اگر ادعای Deep Instinct درست باشد، در نتیجه این استارتآپ را باید اولین شرکتی در جهان در نظر بگیریم که موفق شده است از یادگیری عمیق در حوزه امنیت سایبری استفاده کند. بهطوری که این حرکت را باید سرآغازی بر یک تحول عظیم در نظر گرفت. البته لازم به توضیح است که یادگیری عمیق از مدتها قبل به شهرت جهانی رسیده است. شهرتی که به واسطه AlphaGo به دست آمده است. سامانه هوشمندی که از سوی گوگل طراحی شده است و برای اولین بار موفق شد یک انسان را در بازی Go شکست دهد.
این مغز مصنوعی با صدها میلیون فایل، نرمافزار کاربردی، فایلهای pdf و هر نوع فایل کامپیوتری آموزش دیده است. در این آموزش نیمی از این فایلها عادی و نیمی از آنها مخرب بودهاند. شیرمان در این ارتباط گفته است: «این آموزش 24 ساعت به طول انجامید.» در فازهای آغازین درست همانند آموزش عامل انسانی، متخصصان در بعضی مواقع وارد عمل میشدند و رهنمودهایی را ارائه میکردند. بهطوریکه به مغز مصنوعی گفته شد چه فایلهایی بی خطر و چه فایلهایی ماهیت خطرناک دارند. اما آنچه یادگیری عمیق را از یادگیری ماشینی متمایز میسازد این است که مغز مصنوعی یاد نمیگیرد باید کدام ویژگیها را مورد توجه قرار دهد. بلکه بر مبنای آن چیزی که درباره خوبی و بدی یاد گرفته، تصمیم میگیرد که چه فایلهایی مخرب به نظر میرسند و چه فایلهایی هیچگونه خطری ندارند. یادگیری عمیق در مقایسه با یادگیری ماشین بسیار دقیقتر عمل میکند. اما فراتر از دقت آن، یادگیری عمیق قادر است تهدیداتی که به وضوح قابل مشاهده نیستند را بر مبنای وجه تشابهی که از گذشته به دست آورده است، شناسایی کند. به همین دلیل است که استارتآپ فوق بر این موضوع تاکید دارد که میتواند تهدیدات روز صفر را رهگیری کند. شیرمان کارکرد این سامانه را با یک قیاس تشخیص چهره تشریح کرده است: «اگر نیمی از یک چهره را که درون یک تصویر قرار دارد به یک انسان یا یادگیری عمیق نشان دهید، آنها بهطور مستقیم قادر به تشخیص چهره خواهند بود، حتا اگر زاویه دید آنها درست نباشد. در حالی که یادگیری عمیق ممکن است در این زمینه با مشکل روبرو شود.»