1- واقعی بودن. مهمترین خصیصه یک داستان مناسب در ایجاد تاثیر بر مخاطبان این است که داستان بر اساس یک واقعیتی که حقیقتاً رخ داده است شکل گرفته باشد و شنونده به نحوی به واقعی بودن آن اطمینان داشته باشد.
2- وضوح و سادگی. داستان باید متناسب با موقعیت و مخاطبان ساده، واضح و حتی الامکان طولانی نباشد.
3- موقعیت مشخص. زمان و مکان اتفاق رخ داده در داستان به دقت بیان گردد. روشن است هرچه زمان داستان با زمان حال نزدیکتر باشد تاثیر بیشتری بر مخاطب خواهد گذاشت.
4- صحت منابع. اگر داستان از منابع دیگر نقل میشود تا حد امکان سند معتبری برای نقل آن معرفی گردد. هرچه این منابع برای مخاطبان (به نسبت سطح آگاهی) شناخته شده تر باشد، تاثیری که مدنظر است بیشتر خواهد بود. مثلاً داستانهائی که برای مخاطبان مسلمان از قرآن کریم و روایات معصومین (ع) نقل می شود به جهت اطمینان و اعتماد فلبی که به این منابع وجود دارد تاثیر زیادی بر آنها میگذارد.
5- تمرکز بر جزئیات لازم. ذکر جزئیات و حواشی داستانها در حدی ضروری است که مرتبط با هدف کلی نقل داستان باشد. در این صورت نباید وقت و توجه مخاطبان را با ذکر جزئیات زائد به هدر داد و در اصطلاح حاشیه بر متن غلبه کند.
6- پایان خوش. به طور کلی داستانها اگر با نتیجه خوش به پایان برسند، تاثیر بهتری بر شنوندگان خواهند گذارد. این پایان خوش یا مستقیم در متن داستان قرار دارد و یا به نتیجهگیری و بهرهای که مخاطب از شنیدن داستان دارد مربوط میگردد. هر چند در فرهنگ دینی تبشیر بر تنذیر مقدم و دارای اولویت است ولی به نظر میرسد در مواردی که به خصوص مبلغان بر حسب شرایط تبلیغی ناگزیر به انذار مخاطبان هستند برای هر داستانی نمی توان پایان خوشی تصور کرد.
7- تناسب موضوعی. یکی از نکات مهم در داستان گوئی ارتباط موضوعی داستان با زمینه کلی مورد بحث است. هرچه تناسب ذکر یک داستان با زمینه کلی بحث به خصوص در تبلیغ شفاهی بیشتر و بموقع باشد، تاثیرگذاری بیشتری بر مخاطبان انتظار می رود. علاوه بر دقت در انتخاب یک داستان، معمولاً این تناسب با مقدمه چینی و آماده سازی ذهنی شنوندگان به دست می آید.
8- استنتاج. یکی از جنبههای مفید بودن ذکر یک داستان این است که گوینده به نحوی داستان را طرح کند که شنونده و مخاطب را متناسب با سطح درکش در جمع بندی و نتیجه ای که مدنظر او است یاری کند، بدون آنکه لازم باشد این نتیجه گیری را مستقیم از زبان راوی داستان بشنود. هرچند در مواردی که گوینده داستان احتمال سوءفهم را در مخاطبان می دهد به یاری نتیجه گیری داستان را جمع کند.
9- شوق انگیزی. شروع داستان باید به گونهای باشد که انگیزه شنوندگان را در پیگیری ادامه آن ترغیب کند. عنوان در داستان هائی که مکتوب ارائه می شوند از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا این داستان را با سایر داستان ها متمایز می کند با انتخاب عنوانی جذاب می توان توجه مخاطبان را به خواندن آن جلب کرد. (برای مطالعه بیشتر در این زمینه مراجعه شود به:یونسی، 1379، ص108)
10- موقعیتهای آشنا. هر چه فضای کلی داستان مثل اسامی افراد، مکان ها و... برای مخاطبان آشناتر باشد تاثیر مورد نظر در داستان بر آنها بیشتر خواهد بود. بدین لحاظ قصه ها و داستانهائی که مربوط به فرهنگ و زندگی روزمره مخاطبان است مناسب تر خواهد بود.
11- تمرکز واحد. در هر داستان فقط باید بر روی یک موضوع تمرکز داشت زیرا ترکیب چند موضوع و یا در اصطلاح از این شاخه به آن شاخه شدن در نقل یک داستان از تاثیر آن خواهد کاست.
12- بکارگیری تضادها. جذابیت یک داستان به وجود عناصر تضادگونه و نوع پردازش آن از سوی گوینده داستان بستگی زیادی دارد. این عناصر است که داستان را با جریان یکنواخت زندگی روزمره متمایز می کند، و به آن روح می بخشد.
13- ساختاربندی اصولی. یک داستان خوب از سه جزء به هم پیوسته شکل میگیرد. مقدمه، تنه و پایان داستان. مقدمه در عین اختصار باید بتواند شوق انگیز و آهنگ کلی داستان را القاء کند. علاوه بر این شخصیتهای اصلی و محیط داستان در مقدمه معرفی می شوند.
در هر صورت سه جزء اصلی به نحو متمایز از هم جدا نمی شوند. مقدمه، بی آنکه مخاطب احساس کند در تنه داستان نفوذ می کند و پیوستگی تنه داستان با پایان آن لزوماً مشخص تر است، زیرا اوج داستان که بلافاصله پیش از پایان داستان می آید، عالی ترین نقطه احساس و لطف داستان محسوب می شود. هدف گوینده باید این باشد که مخاطب خود را در این نقطه سخت به هیجان آورده و احساسی که متناسب با هدفش مدنظر دارد را در او القاء کند. (یونسی، 1379، ص113)
در هر حال توفیق در استفاده از تکنیک داستان گوئی همانند سایر فنون به میزان و نحوه استفاده آن ارتباط دارد. هر ابزاری متناسب با شرایط بکارگیری آن دارای ظرایف و دقایقی است که فراگیری و مسلط شدن بر آنها جز در مقام عمل و تجربه ممکن نمی گردد. مبلغان می توانند از طریق بازخوردگیری از مخاطبان به هنگام استفاده از این تکنیک تجربههای خود را در این زمینه ارتقاء ببخشند.
منبع: گوهرهای تبلیغ؛ میرسندسی