به بهانه 12شوال سالروز درگذشت فقیه دانشمند محمد بهاء الدین عاملی معروف به شیخ بهایی، مروری بر زندگی او داریم:
بهاءالدین محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهائی (۹۵۳ - ۱۰۳۱ ه.ق) دانشمند نامدار قرن دهم و يازدهم هجری است که در علوم فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت. مجموعه تألیفاتی كه از او بر جای مانده در حدود ۸۸ كتاب و رساله است.
او که در عرصه های گوناگون علمی، سیاسی و هنری شهرت جهانی دارد، در بعلبك متولد شد. دوران کودکی را در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام "جبع" یا "جباع" زیست.
او از نژاد "حارث بن عبدالله اعور همدانی" (از شخصیت های برجسته آغاز اسلام متوفی به سال ۶۵ هجری ) بوده است.
محمد ده ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی از بزرگان علمای شام بسوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنی گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول شد.
وی در سال ۱۰۳۱ ه.ق در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام جنب موزه آستان قدس دفن كردند.
اساتید شیخ بهایی
نام برخی از اساتید شیخ بهایی و دروس و علومی که نزد آنها فرا گرفته است، به شرح زیر است:
شاگردان شیخ بهایی
تعداد کثیری از دانشوران نامی قرن یازدهم نزد وی تحصیل کرده اند. یكی از محققان معاصر ۳۳ تن از شاگردان او را نام برده است كه در اینجا به مشهورترین آنها اشاره می كنیم:
آثار و تالیفات شیخ بهایی
بهاءالدین عاملی در علومی كه در آن زمان مرسوم بود، بویژه در اخبار و احادیث، تفسیر، اصول فقه و ریاضیات دارای تالیفات بسیار است. تالیفات شیخ بر اساس پژوهش یكی از محققان بالغ بر ۹۵ كتاب و رساله است. برخی از نویسندگان نیز آثار او را ۱۲۰ عنوان ذكر كرده اند.
در این جا برخی از آثار علمی شیخ را بررسی می کنیم :
مهاجرت به ایران
عزالدین , پدر شیخ بهائی ناچار شد باتفاق پسر سیزده ساله اش به ایران بیاید و در شهر قزوین که در آن زمان پایتخت شاه طهماسب صفوی بود سکنی گزیند و چون در آن زمان شاه طهماسب صفوی شیعیان را می پذیرفت، مقدم او را گرامی داشت و او را تحت حمایت خود قرار داد . پدر شیخ بهائی که از نویسندگان و محققان و اهل مطالعه بود کتاب " عقدالطهماسبی " را در همان زمان نوشت . مدتی این خانواده در قزوین بودند و هنگامی که شاه عباس پایتختش را به اصفهان منتقل کرد ، شیخ بهائی به همراه پدرش به اصفهان رفتند . شیخ بهائی با سعی و مجاهدت بسیار در شبانه روز مدام تعلیم می گرفت . عربی و تفسیر و حدیث را در نزد پدر فرا گرفت و حکمت و کلام و قسمتی از علوم منقول را از ملا عبدالله یزدی صاحب کتاب " حاشیه در منطق " و ریاضی را از مولانا فضل بن محمد قائینی در مشهد مقدس آموخت . وی در جوانی به سیر و سیاحت پرداخت و با مردم شهرهای افغانستان , دمشق , فلسطین و مصر درآمیخت و توشه پربار دانش و معرفت را از خرمن هر قوم و ملیت و قبیله ای برداشت . شیخ بهائی در سال 984 هجری قمری برای حج به مکه سفر کرد و درسال 992 سفر دوم خود را به حجاز آغاز نمود و سپس در سال 1008(ه .ق ) به همراه شاه عباس صفوی با پای پیاده و بدون آنکه سوار بر مرکبی شود عازم مشهد مقدس گردید . هوش و ذکاوت و اطلاعات عمیق او مورد توجه دانشمندان و علمای وقت قرار گرفت و در نتیجه روز به روز به شهرتش افزوده شد , بطوری که فقیهی بنام شیخ منشار که شیخ الاسلام وقت بود او را به جانشینی خود انتخاب و دخترش را به عقد شیخ بهائی درآورد و پس از در گذشت شیخ منشار شیخ بهائی به جانشینی او منصوب گردید . شیخ بهائی , حکیم عارف , فقیه , ادیب , ریاضیدان و مهندسی برجسته بود و چون از قدرت سخنوری بهر کافی داشت در محافل و مجالس ادبی و سیاسی و علمی طرفداران زیادی را کسب کرد تا آنجا که با توجه به معلومات و محبوبیتش به مقام وزارت منصوب شد .
شاهکارهای شیخ بهائی
تقسیم آب زاینده رود
نخستین کار جالب او تقسیم صحیح و طریقه مهندسی آب زاینده رود به محله ها و باغات شهر اصفهان بود , او با محاسبه دقیق و بدست آوردن آمار بارندگی مناطق مختلف اصفهان ,حومه و کوهستان های اطراف و همچنین سرچشمه زاینده رود , طرح دقیق نهرها و شیب و مقطح آن ها و سهم استفاده آب هر باغ و محله و منزل , به مشگل و اختلاف چندین ساله این منطقه پایان داد . این منطقه تا قبل از تقسیم آب همیشه در حال نزاع و جنگ و خونریزی قبیله ای برای تقسیم آب بود و با این کار شیخ بهائی این گرفتاری برای همیشه خاتمه پیدا کرد . بر اساس این رساله یا آئین نامه که امروزه به آن دفترچه مشخصات فنی می گویند , تقسیم بندی و استفاده صحیح از آب زاینده رود قانونمند شد و هنوز بر مبنای همان رونوشت تقسیم مقدار آب با توجه به حرکت و سرعت و کشش و شیب و حجم مناطق زراعی و باغ ها و یا برای استفاده عامه مردم مشخص و معلوم شده است . جالب ترین محاسبه شیخ بهائی در این است که فصل سیلابی زاینده رود را طی 197 روز اوایل آذر ماه و سپس مدت 168 روز برای جریان عادی و منظم برسی و محاسبه کرده است . جالب تر آن که , این مدت زمان تغییرات و نوسانات تا به امروزه با آمار متوسط عوامل جوی اصفهان منطبق بوده و اصالت خود را حفظ کرده است . شیخ بهائی طرز تقسیم بندی جریان آب زاینده رود را با توجه به محاسبات خیلی دقیق به 33 سهم تقسیم نموده که هر سهم معادل 5 شبانه روز قسمتی از آب رودخانه است که باید آب موجود در رودخانه به هر محله سرازیر شود که امروزه با نصب دستگاه های مختلف آب سنج ها در نقاط زاینده رود به همان نتیجه رسیده اند که او در 420 سال قبل رسیده بود .
ساخت مسجد چهار باغ به روی لجنزار
کار مهم دیگر شیخ بهائی بنای مسجد مشهور چهار باغ است که چون در مسیر یکی از کانال های آب زاینده رود قرار داشت و امکان پی ریزی ساختمان عظیم و سنگی آن مواجه با اشکال می گردید و ساختمان مذکور هم نمی توانست روی سطح مرداب و لجن های موجود در اطراف آن قرار گیرد و امکان هر گونه خطر برای ساختمان و به ویژه برای دیوارهای جانبی گنبد و مناره ها وجود داشت (این کانال هنوز از وسط مدرسه چهارباغ اصفهان عبور می کند) دست به یک ابتکار زد . شیخ برای اجرای صحیح این کار پیشنهاد کرد که نخست ، مقدار زیادی زغال چوب به ضخامت 2 متر در سرتاسر پی ساختمان پراکنده گردد و پس از کوبیدن زغال در کف پی ها روی آنرا با ساروج و شفته پر کرده و پی های ساختمان را روی ساروج و شفته مذکور بنا نمایند . این روش که عبارت است از استفاده از زغال چوب برای پی ساختمان های روی مرداب و لجن زار است بعدها مورد توجه اروپائیان قرار گرفت و پی و شالوده ساختمان های عظیم خود را بدین طریق ساختند و هنوز هم در بعضی از نقاط به همین روش عمل می کنند . ظمناً چون باید ملات گل ساختمان مسجد بهم در آمیخته و با پا و سایر وسایل بخوبی مخلوط شود و از آنجا که هر چه ملات بیشتر پا بخورد چسبندگی گل بهتر شده و خوب عمل می آید , از این لحاظ به دستور شیخ بهائی ابتکاری برای هر چه بیشتر پا زدن گل ها بکار برده شد که ملات بنای مسجد هر روز زیر پای مردم و کودکان اهل اصفهان بلا وقفه پا بخورد و بهم مخلوط و آمیخته گردد . ابتکار شیخ بهائی این بود که دستور داد که هر روز صبح چند سکه طلا را در خاک ملات ها بریزند و سپس گل ساخته و به مردم اطلاع دهند که بیایند و سکه ها را برای خود بیابند . مردم گروه گروه گل ملات ها را از صبح لگدمال کرده و تا غروب آنروز تعدادی سکه برای خود می جستند و بدین طریق گل ملات ها کاملا بهم آمیخته و به قول معمارها عمل می آمد , یعنی همین کاری که امروزه هم برای گل خاک رس کاشی سازی به وسیله ماشین های مکانیکی مخلوط کن انجام می گیرد.
گرمابه شیخ بهائی
یکی دیگر از کارهای شیخ بهائی ساختن گرمابه ای است که به احتمال نزدیک به یقین از روی ایده شمع خودکار احمدبن موسی بن شاکر خراسانی ساخته شده است . طرز کار این شمع خودکار و تهیه آبگرم حوضچه سربینه حمام مذکور با مراجعه به شکل و دست خط و ترسیم احمدبن موسی بن شاکر خراسانی بخوبی مشهود است ,نسخه اصلی کتاب او که فقط در موزه ها و کتابخانه های واتیکان , برلین , لندن , ترکیه موجود است.
محاسبات کامپیوتری
یکی دیگر از کارهای برجسته این استاد بزرگ در عملیات حساب و ریاضی , نکته جالبی است که در کتاب " خلاصه الحساب " او آمده است . بحث درباره اعداد مزدوج ( اعداد زوج ) و یا بای ناری "Binary " 2 – 4 – 8 – 16 – 32 – 64 – 128 – 256 – 512 – 1024 است . که عدد 2 جذر , و 4 را مال , و 8 را کعب در نتیجه مال المال = 16 و مال الکعب = 32 کعب الکعب = 64 مال المال الکعب = 128مال الکعب الکعب = 256 کعب الکعب الکب = 512 ما المال کعب الکعب = 1024 انتخاب می کند و سپس روی عدد 1024 متوقف شده و آن را بنام "ام" یعنی مادر بکار برده که امروز در یک کامپیوتر هم به همین ترتیب حساب می شود , با این تفاوت که بجای کلمه " ام " انرا یک " بایت" یا "بیت " می گویند که اغلب کامپیوترها تا 8 بیت مجهز هستند ( البته به تاریخ نگارش این مطلب توجه شود . 1361 ش ) یعنی تا 8 بار عدد 1024 را محاسبه می کنند.
معمولاً حافظه یک کامپیوتر با بکار بردن " K " حساب می شود که چند کیلوبیت و یا همان عدد " ام " شیخ بهائی است که مال المال کعب الکعب و برابر با 1024 است که جهان ریاضی از آن بخوبی استفاده کرده و ما از آن بکلی بی اطلاع بودیم .
میدان نقش جهان اصفهان یکی از 8 اثر ثبت شده جهانی ایران
فلورانس ايتاليا، كوالالامپور مالزي، شيان چين، سنت پترزبورگ روسيه، بارسلون اسپانيا، ايروان ارمنستان، هاواناي كوبا، يوش روماني و اصفهان ايران خواهر خوانده هاي هم هستند و اين به دليل جاذبه هاي كم نظيري است كه در آن ها وجود دارد. و اما نگين اصفهان، ميدان نقش جهان است.
در چهارسوي ميدان نقش جهان، در چهار قرن پيش به ترتيب چهار ساختار اساسي احداث شد كه مشتمل بود بر: «كاخ عالي قاپو» به عنوان «دولتخانه مباركه» و به زبان ساده جايگاه حكمراني امپراطور، «بازار قيصريه» جايگاه تمركز اقتصاد، «مسجد شيخ لطف الله» به عنوان جايگاه مذهبي حكومتي (شيعه) و « مسجد جامع عباسي» كه جايگاه تبلور قدرت اجتماعي و مردمي بود.
اين ميدان جايگاهي براي اجراي مراسم و آيين ها و تشريفات، اعياد ملي و مذهبي، بازي ها و ... بود. ميدان نقش جهان آن قدر مهم است كه آن را به عنوان يكي از اضافات عجايب هفتگانه دنيا در نظر مي گيرند و آن را دومين ميدان بزرگ تاريخي جهان پس از ميدان «تيان آن من» پكن مي شناسند.
ميدان نقش جهان در سال 1021 ه.ق به فرمان شاه عباس اول در مركز شهر اصفهان احداث شد. علي اكبر اصفهاني، ملك المعمار دربار شاه عباس طراح آن بوده است.
جالب اين است كه از زمان بناي ميدان نقش جهان تا به امروز خوشبختانه تغييرات بسيار كوچكي در آن رخ داده است. بناي برج ساعت در شمال مسجد شيخ لطف الله و نقاره خانه درباري سراي قيصريه از بين رفتهاند و البته چمن و حوض وسط ميدان مربوط به دوره پهلوي هستند.
بهائی آثار برجسته ای به نثر و نظم پدید آورده است که علاوه بر فارسی و عربی ترکی را نیز شامل می شده.
اشعار فارسی او عمدتاً شامل مثنویات، غزلیات و رباعیات است. وی در غزل به شیوه فخرالدین عراقی و حافظ، در رباعی با نظر به ابو سعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری و در مثنوی به شیوه مولوی شعر سروده است. ویژگی مشترک اشعار بهائی میل شدید به زهد و تصوّف و عرفان است. بهترین منبع برای گردآوری اشعار بهائی، کشکول است تا جائی که به عقیده برخی محققان، انتساب اشعاری که در کشکول نیامده است به بهائی ثابت نیست. از مثنوّیات معروف شیخ در زبان فارسی می توان موارد زیر را نام برد:
از نثر فارسی او تنها نمومه ای که در دیوان های چاپی آمده است رساله پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش است. بهایی در عربی نیز شاعر و زبان دانی چیره دست است و آثار نحوی و بدیع او در ادبیات عرب جایگاه ویژه ای دارد که مهمترین و دقیق ترین آن ها اثر او در نحو به نام الفوائد الصمدیه است.
بخش مهمی از اشعار عربی شیخ لُغَز و معمّاست که بیانگر تسلط شیخ بر این حیطه است. توانایی او در ایجاز و بیان معماگونه مطالب در آثاری چون رسائل پنجگانه اثنی عشرّیه، خلاصة الحساب، فوائد الصمّدیه، تهذیب البیان، الوجیزه فی الدرایه و همچنین تبحر او در صنعت لُغَز و تعمیه در آثاری چون لغزالزبده، لغزالنحو، لغزالکشّاف، لغزالصمدیه، لغزالکافیه و فائده مشهود است. نام دارترین اثر بهائی الکشکول، معروف به کشکول شیخ بهائی است که مجموعه گرانسنگی از علوم و معارف مختلف و آینه معلومات و مشرب بهائی محسوب می شود. بهائی در شمار مؤلفان پر اثر در علوم مختلف است و آثار او تماماً موجز و بدون حشو و زواید است. برجسته ترین آثار چاپ شده:
محمد بن حسین عاملی (شیخ بهایی) در مدت ۷۸ سال عمر خود با چهار تن از سلاطین صفوی معاصر بوده است ولی عمده فعالیت سیاسی او در دورهٔ دو پادشاه آخر گذشته.
او در سال ۹۶۶ق در حالیکه سیزده سال داشت به همراه پدر (از شاگردان مطرح شهید ثانی ) از جبل عامل به سمت ایران مهاجرت كرد.
دلیل این مهاجرت از یکسو افزایش تهدیدات حاكمان عثمانی نسبت به شیعیان جبل عامل و از سوی دیگر احترام فراوان حاکمان آن زمان ایران (پادشاهان صفوی) به عالمان دینی بود، حاکمان صفوی با این کار ضمن ترویج دین و کمک به اقتدار سیاسی ایران به تحكیم سلطنت خود نیز کمک میکردند، عالمان شیعی نیز در این بستر مناسب ضمن ترویج مذهب تشیع اثنی عشری، از گسترش صوفیگری در جامعه آن زمان جلوگیری میکردند.
پس از سه سال اقامت در اصفهان، پدر با توجه به پیشینهٔ علمی و فقهی وبا توصیه شیخ علی منشار (شیخ الاسلام اصفهان) ، از سوی شاه طهماسب به صمت شیخ الاسلامی قزوین (پایتخت) منصوب شد.
شیخآلاسلام مهم ترین منصب روحانیت در آن دوره بوده و وظیفهٔ آن رفع ظلم از مظلومان، امر به معروف و نهی از منكر و تحقیق و بیان احكام شریعت برای مردم بود.
شش سال بعد عنوان شیخ الاسلامی پایتخت از او گرفته شد و شیخالاسلامی مشهد و سپس هرات به او واگذار شد، نویسنده كتاب الهجرة العاملیة این اقدام شاه طهماسب را مصداق نفی بلد و تبعید سیاسی دانسته و دلیل آن را تلاش وی در احیا و اقامه نماز جمعه (که اقامه آن در عصر غیبت مورد اختلاف علما بود) در پایتخت صفویه می داند چرا که باعث شد دولتمردان صفوی احساس خطر کنند و او را مانند محقق كركی مانع بزرگی در برابر خواستههای خود بدانند. سرانجام پدر در سال ((۹۸۳ق) ایران را به قصد زیارت حج ترك كرد و بعد از انجام مناسك حج به بحرین رفت، در آنجا اقامت گزید و) یک سال بعد وفات یافت.
مدت این چهارده سال در پایتخت و در كنار پدر در مشهد و هرات بودن شیخ بهایی را با منصب و وظایف شیخالاسلامی آشنا ساخت و آماده پذیرش این منصب بعد از پدر نمود. شواهدی است که نشان میدهد صمت شیخالاسلامی هرات بعداز فوت پدربه پسر (شیخ بهایی) رسیده است، میرحسین بن حیدر کرکی (شاگرد شیخ بهایی) در روضات الجنات نقلی دارد که برداشت از آن این است که شیخ بهایی بعد از پدر، شیخالاسلام هرات شده، که اگر این برداشت صحیح باشد سال وفات پدر (۹۸۴ق) و سال بعداز آن که سالهای آشوب و هرج و مرج در دربار بوده نمیتواند تاریخ اخذ این صمت باشد و احتمال دارد که شیخ بعد از این تاریخ به این سمت منصوب شده.
مؤلف الهجرة العاملیة در این مورد نیز معتقد است شیخ مانند پدراز مركز سیاسی و قدرت (پایتخت) دور نگهداشته می شد.
البته تأییدی بر این منصب شیخالاسلامی هرات در كتاب خیرالبیان وجود ندارد، آن چه درمورد این دوره از زندگی شیخ (جوانی) در خیرالبیان عنوان شده و قابل توجه است این است که شیخ در عنفوان جوانی سفری طولانی مدت به بلاد اسلامی انجام داده و با توجه به اینکه در کتاب سلافة العصر مدت سفرهای شیخ را ۳۰ سال عنوان کرده . و با در نظر گرفتن اینکه آخرین سفر شیخ در سال ۱۰۱۵ق بوده میتوان احتمال داد که این سفر میتواند در همین سال ها باشد یعنی ۹۹۴ یا ۹۹۶ که درآن موقع شیخ ۳۰ تا ۳۲ سال داشته است.
شیخ بهایی و شاه عباس اول
عمده فعالیت های سیاسی شیخ بهایی در عهد شاه عباس اول صورت گرفت، شاه عباس بزرگ ترین پادشاه سلسله صفوی ضمن آنکه ایران را به اقتدار گذشته اش بازگرداند، زمینهٔ رشد و شکوفایی خارقالعادهٔ فرهنگ، هنر و معارف دینی را نیز فراهم کرد. شاه عباس احترام زیادی برای علمای دین قایل میشد و در بیشتر امور از ایشان مشورت میجست، از جمله شواهد این امر انتخاب خلیفه سلطان، شاگرد میرداماد و شیخ بهایی به وزارت خود بود، ضمن اینکه حضور این دو عالم مطرح در دربار شکوه خاصی به سلطنت این پادشاه بخشیده بود شیخ بهایی در سال ۹۹۶ق دو سال و اندی بعد از رحلت شیخ علی منشار (شیخ الاسلام اصفهان)(۹۹۳)، به دستور شاه عباس اول به شیخ الاسلامی اصفهان منصوب شد، درسال ۱۰۰۶ ق با تغییر مکان پایتخت از قزوین به اصفهان این صمت به شیخالاسلامی کشور تغییر و ارتقاء یافت. شیخ تا زمان وفاتش در این منصب بود.
در عالمآرای عباسی آمده که شیخ پس از مدتی از صمت شیخالاسلامی اصفهان به دلیل ملالتخاطر و دلزدگی از مناصب دنیایی ارادهٔ سفر بلاد اسلامی کرد که تاریخ این رخداد میتواند بین سالهای ۹۹۶ تا ۱۰۰۸ق . باشد ، یعنی سالی كه شاه عباس پیاده به زیارت امام رضا علیه السلام رفت و شیخ بهایی نیز همراه او بود، اما در منابع دیگر دلیل سفر او به بلاد اسلامی اختلاف آرا و دیدگاههای علمی او با مكتبهای فلسفی موجود در حوزه اصفهان (یعنی «توغل میرداماد و اصحاب او در علوم عقلی و رواج آن») میدانند.
به اعتقاد عده ای شیخ بهایی در یكی از سفرهای خارجی خود به كشور عثمانی، سفارت شاه صفوی را بر عهده داشته و حامل پیامی از طرف شاه عباس اول به سلطان مراد حاكم عثمانی بوده است.
ایرادهای وارد بر عملکرد سیاسی شیخ :
الف) همكاری با سلاطین صفوی در قالب پذیرش منصب شیخ الاسلامی.
ب) مدح سلاطین معاصر خود و تالیف كتاب یا رساله به نام آنها.
ج) تضاد و دوگانگی در نظر و عمل سیاسی.
الف) همكاری با سلاطین صفوی : تعامل نزدیك شیخ بهایی با دربار صفوی به لحاظ مشروعیت چنین رفتاری از دیرباز مورد بحث اندیشمندان بوده است. در فقه شیعه سه عامل اساسی همكاری عالم دینی را با حاكم جائر، جائز میکند، مشروعیت رفتار سیاسی شیخ را در غالب این سه عامل بررسی میکنیم:
اول تقیه: هرچند شیخ در جایی آورده: «از خشم پادشاه ظالم و جائر بپرهیز كه خشم او مانند خشم فرشته مرگ است كه جان را می ستاند و موجب هلاكت و نابودی حیات انسان می شود با این وجود در نظر گرفتن تقیه به عنوان توجیهی برای عملکرد سیاسی شیخ ، چندان به واقعیت نزدیک نیست چراکه در آن زمان عالمان بزرگی همانند محقق اردبیلی و دیگران نیز بودهاند كه علی رغم دوری جستن از دربار متحمل هیچ گونه گزندی نشدهاند.
دوم مصلحت عامه: با توجه به نقل ها ونوشتهها هیچ گونه جای تردیدی نیست که شیخ به پشتوانهٔ موقعیت شیخالاسلامی خویش در تامین مصلحت عباد، یاری رساندن به نیازمندان جامعه و دادرسی مظلومان تلاش بسیار کرده.
و سوم اقامه امر به معروف و نهی از منكر: در خیرالبیان و عالمآرا از نفوذ فراوان شیخ نزد شاه عباس و اجابت خواستههای او توسط شاه بسیار آمده، این خواستهها که مستقیماً و یا در لفافه ادا میشد اکثراً دینی بود و حمایت نظام سیاسی از این خواستههای عالم دینی باعث شد اوج رشد فرهنگ و معارف تشیع را در آن دوره شاهد باشیم و این خود بزرگترین معروفی است که به دست عالمان شیعی در طول تاریخ سیاسی اسلام انجام شده.
امام خمینی رحمه الله در رد این گونه شبهات چنین می فرماید:
«... میبینیم كه یك طایفه از علما اینها گذشت كردهاند از یك مقاماتی و متصل شدهاند به یك سلاطین با این كه میدیدند مردم مخالفند، لكن برای ترویج دیانت و ترویج تشیع اسلامی و ترویج مذهب حق، اینها متصل شدهاند به یك سلاطین، و این سلاطین را وادار كردهاند خواهی نخواهی برای ترویج مذهب تشیع و اینها آخوند درباری نبودند. این اشتباهی است كه بعضی نویسندگان ما میكنند. اطرافیان سلاطین این آقایان بودند. این ها اغراض سیاسی داشتند، اغراض دینی داشتند. نباید یك كسی تا به گوشش میخورد كه مثلا مجلسی رحمه الله، محقق ثانی رحمه الله، شیخ بهایی رحمه الله با اینها روابط داشتهاند و میرفتند سراغ اینها، همراهیشان میكردند، خیال كنند كه این ها ماندهاند برای جاه و عزت، و احتیاج داشتند به این كه سلطان حسین و شاه عباس به آنها عنایتی بكنند. این حرفها نبوده در كار، آنها گذشت كردند، یك مجاهده نفسانی كردهاند برای این كه مذهب را به وسیله آنها، به دست آنها ترویج كنند.»
ب) مدح سلاطین معاصر و تالیف كتاب و رساله به نام آن ها
از جمله انتقاداتی که بر شیخ وارد میشود مدح و ثنایی است که نسبت به پادشاهان زمان خود داشته، شیخ کتاب حبلالمتین را به اسم شاه طهماسب، خلاصه را به اسم حمزه میرزا، رسالة فی مباحث الكر را به نام سلطان محمد خدابنده و کتابهای العروة الوثقی، جامع عباسی و رساله تحریم ذبایح اهل كتاب را به نام شاه عباس اول نوشته و در ابتدا یا در متن این کتب شاه صفوی را به اقتدار سیاسی، عدالت، انتساب به خاندان اهلبیت (صاحب النسب النبوی شاه عباس الحسینی الموسوی الصفوی و دین مداری ستوده.
حال چرا شیخ به مدح درباریان پرداخته؟ اول جوابی که به ذهن میرسد تلاش یک مؤلف است برای حفظ و ترویج آثارش، که این رسم غالب اکثر مؤلفان گذشته و به خصوص آن دوره بوده اما این کار کاملاً حسابشده صورت گرفته چراکه بسیاری از عبارات به كار رفته توسط شیخ در مدح شاهان درواقع شرح وظایفی بوده كه از حاكمان عدل انتظار عمل به آنها میرفته و نکتهٔ دیگر این که بهایی هر چند شاه صفوی را به عدالت و جلوههای اقتدار ستوده ، ولی هرگز آنان را به تقوا و پرهیزگاری توصیف نكرده، زیرا فسق شاهان صفوی برایشان امری مسلم بوده است، نکتهٔ سومی هم که وجود دارد اینکه شیخ بهایی در وصف شاهان صفوی فقط به توصیف سلطان معاصر خود پرداخته و از تعریف و تمجید دودمان صفوی و شاهان پیشین این سلسله خودداری كرده است که البته لازم به ذکر است این تایید اقتدار پادشاهان شیعی (صفوی) از سوی علمای دوراندیش امامیه در قبال حكومت رقیب (عثمانی) امری لازم و اجتنابناپذیر بوده.
ج) تضاد و دوگانگی در نظر و عمل سیاسی : سومین جنبه از شبهات در عملکرد سیاسی شیخ است چراکه در تألیفات متعدد مخاطبان به خصوص علما را به دوری جستن از ریا و تلبیس برای رسیدن به مناصب توصیه کرده و بدترین عالمان دینی را، كسانی معرفی كرده كه با پادشاهان معاشرت و مجالست دارند در حالی که خود منصب شیخ الاسلامی را كه مهمترین منصب سیاسی مذهبی دوران بوده برای مدتی طولانی ، در دست داشته و به گفته مورخان در سفر و حضر همراه شاه عباس، انیس و جلیس او بوده و این تناقضی آشكار در نظر و عمل سیاسی اوست.
پاسخ این رفتار به ظاهر تناقضآمیز را باید در نوع نگرش بهایی نسبتبه مسایل سیاسی، اجتماعی و دینی و نیز با ملاحظه اوضاع زمان او جستوجو كرد، نكوهشهای شیخ در باره دنیا، جملگی در صورتی است كه دنیا فی نفسه هدف باشد و انگیزه و خواسته انسان در دستیابی به مال و منصب و ریاستهای دنیوی فقط رسیدن به دنیا باشد. این امر از مصادیق بارز دنیاطلبی است و ریشه هر خطایی است كه از طرف ائمه علیهم السلام و عالمان دین از جمله خود بهایی نكوهش شده است، با توجه به این تا حدی روشن میشود كه چرا شیخ بهایی مخاطبان خود را از معاشرت شاهان پرهیز میداد ولی خود از طرفی به آن تن میداد. علت آن است كه نگاه او به دنیا و ریاستهای دنیایی نگاهی ابزاری بوده است و هدف شیخ كسب نتایج دینی از مناصب دنیایی بوده، آثاری هم كه شیخ در صحنه سیاسی برای ایران و شیعیان و فرهنگ تشیع به جای گذاشته مؤید این ادعا است.