به گزارش پایگاه فرهنگی تبلیغی رسالات، امروزه فناوری های نوین به دغدغه اصلی والدین و دست اندرکاران تعلیم و تربیت تبدیل شده است و این دغدغه گریبانگیر اکثر خانواده ها است، که با ورود این میهمانان ناخوانده و ماندگار چه باید کرد؟
1) آیا باید چشم ها را بست و تسلیم فناوری شد؟
2) آیا باید با همه توان، فرزندان را در قرنطینه شدید قرار داد و اجازه نزدیک شدن و استفاده از فناوری جدید را نداد؟
3) آیا راه حل سومی هم وجود دارد؟
پرواضح است که تئوری اشباع و دادن حداکثر آزادی به نوجوانان برای استفاده از این تکنولوژی نوین، آسیب های جبران ناپذیری دارد و اعتیاد به این فناوری ها باعث چاقی، مشکلات عصبی و محروم شدن از مهارت های اجتماعی و در نهایت افت تحصیلی و شکاف بین والدین و فرزندان می شود.
راه دوم که برخی آن را مد نظر دارند، مبنی بر محروم کردن و پیشگیری جدی از دسترسی به فناوری های نوین، اصلاً کارساز نیست و پیامدهای ناگواری دارد و در نهایت این فناوری ها بر مقاومت و راه های پیشگیری والدین در درازمدت غلبه می کند. از طرفی منع جدی و عدم استفاده، عطش و کنجکاوی نوجوان را صدچندان می کند. مقایسه نوجوان با همسالانی که به این تکنولوژی دسترسی دارند و به اصطلاح به روز هستند، باعث سرخوردگی و افسردگی و انزوای نوجوان محروم از فناوری شده و تقابل بین والدین و نوجوان تشدید می گردد. ممکن است نوجوان استفاده از فناوری نوین را به صورت زیرزمینی و پنهانی در دستور کار خود قراردهد و در نهایت رابطه نوجوان محروم از تکنولوژی با والدین به یک رابطه معیوب و کسل کننده تبدیل خواهد شد.
با توجه به این که فناوریهای نو، این دست آوردهای بشری مثل همه تکنولوژیهای به خدمت گرفته شده به نسبتی که آسیب زا و تهدید هستند، به همان میزان با مدیریت صحیح و استفاده بهنجار از آن ها، ضروری و فرصت هستند، ما به جای دو روش قبلی فوق الذکر که مصداق افراط و تفریط می باشد، ضروری است راه سومی را که همان نگاه متعادل و سازنده والدین به تکنولوژی های نو است را انتخاب کنیم و بدین طریق از تنش درون خانوادگی جلوگیری نمائیم.
مشکلاتی که بر سر راه نگاه مثبت و منطقی به فناوری های جدید وجود دارند عبارتند از:
1) والدین فقط به استفاده های آسیب زا و مخرب آن آگاهی داشته و اضطراب بالایی در این زمینه دارند.
2) بیشتر والدین مهارت استفاده از این فناوری ها را نمی دانند و قادر به همراهی و راهنمایی و نظارت بر نوجوان خود نیستند!
3) اکثر والدین تحت فشار فرزندان و علی رغم میل باطنی خود و قبل از فرهنگ سازی و برنامه ریزی برای استفاده مفید از تکنولوژی های نوین، آن را به حریم خانواده راه می دهند و سپس جنگ و گریز بین والدین و نوجوان آغاز و استمرار می یابد.
امروزه نمی توانیم فناوری های نوین را تنها تهدید علیه خانواده ها تلقی کنیم، بلکه همان گونه که چاقو به تعداد زیاد در هر آشپزخانه وجود دارد و این چاقو اسلحه سرد محسوب شده و می تواند تهدید تلقی گردد، اما در واقعیت این گونه نیست و والدین به دلیل فرهنگ سازی و استفاده مطلوب از چاقو، وجود آن را ضروری می دانند، هم چنین برق و گاز و غیره که در عصر حاضر به خدمت گرفته ایم به دلیل فرهنگ سازی و استفاده بهینه دیگر تهدید نیست، بلکه نبود آن ها زندگی ماشینی ما را کاملاً تعطیل و ادامه زندگی شهری را با چالش جدی مواجه می کند.
از طرفی شاهد هستیم که موبایل و اینترنت و دیگر فناوری های نوین با زندگی ما در قرن 21 عجین شده و قطع هر یک از این فناوری ها، سیستم بانکی و اداری و درمانی و علمی ما را فلج می کند.
پس امروز باید بپذیریم که بدون فناوری های نوین همان گونه که بدون برق ادامه زندگی قابل تصور نیست، بدون این دستاوردهای نوین همه زندگی پویایی و تحرک خود را از دست می دهد. حال می توانیم به این سؤال جواب دهیم که مشکل، نه نوجوانان مشتاق به استفاده از فناوری ها هستند و نه مشکل از این دستاوردهای قابل تحسین بشری است، بلکه مشکل اصلی شاید از انفعال ارادی و فنی والدین ناشی می شود، چون اکثریت فرزندان در استفاده از تکنولوژی از والدین پیشی گرفته اند و والدین منفعلانه، زانوی غم بغل گرفته اند و احساس می کنند کاری از دستشان ساخته نیست! اگر قبل از ورود هر تکنولوژی به کانون خانواده، والدین جرأت مندانه و پا به پای فرزند رشد کنند و خود در استفاده صحیح از فناوری نو، الگو و راهنمای فرزند باشند و به راحتی بتوانند به صورت غیرمستقیم فرزند را نظارت و کنترل کنند و فرزند هم باور کند که والدین آگاهی و اطلاعات به روز دارند، در این شرایط هم رابطه والد- فرزند بهبود می یابد و هم نوجوان به دلیل ناآگاهی والدین سوءاستفاده از تکنولوژی نخواهدکرد.
موضوع مهم دیگر این که ورود فناوری به زندگی، والدینی باجرأت می خواهد که مدیریت این پدیده های نوین را به نوجوان واگذار نکنند! و حتماً برای نوع و مدت استفاده هر فرزند برنامه و زمان معین را تعریف و با قاطعیت اجراکنند، در حالی که امروزه خیلی از والدین از اقتدار کافی برخوردار نیستند و به جای این که مثل چهار دهه قبل والدین در نقش مقتدرانه خود ظاهر شوند، متأسفانه برخی والدین نقش گارسون، خدمه و عابر بانک را دارند و نوجوان در این شرایط، یکه سوار و سالار خانواده است و تنها کاری که این والدین منفعل انجام می دهند، اجرای دستورات نوجوان و آه و ناله و نفرین به فناوری های جدید است که هیچ تأثیری در بهبود وضع موجود ندارد.
پس باید فرهنگ سازی کرد تا از این دستاوردهای تحسین برانگیز بشری استفاده مطلوب و مطابق با فرهنگ اسلامی– ایرانی داشته باشیم و ثانیاً والدین از نقش تماشاگر محض خارج شده و به پدر و مادر آگاه به تکنولوژی و به عنوان یک کاربر دیده شوند و مدیریت را خود به دست گیرند و فرزند سالاری را فراموش کنند.
منبع: بروشور پیام مشاور حوزه، شماره هشتم، معاونت فرهنگی تبلیغی حوزه علمیه خراسان