قبل از فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، ماه بهار قرآن و ماه لطیف شدن دلها، براي محيط تبليغيام كه دبيرستاني دخترانه بود، تحقيق و نیاز سنجی کردم. با مدیریت دبیرستان گفتگویی داشتیم و تا حدي به مشکلات دانش آموزان پی بردم.
این مسأله فکر مرا مشغول کرده بود که عمده گرفتاریهای فردی و اجتماعی معمولاً ناشی از ضعف اعتقاد به معاد و روز جزا میباشد. همچنين به سبب دور شدن از یاد خدا، دلها مرکز شیاطین شده و به سرگرمیهای دنیا مشغول میگردد، لذا باید چارهای اندیشید و به درمان این دردها پرداخت.
به سراغ قرآن رفتم و تصمیم گرفتم آیاتی از سوره نور را محتوای پیام تبلیغی خود قرار دهم با عنوان: «نقش نگاه در شکل گیری تفکرات و ایجاد انحرافات».
چون زمان براي طرح بحث مناسب بود، هر روز سالن نمازخانه شلوغتر از گذشته میشد و همه سراپا گوش بودند. چون قرار شده بود در پایان این دوره از مباحث مطرح شده آزمونی هم بعمل آید، اكثراً یادداشتبرداری هم میکردند.
خلاصه عوامل مختلف جلسه را منسجمتر و جذابتر کرده بود تا حدی که این شور و علاقه و حضور پررنگ دانشآموزان باعث تعجب مسئولین مدرسه شده بود. طبق نظرسنجی که بعمل آمد 99% خواهان ادامه این برنامه تا پایان سال تحصیلی بودند. آنها اظهار کرده بودند که حالا که فهمیدیم نگاه چه خطراتی دارد، خیلی مراقب خود هستیم.
هر روز پس از پایان مراسم دختران جوان مشکلاتشان را مطرح کرده و براي رفع آنها راهکار میخواستند. خدا را شاکرم که این توفیق را به من عطا فرمود تا با استفاده از آیات و کلام معصومین خدمت ناچیزی را برای نسل جوان انجام دادم.
نقل خاطره از قدیری
منبع: گوهرهای تبلیغ؛ سید محسن میرسندسی