محمود احمدی نژاد پنجشنبه شب برابر با ۲۴ تیرماه در اجتماع مردم ملارد که در مسجد جامع خامس آل عبای این شهر برگزار شد، در باره عزت و کرامت انسانی سخن گفت و به تبیین ابعاد با عظمت این ویژگی به ودیعه نهاده شده از سوی خداوند متعال در وجود انسان پرداخت.
محورهای مهم سخنان احمدی نژاد به شرح زیر است:
– مردم ایران همیشه قانع و شکرگزارند، هیچ گاه باری بر دوش کشور نبوده و نیستند و همواره بویژه در شرایط سخت، یاور کشور و انقلاب بوده اند.
– مطالب زیر در پاسخ به فراخوانی رهبر معظم انقلاب برای تبیین مبانی و آرمانهای انقلاب و بازخوانی خط امام است.
– معرفت انسان و شناخت حقیقت او ، پایه همه برنامه ها و جهت گیری های فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی است.
– انسان ذاتاً دارای کرامت است چراکه خداوند از روح خود در انسان دمیده است و روح خداوند نیز عین کرامت و عزّت است.
– خداوند ضعف و ذلّت و پستی را برای انسانها نمی پسندد.
– عزّت یک صفت و احساس درونی ناشی از عظمت و حکمت و علم و بزرگی و بی نیازی است که مانع از اعمال و رفتار سبک، بی بنیان، غیر حکیمانه، غیر عالمانه و بی ارزش می شود.
– رمز و راز عزّتمند زیستن ؛ اولاً به معرفت خداوند ، ثانیاً به ایمان و اعتماد مستحکم به او و عبودیت محض او و ثالثاً به توکل و تکیه به او در تمام حالات و شر ایط وابسته است.
– کسی که از عزّت برخوردار است همه چیز دارد و کسی که عزّت ندارد ولو همه ثروت و قدرت عالم تحت سیطره او باشد آیا می توان گفت چیزی دارد؟
– کرامت و عزّت انسانی اقتضاء می کند که جز در برابر بی نهایت و کریم و عزیز مطلق و اوامر و نواهی او تسلیم نباشیم و تبعیت نکنیم.
– آزادی اقتضاء کرامت انسانی است.
– خداوند همه انسانها را آزاد خلق کرده است و خواسته است که: اولاً ؛ قدر آزادی خود را بدانند و ثانیاً ؛ آزادی دیگران را به رسمیت بشناسند و از حریم آزادی انسانها صیانت کنند.
– در سایه آزادی و حق انتخاب انسانها است که عزّت و کرامت در وجود انسانها شکوفا و متجلی می شود و اندیشه ها ، تصمیمات و اعمال صالح ارزشمند می گردد.
– محدود کردن آزادی اندیشه و اراده انسانی که در حقیقت از بین بردن عزّت و عزّتمداری و کرامت است ، نتیجه ای جز ذلّت و رواج فساد و بحران های اجتماعی ندارد و به همین دلیل ناپسند و نادرست است.
– عدالت ضامن عزّت انسانی ، مقوم آزادی ، تامین کننده حقوق انسانی و دادن فرصت برای عزّتمداری انسانهاست.
– انسان عزیز ؛ اولاً عاشق دیگران است چرا که عاشق خداوند عزیزی است که او لطف و مهر و رافت مطلق است و ثانیاً حرمت و عزّت نوع انسان را در همه جای جهان پاس می دارد.
– انسان عزیز بر عزّت و قدرت خداوند تکیه دارد و مستکبران و دیگر سلطهگران را به عنوان قدرت به رسمیت نمی شناسد . پس ترس در وجود او معنا ندارد.
– اعتماد به نفس ، رمز و راز موفقیت ، پیشرفت و آرامش یک ملت است و فرصت بهره مندی از قدرت عقل و اندیشه را فراهم می کند.
– ظلم و بی عدالتی و تبعیض اولاً برآمده از انسانهای غیر عزیز است و ثانیاً موجب تحقیرخود ظالم و همچنین انسانهایی است که ظلم را می پذیرند. ظلم جامعه را از تعادل خارج می کند و عده ای را به عنوان طبقات برتر و دیگران را فرودست قرار می دهد.
– ظلم ناشایست و بد است چرا که عزّت انسان ها را مخدوش می کند و لباس ذلّت بر آنان می پوشاند.
– نگاه طبقاتی به انسانها بر آمده از نفس غیر عزیز و موجب تحقیر و ذلّت جامعه است.
– نفس اشغالگری ، تجاوزگری ، استکبار و وجود انبارهای بمب اتم و سلاحهای کشتار جمعی گرچه ابزار و نشانه و موجب تحقیر ملت ها است لیکن نشان دهنده حقارت صاحبان آن نیز هست.
– وجود و رفتار رژیم اشغالگر و تجاوزگر و جعلی صهیونیستی توهین به همه بشریت و در واقع خدشه به عزّت همه انسانها است.
– فقر از آنجا که کرامت و عزّت انسانی را از بین می برد، شخصیت انسانها را در نظر دیگران تضعیف و تخریب می کند و موجب اظهار عجز و درماندگی می گردد، غیر قابل قبول و مردود است.
– کسانی که با برنامه های استعماری و خودخواهانه ، ثروت دیگران را غارت و فقر را به جوامع تحمیل می کنند در واقع عزّت ملت ها و افراد را مورد هجوم قرار می دهند.
– کسانی که در درون خود احساس عزّت نمی کنند با توهین و تحقیر دیگران و تحمیل فقر به آنان سعی می کنند عزّت ظاهری برای خود دست و پا کنند.
– اشرافی گری خوی کسانی است که احساس عزّت ندارند و به جای اصلاح نگاه و باور خود و توجه به منبع لایزال عزّت بخش ، به اشیاء متوسل می شوند.
– کاخ نشینان مستکبر و خودخواه در طول تاریخ ، عموماً انسانهای حقیر و پستی بوده اند که با نمایش فیزیکی و مادی و زورگویی و یا تحمیل خود بر دیگران خواسته اند خود را عزیز جلوه دهند.
– گناه ، عزّت انسانی را ملکوک می کند و او را از اوج کرامت به حضیض ذلّت پایین می کشد. به همین دلیل زشت است و نهی می شود.
– دروغ گویی و فریب کاری و دست اندازی به بیت المال ، محصول کسانی است که در درون خود خوار شده اند و احساس عزّت خود را از دست داده اند ولو در ظاهر بسیار پر ادعا باشند.
– مگر می شود کسی که کرامت ذاتی خود را می فهمد و از آن صیانت میکند ، خود را برتر از میلیونها و میلیاردها انسان بشمارد و به خود اجازه دهد با استفاده از فرصت قدرت دست در جیب آنها بکند و منابع آنان را به خود اختصاص دهد و تصرف کند .
– مگر می شود کسی که خود را عزیز می پندارد ، از گرسنگی دیگران با خبر باشد و با شکم سیر و با خیال راحت چشم بر هم بگذارد و بدتر آنکه مسبب گرسنگی دیگران نیز باشد.
– از کارهای شیطانی که متاسفانه به واسطه طراحی های مستکبران در فضای رفتاری فعالان و سیاست ورزان وارد و نهادینه شده است ، تخریب دیگران برای اثبات خود ودسته و گروه خود است.
– به جای بیان نقاط مثبت خود، دائماً دیگران را با بدترین روش ها و توهین ها و افترائات تخریب می کنند و نتیجه می گیرند که خودشان خوبند.
– پایه گذار اخلاق زشتی مانند بدبینی ، بی اعتمادی ، فاصله طبقاتی، جنگ ، اشغالگری ، کینه ورزی و کشتارهای هر روزه ، شیاطین و مستکبران و باند های قدرت و ثروتند.
– کسانی که دوره تاریک و ضد انسانی استعمار را به بشریت تحمیل کردند و امروز ن