مورد توجه حكام اموى و عباسى بوده و بهويژه در حوزه شرق، هداياى نوروز به طور مرتب از طرف حكام از كدخدايان دريافت مىشده است. افزون بر آن، گرفتن خراج نيز بر اساس نوروز بوده و يكى دوبار در عهد متوكل و معتضد عباسى نوروز تا تيرماه به تأخير افتاده تا مردم در پرداخت آن دچار مشكل نشوند، زيرا در اين وقت محصول بهدست مىآمده است. در زمان مقتدر عباسی نيز اين مشكل به عنوان نوعى ظلم در حق رعايا مطرح بوده است.
به گزارش يعقوبى، معاويه پس از رسيدن به خلافت، به عبدالرحمن بن ابىبكره دستور داده تا هداياى نوروز و مهرگان براى وى ارسال شود. عمر بن عبدالعزيز، در رديف كارهاى اصلاحى خود اين امر را متوقف كرده و نامهاى به يكى از حكام خويش نوشته تا از گرفتن هداياى نوروز و مهرگان خوددارى كند. بعد از او، يزيد بن عبدالملك بار ديگر گرفتن هداياى نوروزى را باب كرده است. در زمان نصر بن سيار نيز گرفتن هدايا در خراسان مرسوم بوده است.
در تمام اين دوران، روز نوروز به عنوان يك روز معين براى مسلمانان شرق شناخته شده و به دليل همزمانی با پرداخت مالیات، موقعيت خود را حفظ كرده است.
منبع: «نوروزنامه»، نرمافزار مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی نمایندگی خراسان رضوی ویژه نوروز 1395.