نام کتاب: دين و سبك زندگى (مطالعه موردى شركت كنندگان در جلسات مذهبى)
نویسنده: دكتر محمّد سعيد مهدوى كنى
انتشارات: تهران، دانشگاه امام صادق علیهالسلام، چاپ دوّم، 1387
كتاب در پى پاسخ گويى به اين پرسشهاست: چگونه دين در شرايط گذار يك جامعه سنّتى به جامعه اى مدرن بازتوليد مىشود و چگونه با تغيير شيوه هاى زندگى، قالبها و ابزار آن از يك سو و تحوّل يافتن روابط، نهادها و ساختهاى اجتماعى از سويى ديگر، همچنان هويت دينى افراد شكل مىگيرد و تداوم مىيابد؟
نويسنده، گرچه به دو سويه بودن رابطه (تعامل) دين و سبك زندگى عقيده دارد; امّا رابطه دين با سبك زندگى را پى جُسته است.
در رابطه دين با سبك زندگى نيز، معناى كلّى هر دو را در نظر دارد و پژوهش خود را تدوين مقدّمه اى نظرى، روشى و كاربردى براى طرح ديدگاه هاى اسلامى، در اين باره مى داند.
و با درخور طرح و برّرسى دانستن تعامل دين با سبك زندگى در حوزههاى دانشى مختلف، پژوهش خود را بر محور انسان شناسى - جامعه شناسى استوار ساخته است.
اين اثر در دو بخش تدوين شده است.
بخش اوّل به مباحث نظرى اختصاص دارد و در سه فصل ارائه شده است.
در فصل اوّل، با نام مفهوم شناسى، در قسمت نخست آن تعريف هاى گوناگون دين، دسته بندى، بررسى و نقد شده است.
در قسمت دوّم، تلاش شده است تا تعريفى دقيق از سبك زندگى و مؤلّفه هاى آن، فراديد خوانندگان گذارده شود و پيوند مفهوم سبك زندگى، با مفهوم سليقه تبيين گردد.
در فصل دوّم، ديدگاه هاى محقّقان علوم اجتماعى، درباره سبك زندگى بيان و پيوند اين ديدگاه ها، با مبانى فكرى آنان، بازگو شده است.
در فصل سوم كتاب، به پرسش هاى زير، پاسخ داده شده است:
1) آيا سبك زندگى هر فرد يا گروه مىتواند متأثّر از دين (يا فرهنگ دينى يا مؤلّفه هاى دينى موجود در يك فرهنگ) باشد؟
2) دين چه تأثيرى بر سبك زندگى و مؤلّفه هاى آن مى گذارد؟
3) دين چگونه و طى چه فرآيندى بر سبك زندگى تأثير مى گذارد؟
4) چگونه و با چه روشى مى توان تأثير گذارى دين را بر سبك زندگى مطالعه كرد؟
پاسخ پرسش نخست:
1) مرور ادبيات رابطه دين با سبك زندگى در علوم اجتماعى نشان داد به لحاظ تجربى سبك هاى زندگى در گذشته و حال از دين تأثير پذيرفته اند و... به لحاظ نظرى و منطقى اين رابطه (تأثير و تأثّر) امكان پذير است.
«طبيعى است پاسخ اين سؤال موردى است; به عبارتى بايد سؤال كرد اين دين خاص بر اين سبك(هاى) زندگى چه تأثيرى گذاشته است؟»
و پاسخ پرسش دوم:
2) «احتمالاً كسى با اين نظر مخالف نباشد كه اوّل، جهتگيرى فرآيند اثر بخشى دين بر سبك زندگى در بالاترين سطح، جهتدهى آن به سوى اهداف غايى دين است... و حدّاقلِ اين تأثير تجلّى وجوه يا بخش هايى از آموزه ها و نمادهاى دينى به عنوان مؤلّفه هاى سبك زندگى است و دوّم... غلبه (گفتمان يا فرهنگ) دين معينى مى تواند وحدت نسبى در سبك هاى زندگى يك جامعه ايجاد كند و در مقابل، تكثّر آن مىتواند تكثّر سبك هاى زندگى را باعث شود.»
پاسخ پرسش سوم:
3) با مبنى قرار دادن فرآيند شكل گيرى سبك زندگى، اگرچه دين در مرحله شكلدهى به تمايلات و ترجيحات مورد توجّه قرار مى گيرد (و اين توجّه هم بجاست); ولى پاره اى تحقيقات و امكان سنجي ها، نشان داد كه دين مى تواند در كلّيه مراحل فرآيند شكل گيرى سبك زندگى تأثير مستقيم يا با واسطه (زمينه سازى) داشته باشد... دليل امكان حضور دين هم روشن است; دين يك امر فراگير فرهنگى - اجتماعى است و مى تواند به نوعى در هر امر و فرآيند فرهنگى - اجتماعى و از جمله سبك زندگى به طور مستقيم يا غير مستقيم تأثيرگذار باشد.»
پاسخ پرسش چهارم:
4) «روش: مطالعه موردى يكى از جلسات مذهبى. اوّل، با استخراج آموزه هاى دينى مبلّغ در جلسه مورد نظر. دوّم، برّرسى ارتباط ميان آموزه هاى دينى مذكور با ترجيحات افراد. سوم، كشف الگو يا سبك زندگى مشخّصى متناسب با آموزه هاى دينى بيان شده.»
در بخش نخست فصلِ سوم، با نام «رابطه دين و سبك زندگى»، نخست، پيشينه پژوهش هاى سامان يافته درباره تعاملات دين و سبك زندگى مرور شده و آن گاه محدوده اى كه مى توان در آن، رابطه دين با سبك زندگى را مطالعه كرد، تعيين گرديده است.
امّا بخش دوّمِ فصل سوم، با هدف كاربردى كردن مباحث نظرى بخشِ اوّل، به «مطالعه موردى» اختصاص دارد.
در اين مطالعه موردى، روابط آموزه هاى مذهبى شركتكنندگان در يكى از جلسات مذهبى، با سبك زندگى آنان بررسى شده است.
در فصل چهارم، با ارائه تعريفى از جلسه هاى مذهبى، به ريشه و پيشينه تاريخى آن ها پرداخته شده است.
و فصل پنجم كتاب، دربردارنده كلّيات و مباحث زمينهاى مطالعه موردى است.
اين كتاب با فصل ششم، كه در آن رابطه آموزه هاى دينى و سبك زندگى شركت كنندگان در جلسه هاى مذهبى ياد شده از راه بررسى نتايج، نتيجه هايى به دست آمده در قالب مصاحبه و پرسشنامه، تحليل شده است، خاتمه يافته است.
منبع: نشریه حوزه، شماره 174.