شما از روزه چه انتظاري داريد؟ ميخواهيد چه چيزي به دست آوريد؟ مطلوبتان از روزه چيست كه دنبالش مي گرديد؟ اول بايد مطلوب انسان مشخص شود، چون ما از روزه به اندازه مطلوبمان بهره خواهیم گرفت و خداوند به ما بهره ميدهد.
مولوي داستان گاوي را نقل ميكند كه در تمام شهر بغداد گردش كرد و در عين اينكه با آن همه غذاها و خوراكيهاي گوناگون روبهرو ميشد، جز پوست خربزه چيزي نميديد! چرا؟ چون مطلوب جسم و روح گاو، پوست خربزه است و بقيه چيزها از نظر او چيزي نيست. مولوي ميگويد:
گاو را آري به بغداد ناگهان/ بگذرد از اين كَران تا آن كَران
از همه خوب و خوشيها و مزه/ او نبينـد غيـر قِشر خـربزه
بعد نتيجه ميگيرد كه:
طالـب هـر چيـز اي يار رشيـد/ جز همان چيزي كه ميخواهد نديد
عمده مطلب همين است كه هركس در هر عرصهاي دنبال مطلوب خود است و جز آن را نميبيند، حالا در عرصه روزه هم اگر مطلوب ما چيز كمي باشد، از آن حقايق برين روزه كه مطلوب اولياي الهي است محروم خواهيم ماند. پس اول بايد روشن شود از ماه رمضان چه انتظاري ميتوانيم داشته باشيم. اگر انتظارمان كم باشد بهره كمي ميگيريم و اگر همت ما بلند باشد، حقايق عالي نصيب ما ميشود. مثل آن گاو كه از آن همه چيز فقط پوست خربزه را ميخواست. گندم، هم مغز دارد و هم كاه، بايد مطلوب ما فقط كاه نباشد، اگر مغز را بخواهيم كاه هم نصيبمان ميشود.
از طريق روزه هم ميشود از خداوند دنياي بهتر بخواهيم و هم ميشود مطلوبمان وَجه حق باشد، يعني «اِبْتِغاءً لِوَجْهِ الله»؛ روزه بگيريم تا خداوند، خودش را به ما بدهد.
در حديث قدسي داريم: «الصَّوْمُ لي وَ اَنَا اُجْزي بِه»؛ ميفرمايد: روزه از آن من است و خودم هم جزايش هستم. چون در هيچ عبادتي به اين اندازه بنده شبيه خدا نميشود. انسان از طريق روزهداري، ظهوري از غناي حق ميگردد، همچنان كه خداوند هيچ نيازي به غذا ندارد، روزهدار به نحوي در حدّ خودش شبيه چنين حالتي ميشود. اگر حديث «اَنَا اَجزي بِه» باشد، يعني خودم جزايش را ميدهم. اين هم مژده بزرگي است، يعني نتيجه روزه و جزاي روزهدار را به واسطهها واگذار نميكنم و به واقع اين هم مقام كمي نيست، چون در هر صورت در اين حالت هم كمالات بسيار متعالي را از خدا دريافت ميكنيد.
شما در روزه، كمي از گرايش به دنيا منصرف ميشويد و در نتيجه يك غناي مختصري نسبت به دنيا در شما پديدار ميشود و لذا به يك اعتبار صفتي از صفات عُلياي خداوند يعني صفت «غني» در قلب شما تجلّي ميكند و نيازتان به دنيا كم ميشود و با خدا مأنوس ميگرديد. يعني اگر روزهدار همت خود را بلند كند و در طلب حق باشد، نور حق در صفت غني در قلبش ميتابد و اين يك نحوه قرب به حق است.
پس اگر از روزه، نور حق خواستيد، همين را به شما ميدهند. خودتان را آماده كنيد و همت خود را بلند كنيد تا از روزه مقام بگيريد، اصلاً طوري شود كه مقامتان تغيير كند.
منبع: روزه؛ دریچهای به عالم معنا، اصغر طاهرزاده