کد خبر: 3618790
تاریخ انتشار: سه شنبه 27 اسفند 1392
خانه » سایت های خبری » شبکه ایران » فرار از شرک
نسخه چاپی
ارسال به دوستان

شبکه ایران / مومن اگر در عقیده یکتاپرست است اما در زندگی روزمره برای رفع نیازهایش به دیگران وابسته است و لااقل رفع برخی از احتیاجاتش را از غیر خدا انتظار دارد، کافی است در همان حال به این نکته اساسی و ظریف دقت و توجه داشته باشد که رفع کنندگان نیازهایش هرکس که باشند خود محتاج خدایند و تنها واسطه یی بیش نیستند چه رسد به اینکه خدا باشند و قابل پرستش! و با این فکر است که اعمال انسان رفته رفته از شرک مبرا و پاک می شود.

به گزارش چی 24 به نقل از شبکه ایران:

بی شک اصلی ترین و مهمترین پیام و رهنمود ادیان آسمانی و فرستادگان خدا، یکتاپرستی و دوری از شرک است.(1) همه تعالیم دینی در پی موحد ساختن انسان و توجه دادن او به کانون حقیقی عالم است.
گرچه مباحث توحیدی از مفصل ترین و پیچیده ترین مقولاتی است که همواره مد نظر عالمان همه مسالک بوده اما مشکل اصلی در یکتاپرستی بیش از آنکه در علم و عقیده به آن باشد در وادی عمل و التزام، خود را نشان می دهد.
بی آنکه به قطع رابطه عمل با ایمان و پیروی کردار از باور قائل باشیم، لازم است با دقت نظر در حیطه عمل به معضل اصلی و ریشه ی دوری از یکتاپرستی پی ببریم تا از این رهگذر بتوان مطابق باور آسمانی مان مبنی بر لزوم موحد بودن و توجه نکردن به غیر خدا، راه کمال را بپیماییم.
نخست اشاره به این نکته دقیق ضرورت دارد که منظور از موحد بودن، خداپرستی صرف و منظور از پرستش، اعلام احتیاج در فکر و ذکر و عمل به خدای یکتاست به عبارت دیگر موحد حقیقی کسی است که جز خدا کسی را واجد پرستش نداند چه در باور و عقیده و چه در عمل؛ اما با اینکه اعتقاد به شایستگی خدا برای پرستش، بدیهی می نماید، در وادی عمل غیر از خدای یکتا نیز مورد احتیاج انسان است و نهایتا به ستایش او پرداخته و حتی فکر و ذکرش را معطوف به او می سازد و از همینجاست که رقیبانی برای خدا تراشیده و به پرستش غیر مستقیم آن خدایان باطل مبادرت می ورزد.
بنابر این می بایست وجه تمایزی بین خدای حقیقی و دیگرانی که به هر نحو احتیاجات انسان را بر می آورند وجود داشته باشد تا مرز یکتاپرستی حقیقی و ادعای موحد بودن روشن و معین شود.
نکته دوم دقیقا به همین وجه تمایز اشاره می کند یعنی انسان مومنی که در عقیده یکتاپرست است اما در وادی عمل و زندگی روزمره، ابراز احتیاج به اغیار را تا سر حد پرستش های غیر مستقیم و حتی مستقیم پیش می برد، دقیقا کجای کارش اشکال دارد که باوجود عقیده درست، غلط ترین و بدترین عمل یعنی شرک را در اعمال خویش وارد می سازد؟
برای پاسخ به این سوال مهم نیازی به اطاله کلام و طرح مباحث پیچیده نیست و درک این واقعیت که در همه عالم جز خدای یکتا، حقیقتا و ذاتا توان رفع حوایج انسان را ندارد و اگر کسی یا عاملی در راستای رفع نیازهای انسان فعالیتی می کند، خود محتاج است و برای رفع دیگر نیازهای خود به دیگران محتاج است. پس خدای حقیقی که واجد شرایط پرستیدن است، خدایی است  که بدون احتیاج به دیگران، نیازهای انسان را برآورده می سازد و همه نیازها و نیازمندان سر به آستان او می سایند.
نکته سوم و پایانی راهکار رهایی از شرک در عمل است؛ انسان مومن باید بداند در همه عالم جز خدا تاثیرگذار حقیقی وجود ندارد و این یعنی حتی اگر او دیگرانی را صاحب اثر پنداشته و جبهه بندگی به پیشگاهشان بساید نه تنها به یکتایی خدا لطمه یی نمی خورد بلکه خدای مهربان باز هم رفع حوایج اصلی او را به عهده می گیرد و از همین باب است که عموما مشرکان و کافران و حتی دشمنان خدا بیش از مومنان و موحدان از نعمات دنیایی برخوردارند. پس مومن اگر در عقیده یکتاپرست است اما در زندگی روزمره برای رفع نیازهایش به دیگران وابسته است و لااقل رفع برخی از احتیاجاتش را از غیر خدا انتظار دارد، کافی است در همان حال به این نکته اساسی و ظریف دقت و توجه داشته باشد که رفع کنندگان نیازهایش هرکس که باشند خود محتاج خدایند و تنها واسطه یی  بیش نیستند چه رسد به اینکه خدا باشند و قابل پرستش! و با این فکر است که اعمال انسان رفته رفته از شرک مبرا و پاک می شود.
بر اساس آنچه گفته شد انسان در هنگامه نیاز، یا فقط به سراغ معبود بی همتا می رود (2) یا اگر سراغ غیرخدا رفت او را در جایگاه خدایی ننشانده و بر توحید خویش پابرجا می ماند. چه اینکه گروه اول "مخلصین" و "موحدین" حقیقی هستند و گروه دوم مونینی هستند که در راه توحید و اخلاص گام بر می دارند تا به سر منزل کمال برسند.
---------------------------------------
1-ده ها آیه در قرآن کریم درباره توحید و لزوم یکتاپرستی که رسالت اصلی و اوّلی انبیاء الهی است وارد شده، از جمله: کهف 110 و توبه 31 و فصلت6 و بقره133 و ...
2-قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِذَا أَرَادَ أَحَدُکُمْ أَنْ لَا یَسْأَلَ رَبَّهُ شَیْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ فَلْیَیْأَسْ مِنَ النَّاسِ کُلِّهِمْ وَ لَایَکُونُ لَهُ رَجَاءٌ إِلَّا عِنْدَ اللَّهِ فَإِذَا عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ ذَلِکَ مِنْ قَلْبِهِ لَمْ یَسْأَلِ اللَّهَ شَیْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ / امام صادق علیه السلام: چون یکى از شما خواهد هر چه از پروردگارش در خواست کند به او عطا کند باید از مردم نومید شود و امیدى جز به خدا نداشته باشد چون خداوند این را از دلش بداند هرچه از خدا بخواهد به او عطا کند. (الکافی، ج 2، ص 149)
نگارش: سید مهدی طباطبائی

برچسب ها
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی پرتال خبری، توسط پارس نوین