کد خبر: 30174074
تاریخ انتشار: سه شنبه 25 اسفند 1394
خانه » حواشی » رسالت » اعتراف به گناه
نسخه چاپی
ارسال به دوستان
پایگاه فرهنگی تبلیغی رسالات:

با خود گفتم: پس من در مقابل امام رضا علیه السلام و آن جوان در مقابل من، اگر من بدتر نباشم بهتر نیستم! بعد از چند لحظه همان جوان کنار من نشست و گفت: حاج آقا! به چه دلیل طلا برای مرد حرام است؟ من دلیل آوردم و او قبول کرد. پیش خود فکر کردم که چون روح من در مقابل امام رضا علیه السلام تسلیم شد، خداوند هم روح این جوان را در مقابل من تسلیم کرد.

به گزارش چی 24 به نقل از رسالت:
 
 
 

وارد حرم امام رضا علیه السلام شدم، جوانی را دیدم كه زنجیر طلا به گردن كرده بود. متذكّر حرمت آن شدم، او در جواب گفت: می دانم و به زیارت خود مشغول شد.

من ابتدا ناراحت شدم، زیرا او سخنم را شنید و اقرار به گناه كرد و با بی اعتنایی دوباره مشغول زیارت شد. بعد به فكر فرو رفتم كه الآن اگر امام رضا علیه السلام نیز از بعضی خلافكاری های من بپرسد، نمی توانم انكار كنم و باید اقرار كنم!

با خود گفتم: پس من در مقابل امام رضا علیه السلام و آن جوان در مقابل من، اگر من بدتر نباشم بهتر نیستم!

بعد از چند لحظه همان جوان كنار من نشست و گفت: حاج آقا! به چه دلیل طلا برای مرد حرام است؟ من دلیل آوردم و او قبول كرد. پیش خود فكر كردم كه چون روح من در مقابل امام رضا علیه السلام تسلیم شد، خداوند هم روح این جوان را در مقابل من تسلیم كرد.

 

برچسب ها
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی پرتال خبری، توسط پارس نوین