پنجاه و سومین نشست انجمن سینمایی طلاب خراسان رضوی عصر پنج شنبه 19 فروردین ماه با نمایش و نقد فیلم «ارتش سایه ها» اثر ژان پیر ملویل در اتاق جلسات کانون بحث و انتقاد دینی شهید هاشمی نژاد برگزار گردید.
در این نشست بدرقه، کرمی و یوسفزاده کارشناسان سینما و جمعی از طلاب و دانشجویان علوم اسلامی حضور داشتند.
برخی از مباحث مطرح شده توسط کارشناسان جلسه در زیر آمده است:
فیلم ارتش سایهها اثر عالی کارگردان مشهور فرانسوی ژان پیر ملویل و محصول 1969 است.
ارتش سایهها فیلمی است از انسانهایی که درگیر خمودی بورژوازی نشدهاند در حالی که فرانسهی آن زمان خیلی بورژوا بوده است. این آدمهای داستان هرچقدر که دقت میکنیم از نوع ژست و نوع رفتارهایی که کارگردان میدهد و حتی فضاها، مثل غذا خوردن و... بورژوا نیستند. از دوگول دارند دستور میگیرند و از لندن دارند حمایت میشوند که آلمانها را از کشورشان خارج کنند.
مسئلهی اصلی فیلم جنگ نیست، دیالکتیک فیلمساز با جنگ نیست، جنگ به معنی اسلحه و جنگ به معنی بمب و تفنگ و تانک نیست. جنگ به معنی واخوردگی این آدم ها بعد از این اتفاق است. یعنی یک جنگی ما داریم حالا مردم دیالکتیک و دیالوگشان با هم چیه؟ این است که فیلم بعد از این همه سال سرپاست. فیلم اسلحهی چریکها را نشان میدهد اما مسئلهی اصلی فیلم قدرت چریکها نیست.
ما چند صحنه از جنگ را میبینیم و ملویل به ما نشان میدهد که اینها بسیار قدرتمندند در سلاح اما میگوید که بحث من سلاح نیست.
چرا ملویل اصلاً مسئلهاش جنگ نیست به معنی سلاح؟ جنگ از نوع آدمهاست و آن زمختی و آن فرسودگی که بعد از جنگ بر اینها حاصل میشود.
مسئله اصلی برخورد این آدمها و نحوهی مواجههی آنها با این مسئله – جنگ - است.
چرا ارتش سایهها؟ انسانهایی که در فیلم حضور دارند از زندگی شان چیزی نشان نمیدهند، حتی از محیط زندگی و خانهی آنها چیزی نمیدانیم. فقط و فقط بحث مبارزه آنها مطرح است. انگار کارگردان میخواهد نشان بدهد که اینها سایههایی در حال مبارزه هستند. به یک معنا یعنی از گرسنگی و تشنگی و ... چیزی نمیفهمند. اینها نه اسم دارند، نه شناسنامه دارند، نه خانه دارند، نه موقعیت دارند و نه محیط دارند. حتی اگر کسی بمیرد برادرش نمیفهمد که او مرده است. فقط و فقط به هدفشان فکر میکنند. هدفی که شاید انسانیتشان را هم زیرسؤال ببرد. گویا اینها سایههایی از انسانها هستند و انسان نیستند. در آوردن سایه در 2 ساعت و 40 دقیقه خیلی هنر میخواهد. ما نمیبینیم شخصیتها درگیر گرسنگی و تشنگی و حمام رفتنشان باشند. فقط داریم سایهای از انسانها می بینیم.
فیلم کُند است ولی این کند بودن دلیل دراماتیک دارد چراکه میخواهد فضا و نور و عناصر فیلمیک به گونهای باشد که ارتش سایهها در بیاید، لذا کند بودن دلیل موجهی دارد.
از عناصر فرمی که در فیلم است میتوان این مسئله را فهمید. سکوتهای طولانی، مکثهای طولانی، قالببندیهایی که سرد و بیروح هستند، رنگهای تیره، نورهای سرد، هوای سرد و... قراره یک سری آدم که سایهها هستند بر این فضا چیره بشوند یا نشوند.
ما بینندهی فیلمهای 2016 هستیم. بینندههایی که با فضای مجازی و ریتمهای تند در زندگی خود مواجه هستند طبیعتاً ریتم این فیلم را کند احساس میکنند ولی اگر این اثر را سینمایی به حساب بیاوریم اینگونه نخواهد بود. چون روایت به شدت سینمایی است.