در پی سؤالات مکرر مخاطبین محترم درباره استنادات سخنان حضرت استاد انصاریان در سخنرانی خود پیرامون ارتباط گناهان و زوال نعمتها و ایجاد گرفتاریها به نکات زیر اشاره میشود:
معنای گناه
در اسلام گناه یعنی هر کاری که برخلاف فرمان خداوند متعال باشد گناه هر چند کوچک باشد چون نافرمانی خداست بزرگ است چنانکه رسول اکرم(ص) در سخنی به ابوذر فرمودند: «لَا تَنْظُرْ إِلَى صِغَرِ الْخَطِيئَةِ وَلَكِنِ انْظُرْ إِلَى مَنْ عَصَيْتَ».
اى ابوذر، به كوچكى گناه نگاه نكن، بلكه به بزرگى و عظمت خداوندى نگاه كن كه با گناه، از فرمانش سرپيچى مىكنى.
اقسام گناه:
عالمان دین و مربیان اخلاق گناهان را بر دو گونه تقسیم کردهاند:
الف: گناهان کبیره (بزرگ) ب: گناهان صغیره (کوچک)
این تقسیم بندی از قرآن و روایات سرچشمه گرفته است.
آیه 31 سوره نسا میفرماید: (إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبٰائِرَ مٰا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئٰاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَرِيماً) ﴿النساء، 31﴾
اگر از گناهان بزرگی که از آنها نهی میشوید دوری کنید، گناهان کوچکتان را از شما محو میکنیم، و شما را به جایگاهی ارزشمند و نیکو وارد میکنیم.
در مواردی گناه صغیره به کبیره تبدیل میشود که عبارتند از:
الف: اصرار بر گناه صغیره:
گناه صغیره مانند نخ نازکی و باریکی است که اگر تکرار شود طناب و ریسمان ضحیم و کلفتی میگردد که پاره کردنش مشکل است
امام باقر(ع) در شرح آیه: (وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلىٰ مٰا فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ) ﴿آل عمران ، 135﴾ فرمودند:
اصرار عبارت از این است که کسی گناهی کند و از خدا آمرزش نخواهد و در فکر توبه نباشد.
امام صادق(ع) فرمودند: «لَا صَغِيرَ مَعَ الْإِصْرَار» (هيچ گناهى با تكرار و اصرار، كوچك نيست)
امیر مومنان علی(ع) میفرماید: «أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ»
بدترين گناهان، گناهى است كه گنهكار، آن را كوچك بشمارد.
امیر مومنان(ع) فرمودند: «شر الاشرار من تبهج بالشر»؛ بدترین بدها کسی است که به انجام بدى خوشحال گردد.
آشکار نمودن گناه نیز گناه صغیره را تبدیل به گناه کبیره میکند و این به جهت آن است که علنی کردن گناه حاکی از جرأت و بی باکی بیشتر گنهکار است که موجب آلوده کردن جامعه و عادی نمودن گناه میگردد.
امیر مومنان(ع) فرمودند: «ایاک و المهاجرة بالفجور فانه من اشد المآثم»
از آشکار نمودن گناهان بپرهیز که آن از سخت ترین گناهان است.
نکته مهم این است که برخی از گناهان زمینه سازان گناهان متعدد مثل بدحجابی که در ابتدای امر گناه صغیره است اما با اصرار و استمرارش به کبیره تبدیل میشود و علاوه موجب پیدایش گناهان کبیره میگردد زیرا زمینههای گناه در وجود انسان عبارتند از غرایز و قلب و فکر و اندیشه است. بی جابی و بی مبالاتی در پوشش زنان غریزه جنسی را تحریک و فکر و اندیشه گناه را پرورش میدهد و فحشا و ولنگاری به همراه دارد که بر هیچ عاقلی قابل تردید و انکار نیست.
سوالی که باقی میماند این است که:
آیا کسانی که با تساهل و تسامح با موضوع بی حجابی و بد حجابی بر خورد میکنند و آن را سهل و آسان میپندارند فکر نمی کنند که به تشویق گنهکار میپردازند.
رسول اکرم(ص) فرمودند: «إذا مُدِحَ الفاجِرُ اهتَزَّ العَرشُ و غَضِبَ الرَّبُّ»؛
هرگاه بدكار ستوده شود، عرش بلرزد و پروردگار به خشم آید.
و در سخنی دیگر پیامبر(ص) فرمودند: «حْثُوا فِی وُجُوهِ الْمَدَّاحِینَ التُّرَابَ»
به صورت آنها که از گناهکاران مدح و تمجید میکنند خاک بپاشید.
آیا هنوز جایی بر دفاع از بدحجابی و بی حجابی باقی میماند. بدتر از گناه توجیه گناه و دلیل تراشی بر گناه است زیرا توجیه گناه یک نوع کلاهبرداری دینی است.
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
(بَلِ اَلْإِنْسٰانُ عَلىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ) ﴿القيامة، 14﴾
(وَ لَوْ أَلْقىٰ مَعٰاذِيرَهُ) ﴿القيامة، 15﴾
بلکه انسان خود به وضع خویش بیناست. و هر چند [برای توجیه گناهانش] بهانهها بتراشد.
آثار و پیامدهای گناه از نظر آیات وروایات:
از اموری که قابل تردید نیست و از مسلمات دین و علم و تجربه است که کردار انسان چه نیک و چه بد دارای پیامد در دنیا و آخرت است و مانند بذری است که کاشته میشود و ثمره میدهد
این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها از صدا
و به عبارت دیگر هر عملی دارای عکس العمل و هر کنشی دارای واکنش است و مکافات عمل هم در دنیا وجود دارد و هم در آخرت با این تفاوت که مکافات عمل در دنیا در مقایسه با آخرت کمتر است
اثر طاعت و بندگی و تقوا و پرهیزگاری نزول برکت آسمانی میشود چنانکه قرآن میفرماید:
(وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ) ﴿الاعراف، 96﴾
ونیز توبه و استغفار سبب ریزش رحمت الهی میگردد.
چنانکه میفرماید:
(فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا* يُرْسِلِ السَّمَآءَ عَلَيْكُم مّدْرَارًا) ﴿نوح، 10-11﴾
وازطرفی گناه موجب نزول عذاب و قطع رحمت وبرکات الهی میشود.
(فَأَنْزَلْنٰا عَلَى اَلَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزاً مِنَ اَلسَّمٰاءِ بِمٰا كٰانُوا يَفْسُقُونَ) ﴿البقرة، 59﴾
ما هم بر ستمکاران به سبب آنکه همواره نافرمانی میکردند، عذابی از آسمان فرود آوردیم.
و در آیه 49 سوره مائده میخوانیم:
(فَاعْلَمْ أَنَّمٰا يُرِيدُ اَللّٰهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ اَلنّٰاسِ لَفٰاسِقُونَ)
بدان که خدا میخواهد آنان را به سبب پاره ای از گناهانشان مجازات کند؛ و مسلماً بسیاری از مردم فاسق اند.
و در آیه 6 سوره انعام هلاکت قومی را به سبب گناهانشان بیان میکند:
(فَأَهْلَكْنٰاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَنْشَأْنٰا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ) ﴿الأنعام ، 6﴾
پس آنان را به کیفر گناهانشان هلاک کردیم، و بعد از آنان اقوامی دیگر را پدید آوردیم.
(فَأَخَذْنٰاهُمْ بِمٰا كٰانُوا يَكْسِبُونَ) ﴿الأعراف ، 96﴾
ما هم آنان را به کیفر اعمالی که همواره مرتکب میشدند [به عذابی سخت] گرفتیم.
(وَ مٰا أَصٰابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمٰا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ) ﴿الشورى ، 30﴾
و هر آسیبی به شما رسد به سبب اعمالی است که مرتکب شده اید، و از بسیاری [از همان اعمال هم] درمی گذرد.
از دیدگاه احادیث اهل بیت هر گونه نکبت و بلا اعم از روحی و جسمی از گناه سرچشمه میگیرد
امام باقر(ع) فرمودند: «ما من نکبةٍ تصیب العبد الّا بذنبٍ»؛ هیچ گرفتاری ای به بنده نمی رسد، مگر به سبب گناه.
امیر مومنان(ع) فرمودند: «مَا جَفَّتِ الدُّموعُ إلّا لِقَسوَةِ القُلوب وَ ما قَسَتِ القُلوبُ إلّا لِکَثرَةِ الذُّنوب».
چشمها خشک نمی شود مگر به خاطر قساوت قلب و دلها قساوت پیدا نمی کند مگر به سبب زیادی گناه
امام صادق(ع) سلب نعمت را نتیجه گناه میداند و میفرمایند:
«اِنَّ اللهَ عَزَّ وَجلَّ قَضي قَضاءً حتماً لاينعُمُ عَلي العبدِ بِنِعمَهٍ لِيَسلُبَها اِيّاها حتّي يَحدثُ العَبدُ ذَنباً يَستحقُّ بِذلكَ النٍّقمهِ».
حكم حتمي و تخلف ناپذير خداوند آن است كه نعمتي را كه به بنده اش داده است, نگيرد, مگر آن كه قبلاً بنده گناهي مرتكب شده باشد.
با بررسی آیات و روایات برخی از عواقب گناه عبارتند از: قطع باران، ویرانی خانه، بلاهای بی سابقه، پرده دری و رسوایی، کوتاهی عمر، زلزله، فقر عمومی، اندوه، بیماری، خشم و لعن الهی و....
گناه موجب غضب الهی میشود و قطع باران به همراه دارد.
رسول خدا(ص) فرمودند: وقتی خداوند بر امتی غضب کند و عذاب بر آنان نفرستد نرخها گران میشود عمرها کوتاه میگردد و تجار سود نمی برند نهرها پر نمی شود و باران از مردم قطع میگردد.
امام باقر(ع) در اصول کافی ج 3 در ضمن حدیثی میفرماید:
هیچ سالی کم باران تر از سال دیگر نیست ولی خدا باران را به جایی که خواهد میفرستد چون مردمی مرتکب گناهان شوند خدای عزو جل بارانی را که درآن سال برای آنها مقدر فرموده است از آنها بر میگرداند و به مناطق دیگر فرستد.
در روایات اسلامی نیز بعضی از گناهان مثل ارتباط نامشروع را عامل قطع رزق معرفی میکند.
رسول خدا(ص) میفرماید: «فِی الزِّنَا سِتّ خِصَالِ ثَلاَثٌ مِنْهَا فِی الدُّنْیَا وَثَلاَثٌ فِی الْآخِرَةِ فَاَمَّا الَّتِی فِی الدُّنْیَا فَیَذْهَبُ بِالْبَهَاء وَیُعَجِّلُ الْفَنَاء وَیَنْقَطِعُ الرِّزْقَ».
امام صادق(ع) میفرماید: «اَلذُّنوبُ التّی تَحبِسُ الرِّزقَ الزِّنا».
از جمله گناهانی که جلوی روزی را میگیرد زناست.
یکی از پیش زمینههای رواج روابط نامشروع عبارت از بیبند و باری و بیحجابی و بدحجابی است. که به دنبالش هرزه نگاهی و تحریک غریزه جنسی است. از عوامل دیگر سلب نعمت عبارت از کفران نعمت و گناه ناسپاسی است. قرآن کریم، ناسپاسی را موجب شدت عذاب معرفی میکند: {ولئن کفرتم إن عذابی لشدید}، و شکران نعمت را موجب ازدیاد آن میداند. {لئن شکرتم لأزیدنکم}.
امام سجاد(ع) درباره ناسپاسی میفرماید: کفران نعمت و ترک شکر، نعمتهای الهی را تغییر میدهد.
و توجه به این نکته مهم است که از مصادیق کفران نعمت اینست که به وسیله نعمت مرتکب معصیت شود چنانکه امیرمؤمنان(ع) میفرماید: «مَنِ اسْتَعَانَ بِالنِّعْمَةِ عَلَی الْمَعْصِيَةِ فَهُوَ الْكَفُورُ».
کسی که با نعمت خدا گناه میکند، کفران نعمت و ناسپاسی میکند.
سوال این است که آیا زیبایی و جمال که در زنان است نعمت نیست؟! آیا به وسیله این زیبایی سبب انحراف جوانان را فراهم کردن گناه نیست و آیا این گناه طبق کلام امیرمؤمنان(ع) کفران نعمت نمیباشد. اگر موی سر و جمال و زیبایی برای زنان نعمت است که قطعاً چنین هست، بی حجابی مصداق کفران چنین نعمتی است که امیرمؤمنان(ع) میفرماید: مبغوضترین مردم نزد خدا مردمی هستند که با استفاده نامشروع از نعمتهای خدا، کفران نعمت و ناسپاسی میکنند.
جای تعجب است که برای عدهای قابل باور نیست که بیحجابی و بیبندوباری زمینه ساز گناهان و انحرافات فراوانی است که بر هیچ عاقل و خردمندی جای انکار و تردید باقی نمیگذارد.
نکته:
گاهی برای عده ای این سوال مطرح است که چرا در بلاد کفر که بی حجابی و گناهان دیگر رواج دارد عذابی نازل نمی شود و در فراوانی نعمت هستند؟
پاسخ این سوال در آیات و روایات بیان شده است.
درآیات سوره اعراف خداوند میفرماید:
(وَ اَلَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيٰاتِنٰا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لاٰ يَعْلَمُونَ) ﴿الأعراف ، 182﴾
و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج ازجایی که نمی دانند [به ورطه سقوط و هلاکت میکشانیم تا عاقبت به عذاب دنیا و آخرت دچار شوند.]
و در سوره قلم میفرماید:
(فَذَرْنِي وَ مَنْ يُكَذِّبُ بِهٰذَا اَلْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لاٰ يَعْلَمُونَ) ﴿القلم ، 44﴾
پس مرا با کسانی که این قرآن را انکار میکنند واگذار، به زودی ما آنان را به تدریج از آن جا که نمی دانند [به سوی عذاب] میکشانیم؛
امام صادق(ع) در ذیل آیه استدراج فرمودند: منظور از این آیه بنده گنهکاری است که پس از انجام گناه خداوند او را مشمول نعمتی قرار میدهد ولی او نعمت را به حساب خوبی خودش گذاشته و از استغفار در برابر گناه غافلش میسازد.
امام حسین(ع) فرمودند: استدراج از خداوند سبحان آن است که نعمت بنده را فراوان کند و توفیق شکر را از او سلب نماید.
از مجموع آیات و روایات چنین بدست میآید که خداوند گناهکاران و طغیان گران را طبق یک سنت فورا گرفتار مجازات نمی کند بلکه درهای نعمت را به روی آنان میگشاید و هرچه طغیان بیشتر شود نعمت هم افزونی مییابد. که دراین صورت دو حالت دارد
الف: متنبه میشوند که مصداق هدایت الهی است.
ب: برغرور و معاصی آنان افزوده میشود که مضمون استدراج و سیر و حرکت تدریجی به سوی عذاب و مجازات دردناکتر و شدیدتر است. سنت استدراج منحصر به عصر و نسل و قوم خاصی نیست وهمه عصرها و نسلها را دربر میگیرد.