به گزارش پايگاه اطلاع رساني آثار حضرت آيت الله مصباح يزدي ، رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) در مراسم گراميداشت حماسه يوم الله نهم دي، ضمن گراميداشت اين حماسه عظيم، با اشاره به اين که برخي انسان ها نسبت به مسئوليت هاي اجتماعي بي تفاوت و برخي ديگر به دنبال انجام وظيفه هستند، اظهار داشت: برخي افرادي که در صدد انجام مسئوليت اجتماعي بر مي آيند، وظيفه را درست نمي شناسند.
علامه محمد تقي مصباح يزدي با اشاره به آيه اي از قرآن کريم، گفت: خداوند متعال مي فرمايد شما از خود مراقبت کنيد، گمراهي ديگران به شما زياني نمي رساند؛ اما کساني که لذت گرا، خود محور و راحت طلب هستند از اين آيه چنين برداشت مي کنند که کسي در برابر ديگران مسئوليتي ندارد و لذا مسئوليت اجتماعي را نفي مي کنند. اين تفسير نادرست از دير زمان وجود داشته و کساني از همان زمان به خاطر همين برداشت هاي نادرست، منحرف شدند،درحاليکه اين آيه در صدد بيان اين است که نبايد اشتباه ديگران شما را از خودتان غافل کند؛ اما اين مسأله وظايف اجتماعي را نفي نمي کند، و اگر مسئوليت و وظيفه خود را ترک کنيم، به خود خيانت کرده ايم.
وي با اشاره به اين که انسان راحت طلب به دنبال شانه خالي کردن از زير بار تکليف است، ادامه داد: به عنوان نمونه يکي از فروع دين که ازضروريات اسلام است، جهاد است؛ اگر کسي آن را انکار کند، حکم خروج از اسلام دارد، اما کساني که راحت طلب هستند، آيات جهاد را به گونه ديگري مطرح مي کنند تا به زحمت نيفتند؛ مثلا مي گويند اين امور مربوط به زمان حضور امام زمان (عج) است و الآن وظيفه اي نداريم!
استاد اخلاق حوزه علميه قم با بيان اين که انسان به گونه اي خلق شده که صفات دروني وي، ميتواند در شناختش هم تأثيرگذار باشد، ادامه داد: لذا در مواردي، حتي افرادي که قصد خير دارند و براي شناخت وظيفه به منابع رجوع مي کنند، ناخود آگاه، با دلايل و شواهد برخورد گزينشي مي کنند.
وي ادامه داد: وقتي روحيات آدمي ميتواند در فهم وي اثر بگذرد، در تفسير و برداشت از آيات و روايات هم همين طور است، بهگونهاي که اگر رواياتي را ببيند که مخالف روحيه اش است، چه بسا ناخواسته آنها را به گونه اي تفسير کند که مطابق خواسته هاي وي باشد.
اين مفسر قرآن کريم با اشاره به اين که حتي از صدر اسلام در تشخيص تکاليف بين مسلمانان اختلاف وجود داشته است و هم چنان نيز وجود دارد ، ادامه داد: اين اختلاف تشخيص يا به خاطر اين بوده که عده اي نسبت به تکليف جاهل بوده و آن را نمي شناختند، و يا در اثر تمايلات نفساني، به گونه اي تکاليف را تفسير ميکرده اند که با روحياتشان سازگار باشد.
وي با اشاره به اين که گاهي عوامل اجتماعي نيز کمک مي کند تا اين برداشت هاي اشتباه و موافق با خواسته هاي نفساني صورت بگيرد، ادامه داد: به عنوان نمونه در اوايل دوره پهلوي، بين مردم و متدينين و حتي علما در اين اختلاف وجود داشت که مقاومت در برابر حکومت صحيح است يا عدم دخالت در امور اجتماعي؛ و بالاخره بر اثر فشارهايي که در زمان ستمشاهي بر جامعه متدينين و مخصوصا به روحانيت وارد ميشد، تمايل عمومي به عدم مخالفت در برابر حکومت سوق پيدا کرد تا اين تکليف ساقط شود!
وي با اشاره به شرايط سخت حاکم بر جامعه در اوايل دوره پهلوي ادامه داد: مدارس ديني تعطيل شد، لباس روحانيت قاچاق محسوب مي شد و در هر شهر فقط چند نفر اجازه پوشيدن لباس روحانيت داشتند؛ کتب ديني يافت نمي شد، و در مقابل همه چيز بر عليه دين آزاد بود. عده اي مدت ها استقامت کردند و سختي ها را به جان خريدند، زندان رفته و شکنجه ها را تحمل کردند؛ اما در نهايت، برخي با خود انديشيدند که با اين روش، اصل روحانيت به کلي نابود مي شود و چه بسا در آينده حتي عالمي نباشد تا احکام نماز و روزه را نيز به مردم بگويد. لذا با اين استدلال که براي باقي ماندن حداقل بخشي از دين و مسائل و احکام مربوط به نماز و روزه، بايد از مقابله با حکومت دست برداشت، و اين گرايش عموميت يافت، و توجه به امور سياسي به اسم دين کنار گذاشته شد.
آيت الله مصباح افزود: اين قضايا مقارن شد با گرايش سکولاريستي که در غرب رواج يافته بود و در جهان ترويج مي شد، و لذا کار به جايي رسيد که عده اي سياست را از دين جدا کرده و نام آن را دنيا گذاشتند؛ و در مقابل، تمام دين را در امور و عبادات فردي خلاصه کردند.
وي با بيان اين که با توجه به شرايط زمان، گرايش سکولاريستي ناخودآگاه در حوزه نيز رواج يافت، ادامه داد: فقط گاهي افرادي يافت مي شدند که به مسائل اجتماعي مي پرداختند و دفاع از مظلوم و تقابل با ظلم را مطرح ميکردند؛ اما اين ها بسيار نادر و غير متعارف بود؛ بهگونهاي که حتي اگر يک روحاني مانند آيت الله کاشاني -که در فقاهت، هوش و استعداد از مراجع کم نداشت- در سياست وارد مي شد، لقب آخوند سياسي به وي مي دادند.
علامه مصباح يزدي افزود: در اين شرايط اما يک نفر در کشور امام زمان (عج) با صدايي رسا و عزمي راسخ و شکست ناپذير، بطلان اين گرايش را اعلام کرد و تا آخر نيز پاي سخنان خود ايستاد، و او کسي نبود جز حضرت امام خميني رضواناللهعليه. البته ايشان در ابتدا به تنهايي نهضت را شروع کرد، ولي در ادامه افرادي به او پيوستند و همين سبب شد تا عده اي متوجه وظايف اجتماعي خود شوند.
وي با بيان اين که تا ابد در هر کجا که به وظايف اجتماعي ديني عمل شود، امام (ره) نيز در ثوابش شريک خواهد بود، ادامه داد: اگر نبود حرکت امام خميني (ره)، معلوم نبود که چند نفر به دين و حتي به احکام فردي دين هم پايبند مي ماندند، زيرا کار به جايي رسيده بود که دانشجو خجالت مي کشيد نماز بخواند چون مورد تمسخر واقع مي شد. اگر امام (ره) نبود، وضع بسيار بدتر هم مي شد؛ چرا که سير نزولي شروع شده بود و در حال شدت گرفتن بود.
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم با اشاره به اين که امام (ره) بخش اعظمي از اسلام که مربوط به مسائل اجتماعي بود را احيا کرد، ادامه داد: قبل از امام (ره) حتي در حوزه ها، احکام اجتماعي که بخش زيادي از فقه را تشکيل مي داد نيز زياد به چشم نمي آمد، لذا کتاب هاي فقهي در زمينه هاي حکومت اسلامي، حدود و ديات، قضاوت، امر به معروف و نهي از منکر يا يافت نمي شد و يا بسيار نادر بود، و در مقابل کتاب طهارت و صلاة به شدت فراوان بود. در واقع در جامعه چنين نهادينه شده بود که دين همين است و نه بيشتر، و اگر بخواهيد دين بماند بايد به همين اکتفا کرد.
وي با بيان اين که انقلاب اسلامي نعمتي است که نظيري در عالم ندارد، ادامه داد: آن هم نعمتي با اين عزت، عظمت، قدرت و دوام. هيچ يک از سياستمداران خارجي تصور نمي کرد که اين نهضت دوام پيدا کند و حتي برخي تصريح مي کردند که اين انقلاب نهايتا تا شش ماه بعد ساقط مي شود؛ اما بحمدالله امروز حدود 40 سال دوام پيدا کرده و روز به روز عزتمندتر و قدرتمندتر مي شود، به گونه اي که دشمنان هم از اين که بتوانند اين نظام را ساقط کنند نااميد شده اند.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ادامه داد: اين انقلاب به برکت خون صدها هزار شهيد به دست آمده است؛ نوجوان هاي 13 – 14 ساله فداکاري کردند تا نظام اسلامي به دست جانشين امام زمان (عج) تشکيل و حفظ شد، و امروز به دست ما رسيده است؛ لذا اولين و کمترين وظيفه ما اين است که دستاوردهاي اين انقلاب را حفظ کنيم؛ چه قدر بايد بي عرضه باشيم که نتيجه خون صدها هزار شهيد را به باد بدهيم!
وي در تبيين وظيفه دوم اظهار داشت: بر اساس آن چه امام (ره) گفت و شهدا در وصيت نامه هايشان نوشتند و کارشناسان و صاحبنظران گفتند، بايد اين حرکت به سرانجام برسد، و ميوه کامل خود را به جامعه و جهان تحويل دهد؛ لذا بايد بر اين دستاوردها افزود و کمکاري ها و نقايص را جبران کرد .
اين فيلسوف و متفکر اسلامي با اشاره به سخنان حضرت امام (ره) اظهار داشت: اين همه عزت و برکت که به واسطه انقلاب نصيب جامعه ما شده، هنوز به خاطر اين است که بوئي از اسلام تحقق يافته است؛ حال اگر اسلام به طور کامل تحقق پيدا کند، جامعه مانند بهشت مي شود؛ لذا ما بايد به نوبه خودمان کار را يک قدم به جلو ببريم، و اگر در جهتي اشتباهات و انحرافاتي واقع شده، ترميم کنيم.
وي وظيفه سوم را امانت داري و رساندن اين انقلاب و دستاورد هاي آن به نسل بعد عنوان و خاطر نشان کرد: نه تنها نسل بعد، که حتي بايد اين دستاوردها را به کشورهايي که تشنه اسلام هستند برسانيم.
وي با اشاره به نقل خاطراتي از تأثير انقلاب اسلامي در ايجاد عشق در مردم دنيا نسبت به اسلام، ابراز داشت: در آرژانتين، عده اي از مردم مسيحي به قدري تشنه اسلام بودند که حاضر بودند به يک نفر يهودي پول بدهند تا اسلام را به آن ها ياد دهد! يعني اين افراد اين قدر تشنه حقائق اسلام هستند، که حاضرند پول خرج کنند، و چيزي از اسلام را ولو از يک يهودي بشنوند!
وي با اشاره به خاطره اي ديگر اظهار داشت: هيئت رئيسه يک دانشگاه در شيلي به بنده گفتند ما نسبت به آينده جوانانمان هيچ اميدي نداريم؛ چون فرهنگ آمريکايي آن ها را مسخ کرده است؛ تنها اميدي که داريم اين است که شنيدهايم در کشور شما شخصي به نام خميني (ره) وجود دارد که ايشان از اسلام تعريف مي کند و آن را باعث هدايت و نجات بشر مي داند؛ ما حاضريم اين دانشگاه را در اختيار شما بگذاريم تا هر برنامه تربيتي مي خواهيد در آن اجرا کنيد تا شايد جوانان ما از فرهنگ آمريکايي نجات يابند.
علامه مصباح گفت: اين اثري است که امام (ره) با نهضت و انقلابش، در آن سوي دنيا گذاشته است و ما هنوز قدر امام (ره)، انقلاب و شهدايمان را نمي دانيم.
وي با اشاره به اين که اولين خطر در انجام اين وظايف خطر تحريف فکر امام (ره) است، ادامه داد: اولين کاري که امام (ره) کرد اين بود که فکر مردم را تصحيح کرد، و آن ها را متوجه وظايف اجتماعي شان کرد؛ در واقع تحولات سياسي و نظامي و نظاير آن، بعد از تحول فرهنگي و فکري به وجود آمد. لذا اين فکر را نبايد فراموش کرد؛ و براي انجام اين مسئوليت بايد فداکاري کرد و از فکر و مال و جان در اين راه هزينه کرد.
وي با اشاره به اين که امام (ره) نمونه کامل يک انقلابي بود، ادامه داد: مقام معظم رهبري که امروز سکان هدايت انقلاب به دست ايشان است و آسيب ها و خطرات آن را به خوبي مي شناسند، دائم بر انقلابي بودن مردم، حوزه ها، دانشجويان و مسئولان تأکيد مي کنند؛ در واقع خطري که انقلاب را تهديد مي کند، فاصله گرفتن از روحيه انقلابي است؛ امام «ما مي توانيم» و فداکاري و احساس مسئوليت را به ما ياد داد، و اين در مقابل تنبلي، وارفتگي و «ما نمي توانيم» و «به من چه» است.
علامه مصباح يزدي افزود: اين روحيه انقلابي نيست که بگوييم اين نظام اسلامي است و ترويج اسلام به دست دولت است، و دولت نيز بگويد وظيفه روحانيت است و به ما ربطي ندارد؛ همان گونه که برخي از مسئولان صريحا گفته اند که نسبت به دين مردم مسئوليتي نداريم؛ بلکه مسئوليت ما تأمين خوراک آن هاست! حتي وزير ارشاد اسبق صريحا گفت که دين ربطي به ما ندارد، و اگر عنوان وزارتخانه، داراي پسوند اسلامي است، از باب تشريفات است .
وي ادامه داد: اگر اين طرز فکر بازگردد، و ما نيز به جاي انجام مسئوليت، تنها به دنبال اين باشيم که مدّ ولاالضالين را چه طور تلفظ کنيم و نه بيشتر، در آن صورت، انقلاب از بين رفته است، چرا که انقلاب اسلامي يعني اقامه کردن احکام اسلام در همه ابعاد، و انقلابي عمل کردن يعني به دنبال اين هدف بودن و حاضر بودن براي حتي دادن جان در اين راه.
اين فيلسوف و متفکر اسلامي با طرح اين سؤال که شرط عدم احتمال خطر در امر به معروف و نهي از منکر، مربوط به کجاست، ادامه داد: آيا اين شرط حتي در جايي که اصل اسلام و انقلاب در خطر است هم ميشود؟ امام (ره) هم در درس فقه خود، و هم در سخنرانيهايشان تصريح کردند که در برخي امور حتي تقيه نيز کارآيي ندارد، و در جايي که دين و ضروريات دين در خطر باشد، بايد مقاومت کرد، ولو اين که جان ها در اين راه فدا شود؛ لذا امام فرموده بود: «امروز تقيه حرام است؛ ولو بلغ ما بلغ»؛ يعني حتي اگر کشته ها و خون هاي فراواني ريخته شود.
استاد اخلاق حوزه علميه با بيان اين که نبايد دنبال توجيه کردن تنبلي خود باشيم ، چون با انقلابي بودن نمي سازد، ادامه داد: امام (ره) بارها آيه «قل انما اعظکم بواحدة ان تقومو لله مثني و فرادي» را تلاوت مي کردند؛ زيرا خدا اگر بخواهد يک موعظه بکند، اين چنين مي گويد که هم تنهايي و فردي و هم گروهي و دسته جمعي، براي خدا قيام کنيد؛ يعني کار فردي و گروهي را تنها با انگيزه خدايي انجام دهيد؛ موعظه خداوند، امام (ره) و شهدا براي ما همين يک جمله است؛ بياييد آن را انجام دهيم.
گفتني است مراسم گراميداشت حماسه يوم الله نهم دي، عصر روز نهم دي در مسجد امام صادق (ع) تهران با سخنراني علامه مصباح يزدي برگزار شد.
انتهاي پيام/