کد خبر: 42516457
تاریخ انتشار: یکشنبه 26 ارديبهشت 1395
خانه » حواشی » رسالت » ایجاد و تبلیغ سبک زندگی صحیح وظیفه کیست؟
نسخه چاپی
ارسال به دوستان
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) پاسخ می دهد:

حضرت امیرالمومنین علیه السلام در نامه 53 نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر این نکته را گوشزد می کنند که اگر بر سر سفره پر زرق و برق بنشینی دیگر نمی توانی در جامعه کلام مستضعفین را بشنوی و بفهمی و آن فرد مستضعف هم کلام تو را نخواهد فهمید و به تو اعتماد نخواهد داشت.

به گزارش چی 24 به نقل از رسالت:
 
 
 

گفت‌وگویی کوتاه با خانم فائزه عظیم‌زاده اردبیلی، استادیار و عضو هیئت علمی و معاون پژوهشی دانشگاه امام صادق علیه السلام در پردیس قم در مورد سبک زندگی داشتیم که متن کامل آن در زیر آمده است.

انقلاب اسلامی ایران چه تغییری در سبک زندگی ایرانیان ایجاد کرد؟ آیا این تغییرات هم‌چنان پابرجاست و یا اینکه الگوی جدیدی جایگزین آن شده است؟

سبک زندگی و شاخصه‌های زندگی مسلمانان ایرانی بعد از انقلاب اسلامی ایران را می‌توان در دو برهه مورد توجه قرار داد. برهه اول مربوط می‌شود به دو دهه اول انقلاب اسلامی و آن مؤلفه‌هایی که امام راحل (ره) روی آن تأکید داشتند. شاخص‌هایی که در این دو دهه بر جامعه ایران حاکم بود تعاملات و رفتارهای اجتماعی و فردی را جهت می‌داد. برای مثال ساده‌زیستی، ازدواج‌های آسان، تعاملات اجتماعی ساده و صله‌رحم، اطعام و احسان و تعاملات در ماه‌های خاص و هم‌نشینی‌های بدون ریا، برخی از نمودهای زندگی و سبک زندگی خاص ایرانیان در دو دهه اول پس از انقلاب اسلامی ایران بود. همدلی و همفکری در زندگی ایرانیان موج می‌زد و افراد صرفاً به دنبال نفع شخصی نبودند. افرادی که آن دوران را تجربه کرده‌اند می‌دانند که سبک زندگی در آن زمان اجازه توجه به مال و اموال دیگران و چشم و هم چشمی را نمی‌داد.

کارشناسان اجتماعی این را تأیید می‌کنند که وقتی صله‌رحم جریان داشته باشد و افراد خانواده مسائلشان را در درون خانواده درمان بکنند و به تعبیر قرآن خانواده درمانی بکنند، مشکلات افراد به جامعه منتقل نمی‌شود و مشکلات کوچک تبدیل به مشکلات لاینحل اجتماعی نمی‌شود.

در برهه دومِ این تقسیم‌بندی ما با برخی از مؤلفه‌های سبک زندگی غربی مواجه می‌شویم. به تعبیر مقام معظم رهبری یک شبیخون فرهنگی متوجه جامعه ایران می‌شود و در این میان رسانه‌های ماهواره‌ای و شبکه‌های اجتماعی نقشی اساسی در ورود فرهنگ غربی به متن زندگی ایرانیان داشتند.

مثال ساده آن را باز در تعاملات اجتماعی و ازدواج‌ها به وضوح می‌توان مشاهده کرد. آن سادگی خاص ایرانیان در دو دهه اول انقلاب کم کم به سمت ضوابط و مقررات دست و پا گیر و ازدواج‌های سنگین کشیده می‌شود و تعاملات اجتماعی و روابط خانوادگی و خویشاوندی کمرنگ می‌شود. همین ارتباطات اندک هم مبتنی بر اصول دارندگی و برازندگی و تجمل‌گرایی بنا نهاده می‌شود که البته اصول و نصوص دینی ما با این امور به شدت مخالف هستند.

نظر اسلام در مورد فناوری‌های جدید و سبک‌های زندگی متفاوت چیست؟ آیا استفاده از فناوری‌های جدید و تغییر سبک زندگی خلاف قواعد اسلام است؟

در منابع دینی ما استفاده نکردن از دنیا مطرح نشده است، بلکه بیان شده که حظّ و استفاده لازم را از دنیا ببرید، اما آخرت خود را به دنیا نفروشید. همان طور که امیر المؤمنین علیه ‌السلام می‌فرمایند که متّقین واقعی از بهترین خوراکی‌ها می‌خورند و در دنیای دنیاپرستان شریک هستند، اما دنیاپرستان در آخرت متّقین شریک نیستند. به این معنا که متّقین از راه عصیان و سرکشی از خداوند به دنبال نعمت‌ها نیستند و این نعمت‌ها را در راه عصیان هم مصرف نمی‌کنند.

استفاده از امکانات دنیا و نعمت‌های الهی به منظور ساماندهی امور مسلمین امر بسیار پسندیده و سفارش شده ای است. در دین ما سفارش شده که فرزند زمان خود باشیم و از امکانات و فناوری‌های جدید به درستی استفاده کنیم. اما آنچه اسلام با آن مخالف است تغییر الگوها و مؤلفه ها و شاخصه هاست که اهداف زندگی را جابجا می‌کند و جامعه را منحرف می‌کند.

لذا اسلام به مسلمانان هشدار می‌دهد که فرهنگ نامناسب و ساختارهای متناسب با فرهنگ دشمنان اسلام در میان خانواده‌ها و جامعه اسلامی رسوخ پیدا نکند. الآن متأسفانه این فرهنگ به جامعه ما ورود پیدا کرده و بر سر خانواده‌ها سایه‌ انداخته است و این باعث شده است سبک زندگی ایرانیان از الگوی ایرانی-اسلامی مطلوب در دو دهه اول انقلاب فاصله بگیرد.

البته هنوز هم در کنار این جو شدید خانواده‌هایی هستند که مطابق الگوی صحیح زندگی می‌کنند و بدون هیچ‌گونه معصیت و سرکشی از زندگی خود لذت می‌برند. لذا به لحاظ طیف هم می‌توان دو طیف را در مورد الگوهای رفتاری، سبک و الگوی زندگی تعریف کرد. برخی که تا حد ممکن مطابق الگوی تعریف شده در اسلام و مطابق الگوی انقلابی زندگی می‌کنند و برخی که تسلیم سبک زندگی غربی شده‌اند.

ایجاد و حفظ سبک زندگی سالم و بر اساس قواعد دینی وظیفه کیست؟

نظام اخلاقی اسلام چارچوب دارد. وقتی صحبت از یک نظام می‌شود در واقع صحبت از یک شاکله رفتاری است که دارای مبانی، راهبرد، اصول، مؤلفه‌های راهبردی و کارکردی است و البته در این نظام شرح وظایف و توصیه‌هایی به افراد نیز وجود دارد. در این نظام رکن اصلی ارائه فرد است و در آن ابتدا این مسئله باید از فرد آغاز شود.

مسئله خودکنترلی و خودمدیریتی در این‌جا مفهوم پیدا می‌کند. ابن سینا این را در قالب اصطلاح تدبیر خویشتن مطرح می‌کند. این یعنی من باید بتوانم خودم را مدیریت و کنترل کنم و صرفاً بر اساس آن‌چه که در جامعه در جریان است زندگی و حرکت نکنم. اگر افراد جامعه اسلامی خودکنترلی داشته باشند یقیناً جامعه دچار آسیب بزرگ اراده جمعی نمی‌شود. به عبار دیگر اگر اراده‌های فردی درست عمل بکنند در نهایت جامعه به سمت یک ساختار صحیح حرکت خواهد کرد.

تمامی اعضاء جامعه در این مسئله و مواجهه با فرهنگ و سبک زندگی غربی مسئول هستند و کمترین مسئولیت ما این است که تا حد ممکن جلوی ورود مصادیق فرهنگ و سبک زندگی غربی به خانواده خود را بگیریم. علی الخصوص تمامی آحاد جامعه قرآنی ما، اساتید و معلمین قرآن و مسئولین فرهنگی ما وظیفه دارند با تلاشی دوچندان مؤلفه‌های حقیقی قرآن کریم و شاخصه‌های معرفی شده توسط اهل بیت علیهم‌السلام را به صورت عملیاتی و کاربردی به مردم و نسل جوان نشان دهند تا ثمربخشی آن‌ها مورد اثبات قرار گیرد.

نقش مسئولین را در این رابطه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دولتمردان دینی ما چه بخواهند و چه نخواهند الگوهایی برای جامعه هستند که جامعه در مورد رفتارهایش از آن‌ها الگو می‌گیرد. اگر این افراد در رفتارها و منش و تربیت فرزندان خود منحرف شوند، جامعه نیز کم یا زیاد منحرف خواهد شد. برای مثال در مورد مصرف بیت المال اگر این افراد در این زمینه تخطی و سهل‌انگاری کنند، سطح پایین‌تری از این غفلت و سهل‌انگاری را در جامعه مشاهده خواهیم کرد. سعادت و شقاوت یک جمع و جامعه بسیار از مسئولین و مدیران آن جامعه تأثیرپذیر است.

در روایات داریم که «اذا فسد العالِم فسد العالَم»؛ یعنی اگر الگوهای دینی - و به تعبیر روان‌‌شناسان اگر گروه‌های مرجع- به لحاظ رفتار و منش و بینش خود را سالم نگه دارند و بین رفتار و آگاهی‌های دینی آن‌ها فاصله نباشد، طبیعی است که مردم لحظه به لحظه به الگوی زندگی اسلامی نزدیک می‌شوند. همان طور که مردم رفتار و منش امام راحل (ره) و رهبر معظم انقلاب را می‌بینند و می‌بینند که بین گفتار و رفتار آن‌ها تضادی وجود ندارد.

اگر دولتمردان و کارگزاران یک جامعه برای اصلاح خود و خانواده خود تدبیر نکنند، کلام و سیاست‌های آن‌ها اثری در جامعه نخواهد داشت. حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نامه 53 نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر همین نکته را گوشزد می‌کنند که اگر بر سر سفره پر زرق و برق بنشینی دیگر نمی‌توانی در جامعه کلام مستضعفین را بشنوی و بفهمی و آن فرد مستضعف هم کلام تو را نخواهد فهمید و به تو اعتماد نخواهد داشت. اگر این تعامل وجود نداشته باشد جامعه به سمت حرکت‌های اومانیستی متمایل می‌شود و انسان‌ها فقط به دنبال لذت و منفعت خود خواهند بود.

خانواده‌ها چگونه می‌توانند سبک زندگی صحیح را اجرا و آن را به جامعه تسری دهند؟

اگر ما بنا را خانواده در نظر بگیریم و در درون خانواده مادر را رکن رکین عفت، تقوا، عزت و تربیت بدانیم و مادر درست تربیت کند و خود مادر فردی عفیف و مأنوس با قرآن و آشنا با تعالیم اهل بیت علیهم السلام باشد، سازه‌های این خانواده سلامت جسمی و معنوی و رفتاری افراد آن را تضمین خواهد کرد. وقتی خانواده سالم باشد یقیناً جامعه به سمت سلامت حرکت خواهد کرد. در واقع حرکت خانواده و مادر در جهت هر یک از این موارد باشد، نتیجه آن در جامعه دیده خواهد شد.

اگر سلامت معنوی که رکن رکین آن هوش معنوی است در خانواده اصل باشد و انسان‌ها قابلیت‌های معنوی و اخلاقی خود را ارتقاء دهند، این سلامت معنوی به درون جامعه کشیده می‌شود و جامعه به سمت سلامت معنوی حرکت می‌کند.

سلامت روان و رفتار خانواده و به تبع آن سلامت روانی جامعه شرط لازم است اما مکفی نیست و اگر جامعه صرفاً به دنبال اصلاح یک سری شاخصه‌های روانی جدای از مسائل معنوی باشد نمی‌تواند رفتارهای افراد جامعه خود را به درستی تنظیم کند و به سمت مطلوب جهت دهد.

امام در کتاب چهل حدیث خود می‌فرمایند تدبیر خویشتن، تدبیر خانواده و تدبیر... . یعنی تدبیر خویشتن را مقدم بر تدبیر خانواده و تدبیر خانواده را مقدم بر تدبیر جامعه می‌دانند. یعنی اگر انسان‌ها خودکنترلی داشته باشند و سیاست‌ها و بایدها و نبایدها را در چارچوب خانواده رعایت کنند و خانواده یک نظام اخلاقی مشخص داشته باشد، جامعه یقیناً به سمت مطلوب حرکت خواهد کرد.

آیا در مورد مواجهه با تدابیر دشمن و برای مقابله به مثل کردن با او، مجبوریم از همان ابزاری که او بهره می‌گیرد استفاده کنیم؟

مقام معظم رهبری در این رابطه می‌فرمایند که ما در مقابل دشمن نباید حرکت انفعالی داشته باشیم و مفهوم این عبارت این است که لزومی ندارد ما بایستیم و ببینینم که آن‌ها چه می‌کنند تا بعد ما پاسخ مناسب را ارائه دهیم. آن‌ها کارتون می‌سازند، ما هم کارتون بسازیم. آن‌ها بازی می‌سازند، ما هم بازی بسازیم و...

البته به تعبیر مقام معظم رهبری این مسئله منافاتی ندارد با این‌که ما بتوانیم از ابزارهای نوین استفاده کنیم. درست مصرف کردن این ابزارها برای تبلیغ معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام هیچ منعی ندارد اما این‌که ما فقط به دنبال رفلکس و عکس العمل نشان دادن به اقدامات دشمن باشیم اشتباه است.

ما اگر به دنبال آن عناصری که قرآن کریم برای ما در معرفی شخصیت یک نسان معرفی می‌کند باشیم و بتوانیم شخصیت‌سازی و هویت‌سازی انسانی را به درستی از آیات برداشت کنیم و افراد جامعه را نسبت به اهداف جامعه آگاه کنیم، این انسان حتی اگر وارد یک مرداب شود آلوده نخواهد شد.

رفتارهای ما باید جامعه را ایمن‌سازی کند. یعنی نباید ایستاد که آن‌ها می‌خواهند چه ویروسی را تولید کنند که ما بخواهیم واکسن آن را تولید کنیم. اگر بدن را ایمن کنیم، بیماری اثر نخواهد کرد. به همین ترتیب اگر افکار جامعه ایمن باشند در مقابل سهمگین‌ترین هجمه‌ها مقاوم خواهند بود. لذا در مرحله اول باید ما پیشدستی کنیم. ما باید به یک خودکفایی فکری و صنعتی و فرهنگی باید برسیم. اگر ما در ارائه آن‌چه که برای جامعه لازم است، ضعیف عمل کنیم و مؤلفه‌های ضروری را ارائه ندهیم، تمایل مردم به سمت الگوهای غربی امری محال نخواهد بود.

کتاب‌ها، رمان‌ها، سینما، محافل فرهنگی مذهبی، محافل قرآنی و تمام آن‌چه که به نوعی با فرهنگ جامعه و سبک زندگی مردم گره خورده است باید پاسخگوی نیازهای فکری و معنوی جامعه باشد و علاوه بر حفظ ماهیت اصیل اسلامی و ایرانی خود، به روز شود تا مردم به سمت الگوهای غربی گرایش پیدا نکنند.

با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

تهیه و تنظیم: سایت رسالات

 

برچسب ها
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی پرتال خبری، توسط پارس نوین